TLogo


میز گرد اکتبر در باره تحولات کردستان عراق

 

اکتبر: برزمینه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و با الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، کارگران و زحمتکشان و جوانان انقلابی عراق و بویژه در کردستان عراق جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه آغاز شده است. خواستهای این جنبش آزادی و رفاه و انتقال قدرت به مردم است. اولین سوال این ا ست که بر اساس مشاهدات تا کنونی ظرفیت و ابعاد این جنبش و تحقق خواستهایش را چگونه می بینید؟

عبداله دارابی: همانطور که در بالا اشاره شد، جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه  در عراق و کردستان عراق، به الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی شمال آفریقا و کشور های خاورمیانه نضج گرفته و برای متحقق ساختن خواستهای رفاهی و آزادیخواهانه و «نه» گفتن به حاکمیت احزاب بورژوایی کرد  بمیدان آمده است.  بهمین خاطر تا این حد و همین قدر کافی است که از این جنبش، حمایت و پشنیبانی کرد و آنرا تقویت نمود. اما  پیروز شدن این جنبش معین و متحقق شدن همه خواستهای آزادیخواهانه و انقلابی آن به فاکت هایی گره خورده که بدون شناخت کافی از آن  و نحوه مقابله درست با هر یک از آنها، پیروزی تام و تمام حاصل نخواهد شد.  چون شرکت اقشار و طبقات مختلف در این جنبش،  قابلیت و  ویژگی های خاصی را به آن بخشیده  که کم توجهی بهر کدام  آنها  بسادگی قابل جبران نخواهد بود.  از سوی دیگر طرف مقابل مردم یعنی احزاب بورژوایی در قدرت، از قابلیت و پتانسیل ددمنشی و ارتجاعی زیادی برای رو در رویی با مردم  برخوردار هستند و غیر حربه  زور و قلدری  برای ایجاد فضای اختناق، تا کنون سیاست دیگری  را  برای برآورد کردن خواستهای بر حق  مردم معترض اتخاذ نکرده اند.  بی اعتنایی بمردم و شلیک کردن بسوی تظاهر کنندگان و کشتن و زخمی کردن آنها، دستگیری فعالین و رهبران این اعتراضات و زندانی کردن و شکنجه قرون وسطایی آنان و....، چیزی غیر سیاست زور و قلدری نمی توان بر آن  نهاد. با توجه به همه این فاکتور ها،  دستیابی به تمامی خواست های مطرح شده توسط این جنبش، منجمله انتقال قدرت بمردم، زیاد  ممکن و محتمل بنظر نمیرسد. علاوه بر آن، بخشی از خود رهبری  این جنبش، بلحاظ طبقاتی از جنس خود اقتدار گریان در حاکمیت است که از توان و پتانسیل بالایی برای به سازش کشاندن این جنبش برخوردار اند. نفس وجود این پدیده، بسهم خود روند به پیروزی رساندن تمام  کمال این جنبش را با دشواری های قابل لمسی مواجه ساخته است. در مرحله اول درک خود این موانع، فی نفسه بخشی از پیشروی جنبش را رقم می زند. چون در این شرایط انقلابی، چیره شدن  و تسلط یافتن بر این گونه موانع، زمان زیادی نمی برد. از نظر من،  باز گرداندن هویت و اختیار انسانی بمردم کردستان و دستیابی آنها  به همه خواست های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشان، ، فقط و فقط  از کانال کسب قدرت و دخالتگری مستقیم در سرنوشت خود مردم امکان پذیر خواهد بود نه هیچ چیزی دیگر. برای رسیدن به آن، بایستی شرایط پیش آمده و دخالتگری مستقیم در آنرا محترم شمرد و از ذره ذره لحظات آن به نفع کارگران، جوانان، زنان و مردم آزادیخواه استفاده نمود.  مساعد ترین شرایط در طول 20 سال اخیر همین شرایط  است که مردم را در ابعاد عظیم و باور نشدنی به خیابان ها کشانده   و فریاد میزنند احزاب حاکم از اریکه قدرت کنار روید! تا سرنوشتمان را بدست خودمان و فرزندانمان رقم بزنیم!  با توجه به آن ، شرایط بوجود آمده در عراق و کردستان عراق، دست همه احزاب و جریانات کمونیست و چپ  را می بوسد و از همه ما میخواهد تا بدون هیچ اما و اگری بی صبرانه آستین ها را بالا زنیم  و برای تغییر بنیادی  جامعه گام  جدی را بر داریم و بدینوسیله سیاست و برنامه و تشکل های فی الحال موجودمان را تمام و کمال در دسترس کارگران و مردم آزادیخواه حاضر در صحنه قرار دهیم و آنرا به ستاد  و حزب رهبری کننده آنان  تبدیل کنیم. چون راه سریع و کم درد  سر و کم تلفات فقط از همین  مسیر ممکن است  نه هیچ راهی دیگر.

 

اکتبر: دو دهه است که احزاب بورژوایی و ناسیونالیست درکردستان عراق بر سرکاراند. در آغاز، این حاکمیت، خودی نامیده شده و از پشتیبانی قابل توجه مردم متوهم برخوردار شد. آیا جنبش اعتراضی توده ای کنونی به معنی پایان این توهم و یا اساسا، پایان حاکمیت احزاب بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان عراق است؟

عبداله دارابی:  نه، این جنبش اعتراضی به معنای پایان این توهم  نیست.  اما آغازی است برای  رفتن و حرکت کردن به سمت پایان دادن حاکمیت احزاب بورژوایی در کردستان عراق. البته باید توجه کرد که هر دو جنبه این سئوال،  پدیده های بهم بافته  و در هم تندیده شده ای هستند که قدمت ده ها سال توهم  و خوش باوری و خیال پردازی نا مرئی را پشت سر خود دارند  که  متاسفانه تا 20 سال قبل خیلی ها   مناظر و صدای دلخراش و غم انگیز آنرا نمی دیدند  و نمی شنیدند. آری، این خیال باطل، این تصور پوچ  و واهی که با هزاران برگ زرورق در هم پیچیده شده، تا کنون  ده ها و صد ها هزار انسان شریف و آزادیخواه کردستان عراق و منطقه را به کام مرگ فرو برده  و  در دل خروار ها تن خاک مدفونشان کرده است. بله،  نام رمز این توهم، کردایتی،  حکومت احزاب  بوروژازی کرد است که در قبلِ استقرار آن در کردستان عراق، بسرعت  بهشتی دلپذیر و باور نشدنی  را  برای اقلیتی مفت خور و کلاش  بنا نهاد و  ثروت های فرعونی را به تعدادی انگل بی مایه ارزانی بخشید.  در مقابل آن، جهنم سوزانی را  هم برای اکثریت جامعه کردستان  به ارمغان آورد.   فئودالها، دارا مردان، سران قبایل و عشایر و مرتجعین مذهبی و.... از ده ها سال قبل تا کنون،  خارج از درک و اراده حقیقی مردم زحمتکش کردستان، ایده حاکمیت خودی، حکومت کردی، زبان کردی، وطن کردی، و..... را بعنوان ایده رهایی بخش بخورد مردم  منطقه داده و در پس  آن،  دنیای سراپا ارتجاعی امروز را برای هم کیشان و هم طبقه  ای های خود فراهم ساختند.  این ایده بغایت ارتجاعی،  تار و پود کل زندگی جامعه کردستان را  چنان در هم تندیده  بود که فکر مقابله کردن با آن، و کنار زدنش از دایره زندگی مردم قابل تصور نبود. اما علیرغم آن همه جان سختی، عزم و اراده کنونی مردم  حاضر در صحنه بویژه نسل جوان امروزی، در ادامه تعمیق مبارزات خود بی هیچ تردیدی حاکمیت احزاب بورژوایی کنونی را بزیر خواهند کشید.  اما  کنار زدن ایده ناسیونالیستی و کردایتی بمراتب جان سخت تر است و کنار زدن آن  زمان زیادی را می طلبد. با توجه به نکات فوق، جنبش اعتراضی توده ای کنونی در ادامه تعمیق مبارزات خود، اقتدار گرایی احزاب حاکم را کنار خواهد زد و بدینوسیله راه برای زدودن کامل توهم ملی و کردایتی نیز فراهم خواهد ساخت.

