قطعنامه حزب حکمتیست در باره:

ملزومات پیشروی در اتحاد و تشکل یابی کارگران

پیشنهاد دهنده: کمیته مرکزی (اسد گلچینی، ثریا شهابی، خالد حاج محمدی، آذر مدرسی، امان کفا، محمد فتاحی،اعظم کم گویان، سهند حسینی، آسو فتوحی)

طبقه کارگر در ایران همچنان در دفاع پراکنده از معیشت و کار خود در مقابل بورژوازی و دولت نماینده آن به سر میبرد. تفرقه و پراکندگی فعلی طبقه کارگر و رهبران و فعالین  کارگری در مبارزه با بورژوازی و دولت، مهمترین و پایه ای ترین عامل بقای نظام سرمایه داری در ایران است.  طبقه کارگر در ایران بطور سیستماتیک مورد بزرگترین تعرض از طرف طبقه سرمایه دار و دولت آنها قرار گرفته است. امروز و بویژه با تشدید تحریم های اقتصادی، پرولتاریای صنعتی و توده کارگران و زحمتکشان جامعه و سطح معیشت و  امنیت شغلی آنها هدف قرار گرفته است. امری که زمینه تفرقه بیشتر را در میان بخشهای مختلف این طبقه٬ فراهم کرده است. سطح مبارزات کنونی طبقه کارگر چه در بخش صنایع و مهمترین مراکز اقتصادی و چه بخش خدمات و رشته های مختلف کوچک و بزرگ، برای عقب راندن سرمایه و قوانین حاکم بر مناسبات کارگر و سرمایه دار، از قدرت کافی برخوردار نیست. شرط لازم هر گونه عقب زدن این اوضاع آگاهی به آن و مبارزه  متحد و متشکل با مطالبات مشترک در بخشهای مختلف و در سطح سراسری از طرف کارگران است.

مبارزه اقتصادی سنگ بنای مبارزه طبقاتی است:

مبارزه اقتصادى سنگ اول آگاهى طبقاتی طبقه کارگراست. طبقه کارگر در جریان مبارزه مشترک اقتصادی برای بهبود شرایط کار و زندگی  خود، بعنوان فرشنده نیروی کار و بعنوان یک موجودیت واحد طبقاتی، به درک طبقاتی از موقعیت خود دست می یابد. این درک طبقاتی، شرایط مادی لازم را برای طبقه کارگر جهت دستیابی به آگاهی سوسیالیستی و تلاش سازمان یافته برای ایجاد یک دنیای بهتر، برای خود و همه شهروندان مهیا میکند.

طبقه کارگر ايران با پافشارى کردن بر مطالبات اقتصادی واحد و یک ذهنیت مرتبط به مطالبات اقتصادی مشترک و سراسری خود، قادر میشود از نفوذ و رشد جریانات خرده بورژوایی و بورژوایی در میان طبقه کارگر ممانعت کند، در مقابل تبدیل شدن  طبقه کارگر به سیاهی لشگر طبقات دیگر، سد محکمی ببندد، و ریشه پدیده ای که یکی از ارکان ضعف تاريخى کمونيسم در ايران است را بخشکاند.

وقوف طبقه کارگر به منافع، مطالبات خاص و مشترک اقتصادی اش پایه های قدرتمند شدن طبقه کارگر، گرایش کمونیستی و حزب کمونیستی آن برای کسب قدرت سیاسی است. بدون این طبقه کارگر چه در مبارزه برای بهبود زندگی و چه در مبارزه برای رها کردن جامعه از چنگال بورژوازی، قادر به ایفای نقش نخواهد بود.

برشمردن عامل سرکوب بعنوان مانع اصلی اتحاد و سازمانیابی طبقه کارگر، بیش از آنکه چیزی در مورد طبقه کارگر باشد، اساسا بیان ناتوانی تاریخی خود کمونیستها و چپ در درون طبقه کارگر و در جامعه برای ایجاد اتحاد طبقاتی و سیاسی، است. طبقه کارگر در مبارزه اقتصادی مشترک و سازمایافته، قادر است سنگ بنای اتحاد پایدار و صف مستقل خود در مقابل بورژازی، را بنا نهد.

چپ غیر کارگری بخشی از عامل تفرقه:

اشاعه آرا و افکار بورژوایی در طبقه کارگر نه فقط از جانب دولت و دستگاههای تحمیق آن که از جانب چپ خرده بورژوایی به نام چپ و کمونیسم بطور روزمره صورت میگیرد. این جریانات که از سر منافع جنبشهای خرده بورژوایی و بورژوایی به طبقه کارگر نیازمندند و خود بخشی از عامل تفرقه در میان کارگران اند.

