TLogo


 

 

اعلامیه حزب حکمتیست

جنجال تبلیغاتی ما یا راست روی افراطی شما

(در پاسخ به اعلامیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران)

کنفرانس "ملی کرد" برگزار نشده، رهبری کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) را با معضل جدی و با سئوالات متعدد روبرو کرده است. حضرات از فرط بی جوابی به نقد و سئوالات مطرح شده ما نسبت به سیاست ناسیونالیستی و راست روی افراطی کومه له و دبیر اول آن در قبال این کنفرانس، "کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران - حزب  سراسریشان" را مامور کرده اند از انبان قدیمی حزب نفرت نامه ای را علیه ما بیرون بکشد و فقط با تغییر تاریخ انتشار از دوم فوریه ٢۰۰٩ به ۲٨ سپتامبر ٢۰۱۱ بعد از دو سال و نیم از انتشار اولیه آن به اصطلاح اعلامیه، بدون نیاز به کوچکترین تغییری در فاکتها، لحن هیستریک و محتوای عقب مانده، تحریک آمیز وغیر سیاسی آن مجددا آن را باز تکثیر کنند. (برای پرهیز از حاشیه رفتن حول این شاهکارشان به توضیحات پایین این اعلامیه در مورد نحوه توزیع و نشر و بی پرنسیبیهای دیگری که حول بازتکثیر این "اطلاعیه" مرتکب شده اند، توجه کنید*) 

اما اصل موضوع اینست که انتشار مجدد این "نفرت نامه قدیمی"  قبل از اینکه جوابی به حزب حکمتیست باشد قرار است با آلوده کردن فضای سیاسی سرپوشی بر راست روی جدیدشان و سئوالات واقعی پیرامون آن بگذارد. 

قرار بود کنفرانسی با پیشنهاد فراکسیون ناسیونالیستهای کرد درون پارلمان ترکیه و به زعامت مسعود بارزانی و جلال طالبانی روسای "اقلیم کردستان" و با حضور همه جریانات ناسیونالیست مسلح و غیر مسلح چهار پارچه کردستان در اربیل برگزار شود. در این میان رهبری کومه له و دبیر اول آن به اذعان خود بدون اینکه هنوز در جریان کل پروژه باشند، چنان ذوق زده و شتابزده به "استقبال کنفرانس نیروهای مسئول در کردستان"! شتافت، که پیشاپیش از آن به عنوان عامل "تغییر دهنده  تناسب قوا به نفع جنبش کردستان" یاد کرد و قول داد "اگر آنها را از همان ابتدا در تدارک کنگره و جزئیات آن " دخالت دهند، "با تمام توان و با صداقت کامل برای پیروزیش" خواهند کوشید.

این سیاست آشکارا ناسیونالیستی و راست روانه کومه له و دبیر اول آن که هنوز داعیه "کمونیسم و کارگر" را دارند، مورد نقد ما کمونیستها در حزب حکمتیست قرار گرفت. اعلام کردیم، کنفرانس بورژوا ناسیونالیستهای کرد، هر هدفی را هم در تقابل با دولتهای حاکم و سرکوبگر بر مردم کردستان تعقیب کند، کنفرانس نیروهای بورژوایی ارتجاعی و بخشا سناریو سیاهی کردستان است. ضدیت جنبش ناسیونالیسم کرد و جریانات آن با منافع کارگر و مردم در جامعه کردستان امروزه نه یک ادعای تحلیلی بلکه واقعیت روزمره ای است که طبقه کارگر و مردم کردستان آن را عملا دیده و لمس کرده اند. با استناد به دو دهه حاکمیت ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق تحت رهبری بارزانی و طالبانی روئسای احتمالی این کنفرانس، با استناد به کارکرد پ.ک.ک و شاخه درون پارلمانی آن در ترکیه علیه منافع کارگر و مردم، با استناد به ماهیت سیاستها و عملکرد احزاب دمکرات درکردستان ایران و پژاک میتوان این حقایق را نشان داد. مضافا با حضور احتمالی دارودسته های  سناریو سیاهی مسلح و دیگر جریانات  خرد و ریز ناسیونالیست که قرار است به عنوان "نیروی مسئول" در این کنفرانس تجمع کنند، آنچه هر کارگر آگاه و هر انسان آزادیخواه و رادیکال تجربه کرده و دیده چیزی جز سیاست و کارکرد ضد کارگری و ضد مردمی شعبات مختلف ناسیونالیسم کرد نیست، که امروز قرار است در کنفرانسی این سیاستها را همسو کنند. آنوقت نقد ما به کومه له این بوده و هست که اگر ادعای کمونیسم و کارگر دارید، علت چیست، دست و پا گم کرده  اینچنین به استقبال آن میشتابید و از آن استقبال میکنید؟ چه منفعتی ایجاب میکند که با "تمام توان و با صداقت برای پیروزی" کنفرانس احزاب بورژوا ناسیونالیست بکوشید؟ مستدل گفتیم این هم منفعتی و هم جنبشی بودن کومه له با این جریانات و سیاستهای ناسیونالیستی آن است که این چنین راست روی افراطی را موجب میشود.لذا تاب این نقد ما را نداشته اند، با چشمان بسته و دهان باز، سخیف ترین ادبیات را علیه حزب حکمتیست بکار برده اند. اما واضح است که با شارلاتانیسم مندرج در اعلامیه قدیمی "حزب کمونیست ایران" و فضاسازی و وارونه کردن حقایق نمیتوانند گریبان خود