 

اکتبر: جنبش اعتراضی  کردستان عراق تاثیر مستقیمی بر کردستان ایران خواهد داشت. ابعاد این تاثیر در میان کارگران و مردم زحمتکش کردستان ایران که خود با جمهوری اسلامی درگیر مبارزه ای چند ده ساله هستند چگونه است؟ آیا اعتلای جنبش های اعتراضی و انقلابی کارگران و مردم زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان کردستان ایران هم در راه است؟

عبداله دارابی: ابتدا لازم است اشاره کنم که، قدمت اعتراض و مبارزه کارگران، زنان و جوانان آزادیخواه ایران و کردستان علیه رژیم اسلامی ایران 32 سال را پشت سر خود دارد.  این نبرد، از بدو حاکمیت سیاه رژیم  اسلامی ایران آغاز شده و بطور متناوب تا امروز ادامه داشته است. از این نظر، پیشینه مبارزاتی مردم ایران بمراتب بیشتر و طولانی تر از کردستان عراق است. علاوه بر آن، مضمون خواست های مردم ایران نیز شناخته شده تر و با سابقه  تر است. بنظر من تحولات انقلابی آغاز شده از  شمال آفریقا و رسیدنش بکردستان عراق،  دیر یا زود در کردستان  ایران نیز بازتاب خواهد یافت و محل کار و زیست مردم به صحنه اعتراض و مبارزه گسترده تر علیه کلیت رژیم اسلامی ایران تبدیل خواهد شد و برای کنار زدن همه جناح های رژیم بمیدان خواهد آمد.  چون از این نظر، ایران هم آبستن چنین حوادثی است.  در این شرایط، بروز چنین مبارزاتی در کردستان ایران،  بلافاصله به شهر های ایران رسوخ خواهد کرد. بنظر من در این رابطه، ایران مستثنا نخواهد بود و جز کشور های واکسنه شده بحساب نمی آید و مبارزه برای کنار زدن رژیم از اریکه قدرت،  آغاز خواهد شد و بی هیچ تردیدی تاثیرات جنبش اعتراضی کردستان عراق هم بسهم خود در کردستان ایران نیز انعکاس خواهد یافت. خواست عمومی مردم ایران هم  در درجه اول کنار زدن رژیم و انتقال قدرت بمردم و بر قراری یک دنیای آزاد  و مرفه  است. بنا بر این،   صرف ددمنشی و وحشی گری رژیم جمهوری اسلامی در حق مردم ایران، قادر به سد کردن و متوقف نمودن اعتراضات و مبارزات مردم نخواهد شد. شرایط موجود در جهان بویژه در خاورمیانه،  فضای اعتراضی مردم را تغییر داده و اراده و اتکا به نفس و امید به پیروزی را میان آنان افزایش داده است چون خالق اصلی این تحرکات، خود مردم جان به لب رسیده هستند و با اتکا به نیروی خود شان در کشور های شمال آفریقا  پا گرفته و با ایستادگی تمام در برابر انواع ددمنشی و اعمال ضد انسانی سران کشور های توتالیتر،  بسرعت در اکثر کشور های خاورمیانه گسترش یافته است. در این رابطه، زمینه تاثیر پذیری این تحرکات در کردستان ایران  نسبت به سایر مناطق  دیگر ایران بیشتر است.  چون مردم این منطقه، از سوابق و آزمون  و تجارب مبارزاتی و تحزب یافتگی زیاد تری نسبت به سایر نقاط  ایران برخوردار است . در نتیجه، تاثیرات جنبش اعتراضی مردم کردستان عراق بر مردم کردستان ایران، محتمل  تر و سریع تر از بقیه نقاط دیگر ایران خواهد بود.

 

اکتبر: در کردستان عراق مردم دست رد به سینه احزاب بورژوایی و ناسیونالیست کرد و حاکمیت و مشروعیت آن زده اند. آیا این به معنای بی اعتبار شدن و افول جنبش کردایه تی و احزاب نماینده آن در کل منطقه است؟ عکس العمل احزاب راست و قومی و ناسیونالیست، در کردستان ایران نسبت به تحولات کردستان عراق چگونه است؟ "چپ" های چه می گویند؟

عبداله دارابی: اگر  دست رد زدن به سینه احزاب بورژایی کردستان عراق را قبول داشته باشیم و بپذیریم که مشروعیت این احزاب نزد مردم کردستان عراق زیر سئوال رفته  است،  بایستی تاثیرات سر راست و مستقیم آن بر احزاب بورژوایی کردستان ایران را هم بپذیریم.  تا همینجا، بی اعتبار شدن احزاب بورژوایی کرد در کردستان عراق،   احزاب راست و قوم پرست کردستان ایران  را به عکس العمل علیه مردم کردستان عراق وا داشته  و آنه را وادار کرده است تا در اوج شرمساری و مستند بدفاع از احزاب حاکم در کردستان عراق و ضدیت در مقابل جنبش آزادیخواهانه مردم کردستان عراق  بپردازند. احزاب ناسیونالیست کردستان ایران در  رابطه با حاکمیت رؤیایی آینده خودشان در کردستان ایران،  به بهانه "آزمون نو پا" ، بدفاع از این حاکمیت 20 ساله  احزاب  بورژوایی  در کردستان عراق بر خاسته  و بی اعتبار بودن آن توسط  مردم کردستان عراق را اخلا لگری و همسویی با رژیم ایران قلمداد کرده اند. این احزاب از همین حالا، از عدم  آزمودن این "آزمون نو پا" در کردستان ایران،  بشدت بیمناکند  و می ترسند  از همین حالا  مشروعیتشان میان مردم کردستان ایران به سرنوشت احزاب برادرشان در کردستان عراق دچار  شود. بی تردید بی اعتبار شدن احزاب حاکم در کردستان عراق با بی اعتبار شدن احزاب ناسیونالیست نزد مردم  کردستان ایران ترجمه خواهد شد  چون با آنکه احزاب  ناسیونالیست و قوم پرست تا کنون به قدرت دست نیافته اند اما اهداف و آرمان طبقاتی همه  آنها یکی است  و تا حال  نیز دربرخورد به کارگر و مردم آزادیخواه کردستان و احزاب جریانات چپ و کمونیست،  سیاست و تاکتیک مشابه را بکار گرفته و بدینوسیله لکه سیاه  تازه تری را  بر کارنامه سر تا پا سیاه خود الصاق کرده اند.