جریانات، گروه ها و شبکه های فعالینی که نقطه رجوع شان به طبقه کارگر، نه این طبقه و مطالبات سیاسی و اقتصادی آن که اهداف سیاسی دیگری است، جریاناتی که به طبقه کارگر، بعنوان وسیله روز برای تقویت پلاتفرم های سایر جنبش های سیاسی، رجوع میکنند. جریاناتی که امروز به بهانه "مبارزه ضد رژیمی"، به کارگر مراجعه میکنند تا آنها را برای پلاتفرم سیاسی روز خود به میدان بیآورند! و روز بعد آنها را تنها بگذارند و "مرخص" کنند!

چپ بورژوایی، جنبشی است که سنتا و تاریخا به بهانه مبارزه "ضد رژیمی"، مبارزه اقتصادی طبقه کارگر را تحقیر و مانع اتحاد طبقه کارگر و کارگران کمونیست بر اساس منافع عینی، زمینی و مشترک طبقاتی آنان شده است. این چپ  بالعکس مبلغ تفرقه سازمانی و فرقه ای میان رهبران عملی و فعالین سوسیالیست کارگری است. سنت و جنبش غیر کمونیستی-غیر کارگری که با شاخص های تعیین کننده پیشروی و اتحاد طبقه کارگر بشدت بیگانه و با آنها فاصله دارد. این چپ در عرصه سیاست، به نام چپ و کمونیسم، طبقه کارگر را به دنباله رو جنبش های غیر پرولتری تبدیل میکند. 

طبقه کارگر و فعالین کارگری، در مبارزه روزمره خود برای بهبود شرایط کار و زیست خود و در درک ضرورت رفع موانع  مبارزه سراسری، متحد، متشکل و مشترک، بیش از هر زمانی متوجه بیگانگی و بیربطی این چپ خرده بورژوایی به زندگی، مبارزه و اتحاد طبقاتی خود شده و از این چپ فاصله گرفته است. دوره کنونی از این زوایه، دوره ای برای عقب راندن این چپ، و جلب توجه فعالین و شبکه های آنها به ملزومات مبارزه طبقاتی و اتحاد طبقاتی کارگران است. دور کردن هرچه بیشتر این فعالین و شبکه های مبارزاتی آنان از سنت های چپ موجود، فاکتور مهمی در تخفیف جدایی تاریخی است که بین کمونیستها، با طبقه کارگر و جنبش کارگری بوجود آمده است.

قدرتمند شدن کارگران کمونیست در امر ایجاد اتحاد و سازمان کارگران در محیط کار و زندگی آنان، مقدم بر هر چیز از طریق تکیه بر پایه منافع اقتصادی مشترک طبقه کارگر در سطح محلی و سراسری ممکن میشود. 

کارگران کمونیست، اتحاد و سازمان:

کارگران کمونیست مبشر اتحاد طبقاتی طبقه کارگراند. آنها با متحد شدن خود و سپس متحد کردن هم طبقه ای های خود، میتوانند در مبارزات جاری و در تقابل با کل سیستم سرمایه داری گام بردارند. چاره کارگران برای خلاصی از این برده داری مدرن چیزی جز اتحاد و سازمان نیست.  کمونیستها سرسخت ترین و بزرگترین دشمنان تفرقه و پراکندگی در میان کارگران هستند، پراکندگی که  ناشی از شرایط  مختلف کار، دستمزد متفاوت، قرارداد های مختلف، ساعات کار متفاوت، تفرقه ملی، جنسی، مذهبی، صنفی و ... اند.  در محل کار و زندگی کارگران، اگر کمونیستی وجود داشته باشد، باید آنجا مملو از اتحاد و انواع تشکیلاتهای کارگری و محلی باشد و تفرقه و پراکندگی کارگران و خانواده هایشان در هر نوع و شکلی، باید در حاشیه بماند. این خاصیت پایه ای کمونیستها که مدتها است زیر آوار سنتهای چپ خرده بورژوایی پنهان مانده است، باید مجددا به کار بیفتد. هر نوع مانع و سد راه سکتاریستی در این راه باید افشا و طرد شود. 

