TLogo


به پلنوم بیستم  قطعنامه آلترناتیو
رحمان حسین زاده – عبدالله دارابی


قطعنامه در مورد
موقعیت طبقه کارگر در ایران و وظایف کمونیستها

۱- طبقه کارگر در ایران بار دیگر با فرصت تعیین کننده بزرگی برای ایفای نقش تاریخی طبقاتی در راستای تغییر تناسب قوا علیه بورژوازی و تامین رهایی قطعی خود و کل جامعه از استثمار و ستم سرمایه داری روبرو است. تحولات انقلابی در مصر و تونس و تداوم خیزشهای سیاسی توده ای در کل خاورمیانه و شمال آفریقا ، توازن قوای جدیدی را در سطح منطقه ایجاد کرده، که فوری ترین اثر آن مساعدتر شدن شرایط پیشروی و انسجام صفوف طبقه کارگر و قطب آزادیخواه و برابری طلب جامعه ایران در تقابل با بورژوازی و دولتهای سرکوبگر مدافع سرمایه است. جامعه ایران، در صورت حضور یک طبقه کارگر متحد، متشکل و قدرتمند در نبرد طبقاتی دوره آتی بر سر قدرت سیاسی، یکی از کانونهای تعیین کننده پیشروی تحول انقلابی و آزادیخواهانه در خاورمیانه و جهان خواهد بود. طبقه کارگر و کمونیسم پرولتری در ایران این واقعیت را باید ببیند و بسرعت صفوف خود را آماده و منسجم کند تا بتواند مهر خود را بر تحولات جاری بکوبد.