"چپ" ها نسبت به ابن رویداد در کردستان عراق، یکدست برخورد نکرده اند. بعضی احزاب و جریانات ریز و درشت  از این جنبش حمایت و پشتیبانی نموده و خود را کنار مردم بپا خاسته قرار داده اند. ولی رهبری کومه له که انتظاری از آن نمیرود،  کمافی سابق بخاطر منافع حزبی و سازمانی اش سکوت را ترجیح داده و تا جائیکه بزبان آمده، عدم رنجش خاطر احزاب حاکم را در نظر گرفته و بدینوسیله از دفاع مشخص و مستقیم از حنبش حی و حاضر در شهر های کردستان عراق خودداری نموده است.

ما نیز بسهم خود از بدو شکل گیری این اعتراضات، بلافاصله بدفاع از اعتراضات و مبارزات مردم کردستان عراق برخاسته و همزمان مردم کردستان ایران  را نیز به دفاع وحمایت از جنبش اعتراضی و آزادیخوانه مردم کردستان عراق فرا خوانده  و از آنها خواسته ایم بهر نحو ممکن همبستگی و حمایت عملی  خودشان را با جنبش بپا خاسته کردستان عراق نشان دهند.

 

اکتبر: کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست،برای تامین همبستگی و حمایت عملی کارگران و مردم کردستان ایران از هم سرنوشتان خود در کردستان عراق چکار کرده و می کند؟

عبداله دارابی: کمیته کردستان حزب حکمتیست، از بدو شروع اعتراضات مردم آزادیخواه در کردستان عراق، ضمن محکوم کردن اعمال خشونت بار احزاب حاکم در کردستان عراق، طی چندین نوشته و اطلاعیه، حمایت و پشتیبانی خود را از اعتراضات و مبارزات بر حق مردم کردستان اعلام کرده، و بسهم خود تحرکات  و اعتراضات روزمره مردم و اعمال زور و آدمکشی و ایجاد حو رعب و وحشت احزاب حاکم را نیز به اطلاع  مردم کردستان ایران رسانده و از آنها خواسته ایم تا بهر شکل ممکن از همسرنوشتان خودشان در کردستان عراق حمایت و پشتیبانی کنند.

در همین رابطه، به افشای هر چه بیشتر احزاب ناسیونالیست و قوم پرست کردستان ایران پرداخته و ماهیت طبقاتی و همسرنوشتی اخیر آنان با احزاب حاکم در کردستان  عراق را  هم به اطلاع   مردم منطقه رسانده ایم. در ادامه آن، ضمن حمایت  و ایستادن کنار کمونیست ها،  کارگران و مردم آزادیخواه کردستان عراق، کماکان از مردم  کردستان ایران خواهیم خواست تا بهر طریق ممکن  از مبارزات همسرنوشتان خود در کردستان عراق حمایت کنند  و به عناوین مختلف از آنان پشتیبانی نمایند.

 

اکتبر:  برزمینه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و با الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، کارگران و زحمتکشان و جوانان انقلابی عراق و بویژه در کردستان عراق جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه آغاز شده است. خواستهای این جنبش آزادی و رفاه و انتقال قدرت به مردم است. اولین سوال این ا ست که بر اساس مشاهدات تا کنونی ظرفیت و ابعاد این جنبش و تحقق خواستهایش را چگونه می بینید؟

صالح سرداری : همانطوریکه شما اشاره کرده اید اعتراضات در کردستان عراق تحت تاثیر تغییر و تحولات در کشورهای عربی بوده است اما تفاوت هایی از لحظ مطالبات و نیروهای درگیر در آن دارد.  حزب کمونیست کارگری کردستان و دیگر کمونیستها از نیروهای دخیل در این اوضاع هستند.مردم در کردستان عراق از دست احزاب حاکم که بنام آنها به حکومت رسیدند به ستوه آمده اند . از یکطرف سرمایه داران طبق اذعان جلال طالبانی صاحب ثروت های افسانه ای شده اند و از طرفی دیگر جوانان در کردستان در بیکاری بسر می برند و برای خود آینده ای نمی بینند بهمین دلیل صدها هزار نفر از آنها برای تامین زندگی خود به کشورهای اروپایی پناه برده اند. این درحالیست که  به نسبت جمعیت کردستان عراق در حال حاضر جزو ثروتمندترین مناطق بحساب می اید.

به این دلیل مردم شهرهای کردستان عراق به خیابانها ریخته و علیه این حاکمیت به اعتراض پرداخته و همچنان ادامه دارد. تا به حال در رسیدن و متحقق شدن خواست هایشان به درجه ای موفقیت بدست آورده اند. اگر روزهای اول این اعتراضات انها را به گلوله بستند اما وقتی عزم جزم مردم و جوانان را برای ادامه اعراض دیدند و کوتاه نیامدند این سران احزاب حاکم هستند  که هر کدام به نوبت در رسانه هایشان ظاهر می شوند و وعده و وعید به مردم می دهند تا مردم را ساکت و به خانه هایشان بفرستند. در پارلمان و حکومت و نشست های احزاب حاکم  انواع و اقسام طرح  پیشنهاد می دهند. اما مردم در شهرهای کردستان تا به حال هیچ طرح و پلاتفرمی را از حاکمیت قبول نکرده ا ند و گفته اند باید این حکومت برود.

 اینکه آیا در این امر موفق می شوند بستگی به رهبری درست و بجا تصمیم درست گرفتن و سازماندهی مردم معترض دارد. برای نمونه من فکر می کنم تنها بسنده کردن به اعتراض در یک نقطه از شهر کافی نیست باید در عین حفظ  مکان هایی چون  میدان آزادی سلیمانیه، باید اعتراضات را در دانشگاهها، مدارس و کارگاه ها و دیگر محلات شهر برد یا نباید فقط  به شهر سلیمانیه اتکا و بسنده کرد. باید رهبران این اعتراضات کاری کنند که شهرهایی چون اربیل و دهوک و زاخو نیز وارد این اعتراضات شوند.