تشکل های توده ای و حزبی کارگران:

کارگران کمونیست در امر اتحاد و دست یابی طبقه کارگر به تشکل های توده ای و حزبی خود ناچار از ایجاد زیرساخت های بنیادی تری هستند:

۱- جنبش مجمع عمومی: مجامع عمومی، کاراترین، امن ترین و با دوام ترین ابزار کارگران در سازماندهی اولیه اعتراضات کارگری است. مجمع عمومی ظرف طرح مطالبات اقتصادی و رفاهی طبقه کارگر و قوی ترین ابزار مستحکم کردن ارتباط کارگران در به ثمر رساندن خواستهایشان در برابر کارفرما است. جنبش مجمع عمومی مبارزه مشترک طبقه کارگر را ممکن میکند. نباید اجازه داد مجامع عمومی و جنبش مجمع عمومی را  کسی به هر بهانه ای از کارگران بگیرد. کارگران کمونیست آگاهانه این سنگ بنا را باید به عنوان یک امر دائمی در میان کارگران رواج بدهند و روتین کنند. جنبش مجامع عمومی طبقه کارگر، برای پیشروی و سازماندهی قدم به قدم کارگران در طرح مطالبات خود، یک ظرف سراسری برای ابراز وجود سراسری طبقه کارگر است. مجمع عمومی سنگ بنای هر تشکل توده ای طبقه کارگر محسوب میشود.

۲- هر تشکل کارگری تحت هر نامی که بوسیله کارگران  در محل کار و زیست و بعنوان ابزار و سازمان کارگران در سازماندهی مطالبات اقتصادی و رفاهی بر پا میشود، مهم و قابل حمایت است. شاخص قدرت طبقه کارگر میزان توان آن در استفاده از اتحاد و تشکلش برای رسیدن به مطالبات خود، در راه اندازی یا توقف تولید است. حفظ و گسترش دامنه این تشکلها و اساسا بقا آنها، از طریق دخالت همه کارگران در سرنوشت آن از  طریق برگزاری مجمع عمومی منظم ممکن میشود. کارگران در چنین شرایطی است که امکان مقابله با سرکوبگریهای دولت بورژوایی را دارند. با توجه به تجارب تا کنونی،  بدون جنبش مجامع عمومی، شکل گیری و ادامه فعالیت محلی و سراسری تشکل های توده ای کارگری تحت هر عنوان شورا و سندیکا و ... نمی تواند امری پایدار و قابل دوام باشد.

۳- جنبش کمیته های کمونیستی: افق مارکسیستی و کمونیستی است که طبقه کارگر را  در  نبرد در همه جبهه های مبارزه طبقاتی با بورژوازی، قدرتمند میکند. این تحزب کمونیستی کارگران کمونیست است که  طبقه کارگر را  به این افق مسلح میکند. کارگران کمونیست و کمیته کمونیستی آنان در هر کارخانه و کارگاه و محله ای، که به این افق مسلح و تحزب یافته باشند، قادر میشوند افق جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی کمونیستی را تضمین کنند. و مانع نفوذ آرا و افکار بورژوازی و دیگر گرایشات ضد کارگری و تحمیل پراکندگی و تفرقه و نهایتا شکست کارگران، شوند.  کارگران بدون کمیته های کمونیستی قادر نخواهند شد مبارزه  خود با بورژوازی  و دولت و قوانینش را در همه سطوح، سازماندهی کنند. حزب کمونیستی و پایه های آن که بر کمیته های کمونیستی استوار است، بوسیله رهبران و فعالین کمونیست طبقه کارگر ایجاد میشود. رهبران و فعالین کمونیست در همه جا در کارخانه و محله و شهر با ایجاد کمیته های کمونیستی و پافشاری بر سازماندهی مطالب مشترکشان، در واقع سنگ بنای حزب قدرتمند و اجتماعی کارگری کمونیستی اشان را خواهند گذاشت.

حزب حکمتیست بعنوان حزب سیاسی طبقه کارگر تحقق این سیاست و جهتگیری ها را در دستور خود قرار میدهد. حزب حکمتیست تلاش میکند مهمترین موانع کارگران کمونیست در جدال با گرایشات بورژوایی در جنبش کارگری و مبارزه طبقه کارگر علیه بورژوازی و دولت نماینده آن را از سر راه بردارند. حزب همچنین تلاش میکند از مبلغین و  فعالین ایجاد رفاقت و همبستگی کارگری -  کمونیستی، با دیگر هم طبقه های ما، در دیگر کشورهای جهان باشد.