TLogo


حزب دمکرات یکبار دیگر بر آنتی کمونیسم و ضد کارگری بودن خود تاکید کرده است

(مصاحبه نشریه اکتبر با عبدلله دارابی در رابطه با بیانیه اخیر حزب دمکرات کرستان ایران)

 

اکتبر: حزب دمکرات کردستان ایران، اخیرا به بهانه پاسخ به یکی از هم مسلکان خود(عبدالله مهتدی)، بار دیگر شروع جنگ تحمیلی علیه کومه له کمونیست آندوره را به گردن خود کومه له انداخت و همان شرط و شروط هایی که بانی آن جنگ بود را بی پروا تکرار کرده است. به نظر شما به عنوان  یکی از مسئولان و رهبران آندوره کومه له، چرا حزب دمکرات در این دوره، همان سیاست های قلدرمنشانه را تکرار کرده است و جنگی را که علیه کومه له کمونیست شروع کرد به چه اهدافی خدمت میکرد؟

عبدالله دارابی: جنگ تحمیلی حزب دمکرات کردستان ایران به کومه له کمونیست آندوره، بهر بهانه ای که باشد زیاد مهم نیست چون حزب دمکرات و عبداله مهتدی هر دو، متعلق به یک جنبش معیین و شناخته شده هستند و میتوانند اختلافات فی مابین را هم در همان حیطه با همدیگر حل و فصل کنند. بر عکس، مهم ترین نکته بیانیه حزب دمکرات این است که،  بعد از 25 سال جنگ تحمیلی علیه کومه له قدیم،  این حزب بار دیگر با این بیانیه خود اعلام کرده است که حزب دمکرات کردستان ایران، همان حزب آنتی کمونیستی و ضد کارگری و ضد آزادی گذشته است و از آن جنگ هم هیچ پند و اندرز دیگری نگرفته است. سیاست حاکم بر جنگ تحمیلی حزب دمکرات علیه کومه له خلق الساعه و ناگهانی نبود، به خاطر محدود کردن کار عملی و تبلیغ کردن ما هم نبود. حزب دمکرات تصمیم گرفته بود با نابود کردن ما کارگر و زن و زحمتکش کردستان را به تمکین بکشاند و بر بستر آن  تناسب قوا را به نفع خود تغییر دهد و سرانجام به یکه تازه میدان سیاسی در کردستان تبدیل گردد. اگر این هدف بخال میزد آنگاه میدان سازش و معامله آنها با رژیم و بورژوازی ایران آسان و بدون درد سر می شد. اما خلاف این آرزو، این حزب ضد کمونیستی و ضد کارگری در آنزمان حال و روز خوبی نداشت و  بشدت از ارتقا و انسجام تشکل سوسیالیستی طبقه کارگر کردستان و انزوای سریع خود در جامعه  در هراس بود و میترسید "جنبش ملی اشان"، زیر سایه چتر سازمان کمونیستی کومه له  قرار گیرد و بدینوسیله موقعیت و جایگاه طبقاتی آنها در کردستان بسرعت فرو کش کند. حزب دمکرات در آن دوره، در پیشبرد فعالیت های عملی خود بشدت ضعیف و نا توان شده بود و روز به روز دامنه فعالیت عملی او رو به کاهش بود. بهمین خاطر لازم بود برای معامله با اپوزیسیون آنتی کمونیست آن دوره و در نهایت سازش با رژیم، کارت ضد کمونیستی خود را در عمل رو کند و بدینوسیله میان کمپ بورژازی حاکم و اپوزیسیون بورژوایی ایران جا پایی برای خود باز کند و نزد آنان اعتماد و اعتباری کسب نماید. با توجه به آن، جلب توجه متحدین حزب دمکرات، به چیزی کمتر از تحمیل جنگ علیه سازمان کمونیستی کارگران کردستان و در هم کوبیدن کامل آن پاسخ نمی گرفت. در نتیجه تحمیل جنگ حزب دمکرات علیه کومه له اجتناب نا پذیر بود چون هر دو سازمان کومه له و حزب دمکرات با هم تضاد طبقاتی عمیق داشتند و تحمل یک سازمان کمونیستی برای یک تشکل بورژوازی کرد غیر ممکن بود. در نتیجه حزب دمکرات برای رسیدن به اهدافش، کل موجودیت کومه له را زیر ضرب گرفت و بر آن بود تا تمام فعالیت های کمونیستی آن سازمان را به تعطیلی بکشاند. کومه له هم بمثابه یک تشکل سیاسی- طبقاتی کارگران کردستان، با تمام توان در برابر این قدرقدرتی حزب دمکرات ایستاد و با شکست دادن آن، هدف و سیاست ضد انقلابی آنرا خنثی کرد و با این کار دامنه نفوذ و اعتبار سیاسی خود در کردستان را بیش از پیش گسترش داد. 