 

اکتبر: دو دهه است که احزاب بورژوایی و ناسیونالیست درکردستان عراق بر سرکاراند. در آغاز، این حاکمیت، خودی نامیده شده و از پشتیبانی قابل توجه مردم متوهم برخوردار شد. آیا جنبش عتراضی توده ای کنونی به معنی پایان این توهم و یا اساسا، پایان حاکمیت احزاب بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان عراق است؟

صالح سرداری : واقعیت این است که مردم کردستان عراق سالهای سال زیر ستم و استثمار و سرکوب سبعانه رژیم صدام حسین بوده اند ودر تمام دوران جکومت صدام این مردم هیچ وقت احساس امنیت نکرده اند کمتر خانواده ای است که یکی از اعضای خود را از دست نداده باشد. احزاب حاکم کردستان عراق  بر علیه رژیم صدام سال ها در جنگ و مبارزه بوده اند بهمین خاطر مردم  وقتی صدام سرنگون شد فکر می کردند که احزاب به قدرت رسیده از  خود آنان هستند و در سایه حکومت اینها به رفاه و آسایش می رسند اما این فقط یک توهم بود. این یک حکم مارکسیستی است که در دوره حاضر مبارزه  احزاب ناسیونالیست برای شریک شدن در قدرت می باشد  و غیر از این فقط یک توهم است . نمونه کردستان عراق به روشنی درستی این حکم را نشان داد.

اما با توجه به امکانات و رسانه ها و قدرتی که داشتند بیست سال تمام توانستند این توهم را در میان مردم نگه دارند و بگویند که حکومت  ما هنوز قوام نگرفته و .....  اما دیگر مردم بحان آمده و جوانان بی آینده در کردستان عراق وقتی تغییر و تحولات دنیای عرب و به زیر کشیدن دیکتاتورها را دیدند به میدان آمده و برای  زندگی و آینده ای بهتر بپا خااسته اند. اینکه آیا این پایان  توهم به ناسیونابسم کرد است من اینجور فکر نمیکنم چون هنوز در این اعتراضات یک بخش از جریانات ناسیونالیستی مانند  جنبش " گوران"  نقش بازی می کنند که اکنون در اپوزسیون قرار گرفته است که ماهیتا هیچ فرقی با احزاب حاکم ندارد.

اما می توان گفت که در این اعتراضات و مبارزه بخش زیادی از مردم توهم شان به دو حزب اصلی حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی ریخته شده است.

 

اکتبر : جنبش اعتراضی  کردستان عراق تاثیر مستقیمی بر کردستان ایران خواهد داشت. ابعاد این تاثیر در میان کارگران و مردم زحمتکش کردستان ایران که خود با جمهوری اسلامی درگیر مبارزه ای چند ده ساله هستند چگونه است؟ آیا اعتلای جنبش های اعتراضی و انقلابی کارگران و مردم زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان کردستان ایران هم در راه است؟

صالح سرداری : تاثیرات مبارزات و اعتراضات برحق مردم در کردستان عراق از دو جنبه بر مبارزات مردم در کردستان ایران خواهد داشت . از یک طرف اعتماد به خود و نیروی خود را در مبارزه با رژیم هار جمهوری اسلامی تقویت می کند از تجارب این مبارزات درس خواهد گرفت و نقاط قوت و ضعف آن را در مبارزات آتی خود جمعبندی خواهد کرد.

اما  در عین حال به این مبارزات  و اعتراضات بر حق و عادلانه دو نوع  به آن برخورد  می شود.  کارگران و کمونیست ها و آزادیخواهان  از این مبارزات  حمایت می کنند و تلاش می کنند به هر طریقی آن را تقویت نمایند برای آن در میان مردم تبلیعات کنند یکی از و ظایف کمونیستها در کردستان ایران در این رابطه این است که تلاش کند این تبلیغات ارتجاعی را  که  ناسیونالیست ها علیه این اعتراضات  از همان روز اول آغاز کرده اند را خنثی نمایند.

 

اکتبر :  در کردستان عراق مردم دست رد به سینه احزاب بورژوایی و ناسیونالیست کرد و حاکمیت و مشروعیت آن زده اند. آیا این به معنای بی اعتبار شدن و افول جنبش کردایه تی و احزاب نماینده آن در کل منطقه است؟ عکس العمل احزاب راست و قومی و ناسیونالیست، در کردستان ایران نسبت به تحولات کردستان عراق چگونه است؟ "چپ" های چه می گویند؟

صالح سرداری :  در همان روزهای اول  که این اعتراضات شکل گرفت همه جنبش ناسیونالیستی کردستان ایران برای دفاع از حکومت خودی بسیج شد در چند مورد اطلاعیه مشترک دادند و صراحتا جرات نکردند علیه این مبارزات بایستند اما زیر نام  جمهوری اسلامی در این اوضاع دست دارد و باید مواظب بود و ..... عملا علیه این مبارزات به صف شدند و  تبلیعات  زهرآگینی از جانب  این جریانات  و احزاب  شروع شده است.

 بخصوص طیفی از به اصطلاح نویسنده و شاعر و هنرمند  که حکومت منطقه ای کردستان در این چند سال امکانات وسیع مالی و مادی را در اختیار آنها گذاشته  علیه اعتراضات مردم کردستان عراق شب و روز به عناوین مختلف به سمپاشی مشغولند. می خواهم بگویم جنبش ها و جریانات سیاسی و ... بنا به منافع جنبشی خود موضع گرفته اند .

در مورد چپ  باید از کومه له نام برد. متاسفانه این سازمان که به خود چپ می گوید تا به حال سکوت اختیار کرده است.  گویا یکی از اعضای کمیته مرکزی این سازمان در جایی اظهار نظر کرده است اما هر چه در رسانه ها و سایت ها و نشریات این سازمان نگاه کردیم  چیزی دستگیرمان نشد.

