TLogo



قطعنامه حزب حکمتیست در باره:
جنبش کارگری در ایران و وظایف کمونیستها
(مصوب هیئت دبیران ١٩ ژانویه ٢٠١١)

مقدمه:
آنچه که ادامه حاکمیت سرمایه و دولت نماینده آن در ایران را تضمین کرده است، پراکندگی صفوف کارگران، ضعف آگاهی سوسیالیستی٬ غیرمتشکل بودن طبقه کارگر٬ همراه با تشتت و ضعف تحزب کمونیستی دربخش آگاه و پیشرو این طبقه٬ بر بستر سرکوب عریان است
امروز بخش عظیمی از طبقه کارگر در ایران٬ یعنی چند میلیون پرولتر صنعتی، در مهمترین مراکز کلیدی صنعتی جامعه متمرکز است و شاهرگ حیات سرمایه در ایران را در دست دارد. این پرولتاریای صنعتی، به همراه میلیونها کارگر شاغل دیگر در مراکز مختلف تولیدی و خدماتی، همراه با چند میلیون کارگر بیکار و اعضا خانواده های کارگری، طبقه کارگر عظیمی را تشکیل میدهد. طبقه کارگری که بورژوازی در سه دهه گذشته با تحمیق، تحمیل بی حقوقی مطلق و ایجاد شکاف و تفرقه در صفوف آن، و از جمله با تحمیل قراردادهای سفید و موقت کار، اخراج و بیکارسازی های وسیع، آن را در شرایط به شدت دفاعی و دشواری برای حفظ شغل و تامین زندگی قرار داده است. شرایطی که امروز با سیاست اقتصادی قطع سوبسیدهای دولتی دامنه فشار اقتصادی بر طبقه کارگر باز هم افزایش یافته است. شرایطی که به بورژوازی و طبقه کارگرامکان میدهد که بتوانند به تناسب توازن قوا، آشکارا بنام خود، رنگ خود را بر تحولات سیاسی جامعه بزنند.
در چنین شرایطی، سربلند کردن اعتراضات کارگری، شکل گیری مجدد تشکل های توده ای کارگری، و به میدان آمدن طیفی از رهبران و فعالین کارگری شناخته شده، بیانگر به میدان آمدن هدفمندتر و سازمانیافته تر طبقه کارگر است. این تلاش، هرچند در ابعاد کوچک، دریچه حضور طبقه کارگر در جدال برای بهبود شرایط کار و زندگی خود است. تلاشی که در عین حال نشان دهنده توازن قوای جدیدی است که امروز میان طبقه کارگر و بورژوازی حاکم ایجاد شده است.


در این میان برای طبقه کارگر هیچ چیز کلیدی تر از غلبه بر پراکندگی و خارج شدن از موقعیت دفاعی کنونی در مبارزات کارگری، و تغییر تناسب قوا به نفع خود ، نیست. این شرایط، صف بندی قدرتمندتر و اتحاد و تشکل وسیعتر بخشهای مختلف طبقه کارگر را، در مبارزات اقتصادی و سیاسی جاری میطلبد.


به این منظور، و برای فراهم کردن شرایط مناسب برای پیشروی طبقه کارگر، وظایف زیر در دستور کارگران کمونیست و حزب کمونیست کارگری – حکمتیست ، قرار می گیرد:


۱- دخالت فعال و سازماندهی مبارزات جاری و طرح خواست های مطالباتی کارگران برای بهبود شرایط کار و معیشت خود٬ بویژه در مهمترین مراکز صنعتی، بعنوان یکی از مهمترین عرصه های جدال طبقه کارگر ایران، در مبارزه خود با کارفرما و دولت.

٢- سازماندهی جنبش مجمع عمومی در دل مبارزات جاری طبقه کارگر، متکی کردن تشکل های کارگری موجود به مجامع عمومی روتین و منظم، بعنوان ابزار طبیعی اعتراض متشکل و ابزار دخالت مستقیم توده کارگران. امری که حضور و دخالت دائمی توده هرچه وسیع تر کارگران را تضمین و تامین میکند.

٣- حمایت قاطع از تشکل های توده ای و علنی کارگران اعم از سندیکا٬ اتحادیه و ....٬ که بوسیله خود کارگران و برای پیشبرد مطالبات آنها در مقابل دولت و کارفرما ایجاد میشود و حمایت قاطع از رهبران و فعالین کارگری. هر تعرض کارفرما و دولت ، به این بخش از کارگران را باید با به حرکت در آوردن کارگران در دیگر مراکز کار و زندگی کارگران پاسخ داد.