اکتبر: حزب دمکرات، علاوه بر انکار سیاست جنگ طلبی و تحمیل جنگ به کومه له کمونیست آندوره،  در همان بیانیه خود مجددا مبارزه طبقاتی و کارگر و کمونیسم را به تمسخر میگیرد. آیا تبدیل شدن شاخه  های کنونی کومه له به بخشی از "جنبش ناسیونالیسم کرد" و نفرت بیشتر آنها از دوره پر افتخار کمونیستی کومه له قدیم، عاملی برای این حمله گستاخانه حزب دمکرات علیه مبارزه طبقاتی و کمونیسم و آزادیهای سیاسی نیست؟ آیا شما به عنوان یک انسان زنده آن دوره، به این نوع جعل تاریخ چگونه جواب میدهید؟

عبدالله دارابی: در این رابطه، وادادن و رفتن شاخه های کومه له جدید به سمت"جنبش ناسیونالیسم کرد"، را میتوان بعنوان یک فاکتور بحساب آورد. اما برخورد امروز حزب دمکرات به این شاخه ها، مثل گذشته نیست. عمدتا شبیه برخورد بالا دست به  زیر دست خود است. عبداله مهتدی به محض شنیدن پاسخ حزب دمکرات، وظیفه شناسانه اطاعت زیر دست بودن خود را بجا آورد و"مسئولانه" در برابر آنها سر تعظیم فرود آورد و عقب نشست. اما حمله گستاخانه این بیانیه حزب دمکرات به کارگر و کمونیسم، از همان عرق ملی و ناسیونالیستی سر چشمه میگیرد که 25 سال قبل علیه ما کمونیست ها بکار برد و جواب آنرا هم گرفت. لحن و بیان این بیانیه، بلحاظ مضمونی با گذشته فرق ندارد و مخاطب اصلی آنهم کارگر و کمونیست ها هستند نه مهتدی و شاخه های فعلی کومه له.  بنظر من جعل تاریخ هم نیست. اگر کسی انتظار داشته باشد یک حزب اپوزیسیون بورژوایی چون حزب دمکرات، واقعیات تاریخ آنزمان را سر کاغذ بیاورد و به حمله و شکست واقعی خود در برابر کمونیست ها اذعان کند سخت در اشتباه است و به خصلت و ماهیت طبقاتی این حزب و عملکرد ضد کمونیستی آن واقف نیست. یک حزب سیاسی اپوزیسیون بورژوایی دنیای امروز، هیچوقت زیر بار چنین واقعیات تلخی نخواهد رفت و به آن تن نخواهد داد. ولی علیرغم همه اینها، پشت این حملات هیستریک حزب دمکرات علیه کمونیستها، فاکتور هایی همراه است که اشاره به آنها ضروری است. در پاسخ به سئوال اول، به انگیزه جنگ تحمیلی حزب دمکرات علیه کومه له کمونیست اشاره کردم. اینجا هم لازم است اشاره کنم که حال و روز کنونی این حزب، بهتر از گذشته نیست. در گذشته برای سازش با دولت مرکزی، تلفات زیادی دادند به جایی نرسیدند. طی 10 سال اخیر خود را به سیاست و باد بان  کشتی های آمریکایی آویزان کردند، باز بجایی نرسیدند و کردستان ایران به کردستان عراق برای آنان تبدیل نشد. امروز هم  با رژیمی روبرو هستند که به یمن حمله آمریکا و بلوک غرب به عراق، نسبت به  گذشته قوی تر شده و برای التماس و کرنش هیچ شاخه ای از آنها هم اعتنا و ارزشی قائل نیست. به اهتزاز در آوردن پرچم سبز جناحی از رژیم هم به نان و نوایی برای آنان تبدیل نشد. بلحاظ سیاسی و تشکیلاتی هم نسبت به گذشته مشوش تر و متشتت تر هستند و سایه این تشتت و پراکنگی بر همه آنان مستولی است. در نتیجه برای برون رفت از این وضعیت، نه تنها از گذشته درس نگرفته اند بر عکس دوباره به پیشبرد سیاست های قبلی خویش رجعت کرده و با رو کردن کارت نخ نمای آنتی کمونیستی و ضد کارگری خود میکوشند اعتماد متحدین کنونی خود را همچنان حفظ و زنده نگهدارند.