جالب این است که این اتفاقات در بیخ گوش کومه له روی داده است.  صدای شعارهای اعتراضی جوانان و مردم بجان آمده  شب و روز درمقرهای این سازمان شنیده می شود. تظاهرات روز اول که منجر به کشته شدن 2 نفر و زخمی شدن بیش از 50 نفر شد در 500 متری مقر اصلی آنها روی داد. آیا اعضا و کادرهای این حزب نباید از رهبری خود سوال کنند تا چند سال دیگر این سکوت جایز است؟

 

اکتبر :  کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست،برای تامین همبستگی و حمایت عملی کارگران و مردم کردستان ایران از هم سرنوشتان خود در کردستان عراق چکار کرده و می کند؟

صالح سرداری : حزب حکمتیست و کمیته کردستان آن از اولین روزهای این اعتراضات  خود را درکنار مردم معترض و رفقای حزب کمونیست کارگری کردستان دانسته  و آنچه را در توان داشته برای حمایت و پشتیبانی از این اعتراضات انجام داده است  از مردم شهرهای کردستان ایران خواسته تا به هر طریقی که برایشان ممکن است از این مبارزات پشتیبانی کنند تلاش کرده صدای این جنبش را به مردم ایران برساند در مقابل تبلیغات زهرآگین ناسیونالیست ها علیه این مبارزات ایستاده وآنها را افشا کرده است.

 

 

اکتبر:  برزمینه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و با الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، کارگران و زحمتکشان و جوانان انقلابی عراق و بویژه در کردستان عراق جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه آغاز شده است. خواستهای این جنبش آزادی و رفاه و انتقال قدرت به مردم است. اولین سوال این ا ست که بر اساس مشاهدات تا کنونی ظرفیت و ابعاد این جنبش و تحقق خواستهایش را چگونه می بینید؟

رحمت فاتحی: چند ماهی است که از اعتراضات و جنبشهای انقلابی کارگران و جوانان، زنان و مردم آزادیخواه و برابری طلب کشورهای که شما به آن اشاره کردید میگذزد. مبارزات بر حق آنها تا هم اکنون هم کلی  دستاود داشته است و تا کنون دیکتاتورهای  فاسد کشورهای تونس و مصر را سرنگون کرده است و اعتراضات آنها همچنان برای آزادی و داشتن رفاه وزندگی انسانی در این کشورها همچنان ادامه دارد. درکشورهای دیگر از جمله در یمن، الجزایر، بحرین، سوریه و عراق مبارزات انقلابی  آنها برای رسیدن به همین خواسته ها بشدت در جریان است. مبارزات کارگران و مردم آزادیخواه و برابری طلب این مناطق سزاوار بیشترین حمایت و پشتیبانی از طرف ما کمونیستها و کارگران است.

این جنبشهای انقلابی همچنانکه در جریان عمل هم خود را نشان داده است از ظرفیت و توان بالایی برخوردار است و همچنانکه در بالا هم اشاره کردم تعدادی از این دیکتاتورها را بزیر کشیده است و کارگران و زنان برابری طلب هم چنان برای رسیدن به خواسته های دیگرشان در حال مبارزه هستند. موقعیت بقیه دیکتاتوهای دیگر در منطقه را بطور جدی بخطر انداخته است. دیکتاتورهایی که تا قبل از این کوچکترین و ابتدایی ترین خواست این مردم را با وحشیانه ترین شیوه سرکوب میکردند در حال حاضر به گدایی و آستان بوس همین مردم حق طلب شده اند و در قبال خواست مردم" خیلی دست و دلباز شده اند". در مورد کردستان و عراق هم همین صادق است. ما درکردستان و عراق سالها است که مردم در جوار بقیه خواستهای انسانیشان برای خواسته ناچیز و ابتدایی مانند آب و برق که در قرن حاضر جزء ناچیزترین و ابتدایی ترین خواست است، مقامات و سران احزاب حاکم دراین کشور با شانه بالا انداختن و گاها سرکوب، مردم جواب میگرفتند. با همان لوجیک هم  وقتیکه اعتراضات کارگران و جوانان آزایخواه و برابری طلب با تاثیر از انقلابات کشورهای عربی در شهر سلیمانیه شروع شد مردم با سرکوب وحشیانه نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان و با نظاره گری اتحادیه میهنی کردستان روبر شدند. این احزاب بعد از قتل و عام و سرکوب وحشیانه جوانان و کارگران، تهدید و حکومت نظامی را اعلام کردند. ادامه اعتراضات آنها احزاب حاکم را سر عقل آورد و سعی کردند با عوامفریبی و تهدید و گاها فرستادن هیئتهای ناسیونالیست خود به میان مردم اعلام کردند که از اول هم این احزاب برای رفاه و آسایش مردم برنامه داشته اند. ولی جوانانی  که تقریبا 20 سال است آنها رامیشناسند نه تنها به وعده های توخالی آنها وقعی نگذاشتند حتی اجازه حضور آنها را به تجمعات اعتراضی خود ندانند.

واقعیت این است که نیروی محرک این جنبش انقلابی در کردستان عراق مانند بقیه کشورهای عربی کارگران و جوانان انقلابی و زنان آزادیخواهی هستند که برای آزادی و کار و نان و مسکن به خیابان ها آمده اند و تا روزی که به این خواستهای انسانی خود نرسند حاضر نیستند که میدان مبارزه را خالی کنند. انسانهایی که با پوست و گوشت خود و به لحاظ عملی عوامفریبی و شیادی احزاب ناسیونالیست کرد را بمثابه نمایندگان سرمایه دار در کردستان حس کرده اند و به موازات فقر و تهی دستی میلیونها انسان در مدت کوتاهی دیده اند که تعداد معدودی میلیون میلیون دلار را به جیب زده اند و دیگر گول حکومت خودی و کردی را نمیخورند. ولی پیروزی و رسیدن به این خواسته ها در گرو این است که کمونیستها و نیروی دخیل و فعال به نفع کارگران و زنان وجوانان به چه میزان میتواند به آلترناتیو قابل اتکا و مورد حمایت جوانان و کارگران تبدیل شوند. در همین مدت کوتاه کمونیستها و فعالین کارگری و جوانان انقلابی و در صدر آنها حزب کمونیست کارگری کردستان تلاش و ظرفیت زیادی را از خود نشان داده و قابل تقدیر و بیشترین حمایت هستند. البته به غیر از کمونیستها و درمقابل آنها  جریان ارتجاعی و ناسیونالیست رفرم (گوران) به رهبری نوشیروان مصطفی در این اعتراضات نقش جدی دارد  که لازم است پابپای مبارزه برای رسیدن به خواسته ها،  این جریان را افشا و رسوا کرد. در نتیجه لازم است که کمونیستها به عنوان حزب رهبر و مبتکر و نماینده خواسته های کارگران، زنان و جوانان انقلابی به ستون اصلی این حرکت انقلابی تبدیل شوند و رهبران آن قابل دسترس و پلاتفورمشان روشن باشد.