2- طبقه کارگر در ایران در راستای کسب چنین آمادگی ای با تناقض بزرگ و دیرینه ای روبرو است. از یک طرف تاریخی پرتلاش از چند دهه اعتراض و جدال در مقابل دولتهای مستبد بورژوایی حاکم، در دفاع از معیشت و مطالبات فوری و دستاوردهای طبقاتی خود و مقابله با سرکوب و اختناق را، پشت سر دارد. از طرف دیگر زیر سیطره حاکمیت بورژوازی در تناسب قوای به شدت نامساعدی به سر برده است و پیامدهای این تناسب قوای سخت را در عرصه مبارزه اقتصادی و جاری و در جدال سیاسی جامعه در ابعاد زیر تجربه کرده است.
الف - در مبارزات اقتصادی و جاری، تفرقه، پراکندگی و عدم وحدت مبارزاتی محکم و متشکل در اعتراضات دفاعی روزانه، آنهم در مقابل تعرض سازمانیافته بورژوازی و دولت آن، برجسته ترین مشاهده و شاخص وضع نامطلوب طبقه کارگر بوده است. علیرغم تمام جانفشانیهای تاکنونی، مبارزات جاری کارگری هنوز نتوانسته سنگر بندی محکمی در مقابل، پائین بودن سطح دستمزدها، موج بیکاری وسیع، عدم تامین شغلی، حذف یارانه ها٬ تحمیل قراردادهای سفید، گرانی و مجموعه پیامدهای بحران اقتصادی ایجاد کند.
ب- در جدالهای سیاسی تعیین کننده جامعه ایران در چندین دهه از تحولات عظیم انقلاب ٥٧ گرفته تا تحولات دوساله اخیر که منجر به سربرآوردن جنبش سبز و عمیق شدن شکاف درونی بورژوازی شد، طبقه کارگر ایران با پرچم و سیاست و رهبری متمایز خود نمایندگی نشد و نتوانست سیر تحولات را به نفع خود بچرخاند. بر عکس جدالهای سیاسی تعیین کننده هر بار به نفع جناحی از بورژوازی و به زیان منافع طبقه کارگر تعیین تکلیف شده و اوضاع نامساعدتری را بر طبقه کارگر تحمیل کرده است.
3- علت این تناقض و این تناسب قوای بشدت نامطلوب در مبارزات طبقه کارگر را بر خلاف تفسیرهای رایج چپ صرفا با معضل خفقان و سرکوب و استبداد، و ردیف کردن مشاهدات و تکرار مکرر کلیشه های "پراکندگی و دفاعی بودن مبارزات و عدم آگاهی طبقاتی" نمیتوان توجیه کرد. بلکه بعد از چند دهه مبارزات مستمر، دست بالا پیدا نکردن کمونیسم طبقه کارگرو غیاب تحزب کمونیستی کارگری نیرومند به عنوان رهبر مبارزات ریز و درشت طبقه کارگر، به مثابه تجسم آگاهی، اتحاد و تشکل و نیروی پایان دهنده تفرقه و پراکندگی و اهرم تغییر دهنده تناسب قوا در مبارزات جاری محلی و سراسری به نفع طبقه کارگر، معضل اساسی این طبقه و عامل اصلی این وضعیت نامساعد است.
4- ادامه حاکمیت بورژوازی و چنین تناسب قوای دردناکی، تنها در غیاب صفبندی آلترناتیو کمونیستی کارگری در مقابل بورژوازی، در غیاب تحزب کمونیستی هدایت کننده و الهام بخش مبارزات اقتصادی و سیاسی جاری بر طبقه کارگر میتوانست تحمیل شود. پاسخ دادن به این معضل تاریخی و شکل دادن به آلترناتیو کمونیستی طبقه کارگر در هر قدم مبارزات جاری، در هر مبارزه کوچک و بزرگ، اقتصادی و سیاسی طبقه کارگر آن وظیفه بزرگ و حیاتی است که رهبران کمونیست کارگران، کارگران کمونیست و حزب حکمتیست باید قطب نمای دایمی و هر روزه کار خود در محیط کار و زیست طبقه کارگر قرار دهند. این مهمترین درسی است که باید آموخت و مهمترین وظیفه ای است که باید به انجام رساند. حزب حکمتیست قویا بر این درس و تجربه پافشاری میکند. به مثابه بخش متحزب گرایش کمونیستی طبقه کارگر در همگامی محکم با رهبران و فعالین کمونیست کارگران و طیف وسیع کارگران کمونیست برای متحد و متشکل کردن همه وجوه مبارزات طبقه کارگر و پایان دادن به خلاء رهبری کمونیستی این مبارزات میکوشد.
5 - براین اساس پلاتفرم و رئوس مطالبات زیر را بعنوان گامهای تعیین کننده در راستای بهبود شرایط کار و معیشت طبقه کارگر و تغییر تناسب قوا به نفع این طبقه، و در راستای شکل گیری و عروج رهبری کمونیستی در جنبش طبقه کارگراعلام میکنیم. پلنوم بیستم حزب حکمتیست همه رهبران و فعالین کمونیست درون طبقه کارگر را برای تحقق مفاد این پلاتفرم فرامیخواند.
الف- تلاش برای ایجاد وسیعترین اتحاد و همبستگی در مبارزات جاری طبقه کارگر حول عاجلترین مطالبات اقتصادی که اهم آن عبارتند از افزایش دستمزدها به تناسب تورم و گرانی هزینه زندگی، پرداخت دستمزدهای معوقه، بیمه بیکاری، حق اعتصاب و تشکل، لغو قرارداد های موقت و سفید و تعطیلی اول ماه مه.