٤- سازمان دادن مقابله همه جانبه علیه تعرض کارفرما و دولت در هر شکل آن: کارگران کمونیست و سوسیالیست نقش مهمی در سازمان دادن، اعتراض علیه تعرض دستگاه های امنیتی به رهبران عملی اعتراضات کارگری، مبارزه برای آزادی کارگران زندانی، و حمایت از خانواده های کارگران زندانی دارند. این عرصه، یکی از عرصه های مهم مبارزه طبقه کارگر است.
٥- تلاش برای کوتاه کردن دست شوراهای اسلامی از دخالت در اعتراضات کارگری، مقابله با هرگونه ادعای شوراهای اسلامی و خانه کارگر در نمایندگی کردن کارگران و بیرون راندن آنها از میان کارگران چه در سطح جامعه و چه در سطح بین المللی.
٦- تلاش برای جلب حمایت بخشهای مختلف کارگری از "منشور مطالباتی کارگران ایران"، بعنوان فوری ترین مطالبات طبقه کارگر که زندگی و مبارزه آنها را تسهیل میکند.
٧ - ایجاد وسیعترین اتحاد و همبستگی در مبارزات جاری طبقه کارگر، حول مطالباتی چون افزایش دستمزدها به نسبت تورم، پرداخت دستمزدهای معوقه، بیمه بیکاری، حق اعتصاب، آزادی ایجاد تشکلهای کارگری مستقل از دولت، لغو قرارداد های موقت و سفید، تعطیلی اول ماه مه، بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد بیکار زن و مرد بالای ١٦ سال، حقوق برابر زن و مرد، و آزادی زندانیان سیاسی.

۹- جنبش کارگری تاریخا شاهد وجود گرایشات مختلف و از جمله گرایش سوسیالیستی و گرایش بورژوایی- رفرمیستی در صفوف خود بوده است. خودآگاهی طبقه کارگر نسبت به وجود گرایشات مختلف در میان خود، یکی از ملزومات پیشروی طبقه کارگر است.

الف- کارگران سوسیالیست یک گرایش موجود در جنبش کارگری را نمایندگی میکنند. گرایش سوسیالیستی در جنبش کارگری میتواند و باید منشا اتحاد و تشکل طبقه کارگر باشد. وجود افق های متفاوت جنبشهای بورژوایی چپ و راست٬ کمونیسم بورژوائی و سنتها و روشهای فعالیت تا کنونی آنها در جنبش کارگری ٬ مانع از اتحاد بخش پیشرو و سوسیالیست کارگران است. شرط اتحاد مبارزاتی و حزبی این کارگران، رهایی از سنت ها، روش ها و فعالیت های این جنبش های بورژوایی وغیرکارگری و سازمانهای مختلف آن است. افشای گرایشات بورژوایی در مبارزات طبقه کارگر و تغییر توازن قوای فعلی، در گرو تشکل و خودآگاهی این گرایش سوسیالیستی است. این گرایش باید بر پراکندگی و تشتت خود فایق آمده و لولای اتحاد و تشکل مبارزات کارگری بشود.
ب- احزاب بورژوائی و سنتهای سیاسی مختلف٬ نمایندگان خود را در جنبش اعتراضی طبقه کارگر دارند. شاخه های مختلف کمونیسم بورژوایی در ایران که اساسا دنباله رو جنبش های سازمانیافته بورژوایی هستند از این جمله اند. این گرایشات در تلاشند تا نیروی مبارزه طبقه کارگر را برای تقویت آلترناتیو های بورژوایی حکومتی، در داخل و یا خارج حکومت، بسیج کنند. افشای این گرایشات قدم مهمی در کسب آگاهی طبقاتی کارگران است. طبقه کارگر باید صف آگاه خود را در تمایز با این جنبش ها شکل دهد.
پ - جنبش سبز، جنبشی بورژوایی است که در سال ٨٨ در راس اعتراضات جامعه قرار گرفت. این جنبش با همه جریانات راست و چپ حامی آن در منفعت کل طبقه بورژوا در سرکوب و استثمار طبقه کارگر، سهیم است و باید بعنوان جنبشی ضد کارگری در کنار جناح دیگر حاکمیت افشا و طرد شود.

حزب کمونیست کارگری - حکمتیست کمک به اتحاد و تشکل گرایش سوسیالیستی در درون طبقه کارگر را از مهمترین وظایف خود، بعنوان گرایش متحد طبیعی خود، میداند. حزب ما با نقد گرایشات بورژوا- رفرمیستی در طبقه کارگر، با نقد آلترناتیوهای بورژوایی و نشان دادن راه پیشروی جنبش کارگری در هر تک مبارزه اقتصادی و سیاسی جاری، تلاش میکند این گرایش را به نقد سوسیالیستی مسلح کرده و به تشکل یابی آن کمک کند.
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست تمامی کارگران آگاه و مبارز را به صفوف خود فرا میخواند. این حزب مصمم است تا در پیشاپیش صفوف طبقه کارگر "آزادی، برابری، حکومت کارگری" را به پرچم مبارزه توده های میلیونی در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و بنای جامعه نوین تبدیل کند.

***