 

اکتبر: دو دهه است که احزاب بورژوایی و ناسیونالیست درکردستان عراق بر سرکاراند. در آغاز، این حاکمیت، خودی نامیده شده و از پشتیبانی قابل توجه مردم متوهم برخوردار شد. آیا جنبش عتراضی توده ای کنونی به معنی پایان این توهم و یا اساسا، پایان حاکمیت احزاب بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان عراق است؟

رحمت فاتحی : واقعیت این است که احزاب حاکم در کردستان عراق محصول یک قیام ناسیونالیستی هستند که دو دهه بیش از امروز مردم فقیر و زحمتکش با توهمات ناسیونالیستی خود تحت عنوان حکومت خودی و کردی روی دوش های خود و بر سرنوشت خود سوار کردند و این یکی از پیچیدگیها و یا تفاوت آن با انقلابات دیگر در کشورهای عربی است. وجود همین گرایش ناسیونالیستی و ارتجاعی هم است که جریان مرتجع و ضد کارگر و زن رفرم(گوران) را به یکی از نیروهای اصلی این اعتراضات تبدیل کرده است. در نتیجه متاسفانه اعتراضات شهرهای کردستان نه مبارزه علیه کل نظام سرمایداری و ناسیونالسیم به عنوان جنبشش بلکه علیه احزاب میلشیای حاکم است و اگر کمونیستها و کارگران و جوانان انقلابی و معترض مواظب نباشند میتواند به نردبان ترقی جریان بشدت مرتجعتر و بیشتر ضد کارگرو زن، گوران تمام شود و این جریان را بقدرت برساند. هر چند اگر انقلاب در کردستان عراق از احزاب میلشیا سلب قدرت کند ضربه سنگینی را به جریانات ناسیونالیست خواهد زد ولی در عین حال اگر قرار باشد به نفع جریان گوران که تنها خواستش سهم خواهی بیشتر از قدرت و ثروت و سامان جامعه که محصول کار و رنج کارگران و زحمتکشان است تمام شود، جوانان انقلابی و کارگران نه تنها نفعی از مبارزات خود نخواهند برد بلکه ممکن است که شرایط زندگی آنها را از موقعیت فعلیشان بد تر نماید. کارگران و جوانان انقلابی  در کردستان عراق با یک اقبال و شانس روبرو هستند آن هم وجود حزب کمونیست کارگری کردستان که تنها حزبی است خواسته ها و آرزوهای کارگران، زنان و جوانان انقلابی را نمایندگی میکند و دو دهه مبارزه انقلابی به نفع طبقه کارگر را پشت سر خود را دارد. طبعا اعتماد و پشت بستن و حمایت کردن از این حزب به درجات زیادی میتواند این انقلاب را به پیروزی برساند و رسیدن به خواسته هایشان را تضمین کند. در نتیجه پیروزی جنبش انقلابی در کردستان در گرو این حمایت و از آن خود کردن این حزب بوسیله نیروی فعاله این اعتراضات است.   

 

اکتبر : جنبش اعتراضی  کردستان عراق تاثیر مستقیمی بر کردستان ایران خواهد داشت. ابعاد این تاثیر در میان کارگران و مردم زحمتکش کردستان ایران که خود با جمهوری اسلامی درگیر مبارزه ای چند ده ساله هستند چگونه است؟ آیا اعتلای جنبش های اعتراضی و انقلابی کارگران و مردم زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان کردستان ایران هم در راه است؟

رحمت فاتحی : کارگران و جوانان انقلابی و زنان برابری طلب در کردستان ایران بیش از سه دهه است که برای رسیدن به خواسته هایشان با رژیم هار و ضد بشر حکومت جنایتکار اسلامی در حال مبارزه هستند و در این راه صدها کشته و اعدام را داده اند در همین رابطه هزاران نفر زندان رفته، شکنجه شده اند، شلاق خوره اند آواره شده اند و ....... با این وصف ما روزانه شاهد ادامه همبن اعتراضات از طرف طبقه کارگر و جوانان انقلابی   برای رسیدن به خواسته یشان هستیم. طبعا نسیم انقلابات در شمال افریقا،  کردستان عراق هم دیر یا زود به آنجا خواهد رسید. بخصوص بدون شک تاثیرات جنبش انقلابی در کردستان با توجه به همجواری آن با کردستان ایران مراودت مردم این دو بخش بطور روزانه و تاریخا تاثیراتی که همیشه این دو بخش روی هم داشته اند شاید زودتر از بخشهای دیگر ایران باشد. در حال حاضر هم جنبش انقلابی در کردستان عراق به کارگران و جوانان انقلابی در کردستان ایران قوت قلب داده و علی القاعده باید از همین حالا فعالین کارگری، جوانان انقلابی و زنان آزادیخواه خود را برای این مصاف ها آماده کرده باشند که به شکل سازمان یافته برای هدایت آن جنبش انقلابی که در راه است شرکت کنند. بدونه شک سران جمهوری اسلامی هم از مدتها پیش اقدامات پیشگیرنده خود را برای آن کرده اند. 

 

اکتبر :  در کردستان عراق مردم دست رد به سینه احزاب بورژوایی و ناسیونالیست کرد و حاکمیت و مشروعیت آن زده اند. آیا این به معنای بی اعتبار شدن و افول جنبش کردایه تی و احزاب نماینده آن در کل منطقه است؟ عکس العمل احزاب راست و قومی و ناسیونالیست، در کردستان ایران نسبت به تحولات کردستان عراق چگونه است؟ "چپ" های چه می گویند؟

رحمت فاتحی : جنبش انقلابی در کردستان عراق نه تنها دست رد به سینه احزاب حاکم ناسیونالیست زدند بلکه با به میدان آمدن دهها هزار نفر تنفر خود را از نظام سرمایه داری به نمایش گداشتند. اعمال وحشیانه احزاب ناسیونالیست با سرکوب خواسته های مردم و دو دهه فقر و نداری که محصول حکومت آنها بوده تمام توهماتی را که قبلا به حکومت خودی را داشته اند ریخت. در جریان عمل آنها متوجه شدند که لباس و شال و پشم کردی، زبان کردی، فرهنگ کردی و خودی نمیتواند برای آنها نه رفاه و نه هیچ نوع آسایشی را به ارمغان آورد. اینها جرندیاتی بیش نیستد و فقط شیره مالیدن به سرکارگران و زنان برابری طلب بوده و هست. سرمایه دار در هر رنگ و لباسش سرمایه دار است و برای رسیدن به سود و سرمایه اش در هر کجای دنیا باشند دارای یک روش و سیستم هستند و به همین دلیل بدرجات زیادی جنبش کردایتی در منطقه را بی اعتبار کرد. بخصوص وقتیکه  احزاب ناسیونالیست و قوم پرست کرد ایران  با حمایت از سرکوب احزاب ناسیونالیست حاکم در کردستان عراق در حالیکه نان و امنیت آنها را همبن جوانان انقلابی در کردستان عراق را، آنها تامین میکنند بیشتر از همیشه این جریانات را در میان کارگران و جوانان انقلابی در کردستان ایران و عراق رسوا و بی اعتبار کرد. جریانات قوم پرست و ناسیونالیست در کردستان ایران با حمایت خود از سرکوب جنبش انقلابی بار دیگر به کارگران و جوانان انقلابی و زنان آزادیخواه و برابری طلب نشان دادند که در فردای اعتراضات آنها، حامی و همراه سرمایه دار کرد خواهند بود و بار دیگر ثابت کردند منظورشان از حکومت خودی و کردی این است که آنها هم سهیم باشند در قدرت برای سرکوب و استثمار کارگران و زحمتکشان در کردستان.