اکتبر: جنگ تحمیلی حزب دمکرات علیه کومه له قدیم و همچنین حمله مسلحانه آنها به جریانات چپ آندوره چون پیکار، راه کارگر و چریکهای فدایی، برای مردم بویژه نسل جوان و کارگران امروز چه درس و اندرزی بهمراه دارد؟

عبدالله دارابی: اولین درس این رویداد این است که، قبل از هر چیز نسل جوان و کارگر امروز در کردستان، باید سیاست و اهداف و قابلیت های ضد کارگری و جنگ افروزانه حزب دمکرات و کل جنبش بورژوایی آنها را بخوبی بشناسند و با علم  به آن، به افشای ماهیت سرمایه دارانه و سیاست قلدری و قدرقدرتی آنها بپردازند و با منزوی کردنشان در جامعه کردستان،  راه تکرار چنین جنگی را از آنان سلب نمایند. ما کومه له آن دوره، در ابتدای جنگ، باور و آمادگی این را نداشتیم که این تشکل بورژوایی آنچنانی در ابعادی وسیع و سراسری برای نابودی ما کمر بسته است و میخواهد این تشکل سوسیالیستی و کارگری را از نطفه خفه کند. باور کنید اجرای سیاست جنگ افروزانه حزب دمکرات علیه کومه له قدیم، اساسا بخاطر آگاهگری کارگر و زن و مردم زحمت کش کردستان و متشکل کردنشان در سازمان  کمونیستی وقت کومه له بود نه هیچ چیز دیگر. وقتی کومه له کمونیست پرچم آزادیخواهی و سوسیالیستی را بر افراشت، پرچم کردایه تی به سرعت زیر سئوال رفت و شعار های تو خالی حزب دمکرات و جنبش شان یکباره رنگ باخت و دامنه نفوذ و عمل آنها بسیار ضعیف و محدود گردید. باید این را هم اضافه کرد  که حزب دمکرات بمثابه یک تشکل بورژوازی کرد همواره تلاش کرده تا با بورژوازی سراسری در ایران ادغام شود چون میداند بخش اصلی جنبش ناسیونالیستی آنها در داخل هستند و جمع کثیری از آنان بطور روزمره در فعل و انفعالات سیاسی و اقتصادی ایران با بورژوازی سراسری و رژیم جمهوری اسلامی ادغام شده اند. این بخش از بورژوازی کرد، بسهم خود برای یافتن نوعی سازش و معامله حزب دمکرات با دولت مرکزی در تلاش و کوشش اند و سعی میکنند ادغام این تشکل طبقاتی با رژیم و بورژوازی ایران را نیز یکسره کنند. علاوه بر سیاست جنگ افروزانه، بایستی کل اهداف سرمایه دارانه و ارتجاعی حزب دمکرات و جنبش ناسیونالیستی آنها را شناخت و با دست پر به تبلیغ و افشاگری علیه آنها پرداخت. با توجه به همه آنها بر هر کارگر و زن و جوان آزادیخواه و برابری طلبی واجب است بدون هیچ تردید و واهمه ای سیاست صبر و انتظار را در برابر آنها کنار زند  و با اتخاذ سیاست آزادیخواهانه هوشیارانه از تکرار آزموده های تلخ و زیان بار گذشته ممانعت کند و بدینوسیله جامعه را از ویروس جنگ قومی در آینده واکسینه کند.  جدی ترین  راه مبارزه علیه ناسیونالیسم و قوم پرستی، آگاهگری علیه آنها و سازمان دادن کارگران، زنان و نسل جوان آزادیخواه و متشکل کردن در یک سازمان کارگری کمونیستی است.

عبدالله دارابی 17 دسامبر 2010