ب- دامن زدن به جنبش مجمع عمومی بعنوان ابزار دخالت مستقیم توده کارگران و کارسازترین و عملی ترین شیوه سازمانیابی توده ای. تلاش برای متکی کردن تشکلهای توده ای کارگری و مبارزات جاری طبقه کارگر به مجمع عمومی.
ج: دامن زدن به جنبش اتحاد کارگری علیه بیکاری، به عنوان ظرف مشترک اتحاد کارگران شاغل و بیکار
د - حمایت از هر تحرک حق طلبانه کارگری برای سازمانیابی توده ای کارگران.
ه- حمایت قاطع از تشکلهای موجود کارگری و رهبران و فعالین آنها در مقابل تعرض بورژوازی و دولتش، تلاش برای جلب همبستگی و حمایت جهانی تشکلهای طبقه کارگر در این عرصه و تلاش برای آزادی فوری رهبران و فعالین کارگری.
و- پرولتاریای صنعتی و مراکز بزرگ و کلیدی آن، نقش محوری در نبرد طبقه کارگر علیه بورژوازی دارند. سازماندهی و به میدان کشیدن نیروی این بخش طبقه ما در مبارزات جاری و جدالهای تعیین کننده پیش روی طبقه کارگر، عطف توجه جدی گرایش کمونیستی و کارگران کمونیست این مراکز را میطلبد. در همین راستا مقابله فشرده و دائم و بی امان علیه ترفندهای قانون کاراسلامی و تفرقه افکنی جمهوری اسلامی و سرمایه داران در این مراکز و علیه همه موازین و"سوپاپ اطمینان"های روزمره بورژوازی و دولت حامی آنها که از موانع مهم تحرک طبقه کارگر در این مراکز کلیدی است، بسیار حیاتی است.
ز- کوتاه کردن دست شوراهای اسلامی از اعتراضات کارگری، مقابله با هرگونه ادعای شوراهای اسلامی و خانه کارگر در نمایندگی کردن کارگران، چه در سطح جامعه و چه در سطح نهادهای بین المللی.
ح – نقد و افشای مستمر سیاست ها و گرایشات بورژوایی در میان طبقه کارگر، طرد هرگونه افق و سیاست راست در جنبش کارگری که عوامفریبانه منافع بورژوازی را منافع کارگران قلمداد میکنند، در میان کارگران تفرقه و شکاف ایجاد میکنند، کارگران را به نیروی ذخیره بورژوازی تبدیل میکنند، و آنها را به سازش با دشمنان طبقاتی شان فرامیخوانند.
ط- نقد و طرد سیاست و کارکرد شاخه های مختلف کمونیسم بورژوایی که هم تاریخا و هم در دوره اخیر تلاش کرده اند، طبقه کارگر را به نیروی ذخیره جنبش های بورژوایی تبدیل کنند. طرد افق و سیاست ضد رژیمی گری چپ. عملکرد دوره اخیر جریانات مختلف کمونیسم بورژوایی در همگامی با جنبش ارتجاعی سبز بزنگاهی واقعی است که بخش آگاه طبقه کارگر بتواند این "دوستان دروغین" را برای همیشه منزوی و طرد کند.
ی- گسترش نفوذ و کسب هژمونی گرایش کمونیستی در میان طبقه کارگر در گرو دخالتگری فعال رهبران و فعالین کمونیست در همه لحظات و وجوه تحرک طبقه کارگر و ارائه راه حل کمونیستی به مصافهای پیش روی کارگران در تمایز با دیگر گرایشات طبقه کارگر است. گرایش کمونیستی باید محمل اتحاد و تشکل کارگران و مبتکر هدایت اعتراض جاری کارگری باشد. در این راستا اتحاد و انسجام شبکه محافل کارگران کمونیست، و جذب رهبران عملی کمونیست طبقه کارگر به تحزب کمونیستی و به صفوف حزب حکمتیست، از ملزومات حیاتی این امر طبقاتی و از اولویتهای عاجل جریان ما است.
ک- مبارزه قاطع علیه تعرضات بورژوازی و جمهوری اسلامی در دیگر عرصه های اجتماعی، مبارزه علیه سرکوب و اختناق، برای آزادي زندانيان سياسی، آزادی بيان و مطبوعات، برابری زن و مرد، لغو حجاب، جدايی مذهب از دولت و خلاصی فرهنگی و ....

حزب حکمتیست توجه طبقه کارگر و رهبران و فعالین کارگری را به حساسیت تحولات جدی جاری در خاورمیانه و در ایران و در مصافهای پیش رو در مبارزات روزمره و نقش تاریخساز جنبش سوسیالیستی کارگری در رهایی قطعی جامعه از اسثثمار و ستم حاکمیت سرمایه جلب میکند. حزب حکمتیست تلاش میکند که مداوما خواست جامعه‌اى رها از استثمار، رها از فقر، رها از طبقات بالادست و فرودست، رها از استبداد، رها از حاکمیت خرافات مذهبى و ناسیونالیستی و سنتها و اخلاقیات ارتجاعى، رها از نابرابرى، رها از تبعیض، در یک کلام یک جامعه کمونیستی و امکان پذیری فوری آن را در درون طبقه کارگر تقویت کند. گرایش کمونیستی طبقه کارگر و کارگران کمونیست و حزب حکمتیست پرچمدار تحقق این پلاتفرم سیاسی و این آینده هستند.
کارگران! این پلاتفرم سیاسی و حزب حکمتیست را انتخاب کنید و به آن بپیوندید.
***