 

اکتبر :  کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست،برای تامین همبستگی و حمایت عملی کارگران و مردم کردستان ایران از هم سرنوشتان خود در کردستان عراق چکار کرده و می کند؟

رحمت فاتحی : کمیته کردستان در این مدت با تمام امکانات خود بطور رسمی و علنی از جنبش انقلابی و حزب کمونیست کارگری کردستان عراق حمایت کرد و سیاستهای سرکوبگرانه احزاب حاکم در کردستان را محکوم و افشا کرد.  در این مدت بطور روزانه مبارزات آنها را منعکس کرده و تلاش کرده بیشترین همبستگی و حمایتها را به این جنبش جلب نماید. تلاش کرده که صدای جوانان انقلابی و زنان برابری طلب کردستان عراق را به گوش هم طبقه های آنها در کردستان ایران برساند. تا حال از طریق بیانیه ها، نوشته و مصاحبه رهبران حزب حکمتیست در کردستان، کارگران و جوانان انقلابی را تشویق کرده که با برگزاری تجمعات، اعتصابات سمبلیک ، تومار نویسی و یا به هر شیوه دیگر از این اعتراضات حمایت کنند. ما لازم است که پیگیرانه تر همین کارها را ادامه دهیم تا تلاشهای ما به عمل مستقیم مردم و جوانان انقلابی در کردستان ایران برای حمایت از جنبش انقلابی در عراق تبدیل شود. 

 

اکتبر:  برزمینه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و با الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، کارگران و زحمتکشان و جوانان انقلابی عراق و بویژه در کردستان عراق جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه آغاز شده است. خواستهای این جنبش آزادی و رفاه و انتقال قدرت به مردم است. اولین سوال این ا ست که بر اساس مشاهدات تا کنونی ظرفیت و ابعاد این جنبش و تحقق خواستهایش را چگونه می بینید؟

سلام زیجی: یک حرکت وسیع  و قابل حمایت توده ای است . تا همین جا  تقریبا همه مناط‌ق تحت کنترل نیروهای طالبانی را در بر گرفته است. از شهر های دیگر از جمله اربیل که شدیدا تحت کنترل بارزانی ها میباشد  نه تنها  مانع تجمعات اعتراضی شده اند که مانع پیوست مردم و جوانان اربیلی به حرکت مردم در سلیمانیه  نیز میشوند. قدرت این حرکت توده ای عقب نشینی های به حاکمان بورژوازی کرد، حداقل در سطح گفتار، به آنها کرده است .اما بنظر من هنوز راه زیادی در پیش هست که اساس خواست های انسانی از جمله رسیدن به آزادی های سیاسی، امنیت، مسئله بیکاری و فقر و آب و برق و رفاه تا پایان دادن به حاکمیت میلیشای احزاب حاکم و سر آنجام پایان کل حاکمیت این دارو دستها در پیش هست. برای دست یابی به خواسته های آزادیخواهانه ضروری است فضا را ‌قطبی تر و رادیکالتر کرد.  پرچم را به تمامی از دست برخی از نیروهای مرتجع اسلامی و ناسیونالیستی که در این حرکت خود را سهیم کرده اند باید گرفت. در مراکز کار و محلات حاکمیت شورائی اعمال کرد. هسته های جوانان ملیتانت  مسلح و غیر مسلح باید سازمان داد. میدان آزادی را با پرچم سرخ به عنوان نماد آزادیخواهی و برابری طلبی بر افراشت و  و کانون های زنان سازمان یابد و بلاخره کل این حرکت را حول مطالبه و خواسته های که در بیانیه های حزب کمونیست کارگری کردستان به عنوان خواست جامعه تبلور یافته بسیج کرد. بنظر من با این تحولات و قدم برداشتن ها است که میتوان به دستیابی به خواستهای که در جریان است امیدوار بود در غیر آن ممکن است به بیراهه برده شود  و با فریب و سرکوب و معامله آنرا از مسیر آزادیخواهانه  خارج کنند.

 

اکتبر : دو دهه است که احزاب بورژوایی و ناسیونالیست درکردستان عراق بر سرکاراند. در آغاز، این حاکمیت، خودی نامیده شده و از پشتیبانی قابل توجه مردم متوهم برخوردار شد. آیا جنبش عتراضی توده ای کنونی به معنی پایان این توهم و یا اساسا، پایان حاکمیت احزاب بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان عراق است؟

سلام زیجی:  به پایان ناسیونالیسم  منجر نخواهد شد، اما چنانچه جنبش اعتراضی ان مسیری  را طی کند که در سوال قبلی اشاره کردم  میتواند به پایان حاکمیت احزاب بورژوازی کرد منجر گردد . تحقق این هدف  خود ضربه مهلکی بر توهم خرافه ناسیونالیستی نیز خواهد زد. آنچه که روشن است برای اولین بار رابطه حاکمیت بورژوازی  کرد با مردم عوض شده است. توهم کردایتی به نسبت سابق رنگ باخته است. و سرمایه داران و حاکمیت کردی دیگر نمیتوانند مانند سابق به اسم "کردایتی" و "ملت کرد" و غیره کلاه سر مردم بگذارند. نسل جدید دیگربرای تاریخ احزاب کردی تره خرد نمیکنند. در جامعه ای که تمام مظاهر ستم ملی بیست سال است پایان یافته است نمیشود باز به اسم کردایتی و زبان و فرهنگ کردی مردم را فریب داد و خود  رامیلیاردر  کرد و آب ازآب هم تکان نخورد. رابطه و مناسبات جامعه بیش از پیش  خصلت و رنگ طبقاتی بخود گرفته است و این اساس اعتراض امروز جوانان و کارگران و زنان جامعه کردستان عراق را تعریف میکند. اما با وجود همه این ها این پراکتیک مستقیم کمونیست ها و اتحاد و روشنبینی طیف چپ  و آزادیخواه جامعه و سر انجام آماده شدن برای کسب قدرت سیاسی از طرف حزب کمونیست کارگری کردستان و طبقه کارگر و زحمتکش جامعه است که میتواند تعین کند که آینده اعتراضات و سر نوشت جامعه چه مسیری را طی میکند. بدون این من معتقد نیستم که "انقلابات" و اعتراضات هر چند بر حق هم باشد حتما به نفع اعتراض کنندگان و انقلابیون تمام خواهد شد. من به تفسیر "انقلابات"  و تقدیس "جنبش ها" که ویژه چپ ایندوره و زمانه است احساس نزدیکی نمیکنم. به پراکتیک و عمل انقلابی و تحزب و افق روشن کمونیستی در چنین دوره های تعلق دارم که فکر میکنم امروز این مسیر را در کردستان عراق باید طی کرد.

 

اکتبر :  جنبش اعتراضی  کردستان عراق تاثیر مستقیمی بر کردستان ایران خواهد داشت. ابعاد این تاثیر در میان کارگران و مردم زحمتکش کردستان ایران که خود با جمهوری اسلامی درگیر مبارزه ای چند ده ساله هستند چگونه است؟ آیا اعتلای جنبش های اعتراضی و انقلابی کارگران و مردم زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان کردستان ایران هم در راه است؟

سلام زیجی: بی تردید تاثیر خواهد گذاشت. همانطوری که عروج ناسیونالیسم و بورژوازی کرد در سایه ارتش امریکا در عراق بر تقویت ناسیونالیسم و بورژوازی کرد در کردستان ایران تاثیر گذاشت  شکست آنها نیز انعکاس خود را خواهد داشت. اولین تاثیرات آن پوچ تر کردن خرافه ملی گرائی و تقویت خود آگاهی طبقاتی در جامعه کردستان ایران  و منطقه است. فشار خرافه و تبلیغات تاکنونی ناسیونالیسم و حاکمیت کردی  به عنوان قبله گاه آنها بر دوش کارگران و آزادیخوان کاسته خواهد شد.  تداوم مبارزه با جمهوری اسلامی در شکل رادیکالتر و همچنین مبارزه علیه بورژواهای کرد و غیر کرد ابعاد گسترده تر و خصلت طبقاتی تر و انقلابی تر بخود خواهد گرفت. اینکه این اعتراضات به کردستان ایران هم کشیده میشود یانه  حتما کشیده خواهد شد اما نه در شکل و قالب  که امروز در کردستان عراق در جریان است.  در کردستان ایران مردم با "حاکمیت کردی" روبرو نیستند بلکه با حاکمیت جمهوری اسلامی روبرو هستند که بخشی از بورژواها و ناسیونالیست ها  ی کرد نیز با آن حاکمیت هستند. با اتفاقات امروز در کردستان عراق روحیه مبارزاتی مردم  در کردستان ایران با لا میرود و این روحیه و اعتماد اساسا علیه جمهوری اسلامی و در کاهش توهم به بورژوازی و اپوزسیون کرد انعکاس خواهد داشت. اعتلا جنبش های انقلابی  هم در کردستان ایران و هم در سراسر ایران بنظر من در راه است و تفاوتی که بین کردستان ایران و عراق هست در این است که از همان روز اول عروج این جنبش ها رنگ و پرچم طبقاتی و متفاوت آن عیان تر خواهد بود . سابقه تحزب یافتگی و قطب بندیهای طبقاتی این  جنبشها  بیشتر است. در هر حال ما برای شروع این تحولات در سایه حاکمیتی که ظرفیت آدمکشی صد چندان قذافی را درخود دارد باید خود را آماده کنیم.

 

اکتبر : در کردستان عراق مردم دست رد به سینه احزاب بورژوایی و ناسیونالیست کرد و حاکمیت و مشروعیت آن زده اند. آیا این به معنای بی اعتبار شدن و افول جنبش کردایه تی و احزاب نماینده آن در کل منطقه است؟ عکس العمل احزاب راست و قومی و ناسیونالیست، در کردستان ایران نسبت به تحولات کردستان عراق چگونه است؟ "چپ" های چه می گویند؟

سلام زیجی: تا همین جا که سی روز است اعتراض در سلیمانی و دیگر شهر ها تداوم داشته خود دال بر زیر سوال رفتن حاکمیت و جنبش و رهبران خود گمارده ای است که به اسم ملت و زبان و فرهنگ کردی خاک بر چشم مردم پاشیدند و به یکی از قدرتهای بزرگ ثروت اندوزی و چپاول و دزدی تبدیل شدند. این وقایع قطعا بر کل روند جنبش کردایتی و ناسیونالیستی تاثیر خواهد گذاشت و بی اعتبارتر خواهند شد. اما اینکه این الزاما به معنی افول  مستقیم هر تک جریانی است که به این جنبش خرافی و بورژوازی تعلق دارد؟ به نظر من نه. حداقل در کوتاه مدت برخی از آنها که رقیب هم بوده و هستند ممکن است حتی به نفع خود بهره برداری هم بکنند و خود را پیروزمند ببیند در مقابل رقیب هم جنبشی خود. با این وجود بنظر من کل این اوضاع به میزان پیشرفت و شاخص پیروزی جنبش اعتراضی در کردستان عراق گره خورده است. اگر جریان "گوران "و اسلامی ها که دنبال چند کرسی بیشتر برای خود نیستند بتوانند اوضاع را به نفع خود خاتمه دهند بورژوازی کرد به مثابه یک طبقه  زیان نخواهد دید. اما چنانچه چپ و کارگر و آزادیخواهی پیروز شود ، تصمیم بگیرد پیروز شود،و کل این سیستم را ساقط کنند آنگاه میتوان از یک تحول تاریخی در سرنوشت و افول عمیق اجتماعی بورژوازی کرد به نفع صف انسانیت صحبت به میان آورد   تنها درچنین حالت  و تناسب قوای است  که نه تنها در کردستان عراق که کل بورژوازی و احزاب آن  جنبش در  منطقه با بن بست و بحران و تردید و ناکامی روبرو خواهند شد.

احزاب ناسیونالیست و قومی کردستان ایران که در امور "داخلی "  دیگران گویا دخالت نمیکنند!! اما روشن و به ابهام  و بی شرمانه بنا به منفعت طبقاتی  از حاکمیت پارتی-یکیتی رسما حمایت کرده اند و به مردم  و کسانی که در خیابانها به خون کشیده شدند دهن کجی آشکاری کرده اند. به قول شما" چپ‌" ها  نیزکه حتما منظورت کومه له "حزب کمونیست است"  اساسا همان سیاست احزاب بورژوازی کرد را در  سیاست "دیپلماسی" خود دنبال کردند . با  لحن خجولانه   و  چون همیشه کاسب کارانه"ما نمیگویم مردم چکار کنند یا نکنند"،  اطلاعیه ای گذاشتن جلو نماینده شان که در مقابل دوربین تلویزیون  وسیاست چپ ملی و  "معقول" خود را اعلام کنند. کلا این احزاب علیه خیزش انقلابی توده زحمتکش کردستان عراق موضع گرفتند و دو دستی به پول هاشان و سیاستهای ضد آزادیخواهانه شان خفظ کردند. مردم کردستان ایران  و عراق اینها را از یاد نخواهند برد!