 

 را از افتضاحی که به آن گرفتار آمده اند، نجات دهند. هنوز سئوالات زیر در مقابل آنها است و جواب میخواهد. 

اگر خود را کمونیست و چپ میدانید، لطفا توضیح دهید:

الف - از کی و چگونه این نیروها، جریانات مسئول و راستگو در قبال رفع ستم ملی بوده اند؟

ب‌-   آیا هریک از آن نیروها بارها و بارها کارت بازی دست دولتهای منطقه و قدرتهای جهانی نبوده اند؟ آیا جزوی از تغییر تناسب قوا به ضرر مردم و به نفع ارتجاع و این یا آن دولت منطقه نبوده اند؟ و آیا خود دولت ارتجاعی حاکم بر کردستان عراق یکی از "دولتهای منطقه" نیست؟ که رهبرانش قرار است ریاست این کنفرانس را داشته باشند؟ 

ج‌- آیا تعدادی از این نیروها، بخشی از سناریوی سیاه در عراق و منطقه و یا آماده بعهده گرفتن نقش سناریو سیاهی در ایران نبوده اند؟

د‌-    آیا در کارنامه هریک از احزاب اصلی ناسیونالیسم کرد، ضدیت با آزادیهای سیاسی، سرکوب مخالفین و قتل و کشتن آنها، ضدیت با منافع کارگر، مردم معترض، خشونت علیه زنان، ناموس پرستی و باد زدن کینه ملی و تفرقه و تقویت ارتجاع، ثبت نشده و هویتشان را تشکیل نمیدهد؟

ه- آیا حاکمیت دو دهه اخیر اتحادیه میهنی و پارت دمکرات کردستان عراق تحت نام حکومت اقلیم کردستان چیزی جز حاکمیت بورژواهای کردستان و تامین  منافع آنها و ادامه فقر و گرانی و بیکاری برای کارگر و مردم بی بضاعت نبوده است؟ آیا تعرض به زندگی و حقوق فردی کارگر ومردم و زنان و جوانان و آزادیخواهان در دوره حاکمیت آنها ادامه نداشته است؟ آیا به جای ارتجاع بعثی، ارتجاع "جنبش کردایه تی" حاکم نشده است؟

و‌-   آیا بیانیه مشترک و نقشه مشترک چنین کنفرانسی به نفع کدام جنبش وکدام حرکت سیاسی در جامعه کردستان است؟. چگونه میتوانید با خاک پاشیدن در چشم  کارگر و مردم زحمتکش، نقشه مشترک کنفرانس بورژوازی کرد را تحت نام عوامفریبانه "جنبش مردم کردستان" به عنوان الهام بخش و امید دهنده به همه مردم ایده آلیزه کنید؟ اینست محتوای "حرفهای خودمان را میزنیم" که قرار است در آن کنفرانس طرح کنید؟

ز‌-  چه منفعتی ایجاب میکند که اصرار داشته باشید "در جزئیات تدارک "کنفرانس ملی کرد" شرکت داشته باشید" و طبق کدام منفعت سیاسی با "تمام توان و با صداقت کامل برای پیروزی" کنفرانس جریانات ناسیونالیست میکوشید؟

ح‌-  و نهایتا چه عواملی باعث شد، با سرخوردگی شاهد عدم برگزاری کنفرانس نامبرده باشید؟ آنطور که معلوم است اگر فشار دولتهای ترکیه وایران مانع برگزاریش است، پس چگونه به خود اجازه دادید، عوامفریبی کنید و به عنوان تغییر دهنده تناسب قوا به ضرر "دولتهای منطقه" آن را توجیه کنید؟

خ‌-   .............

اینها سئوالات هر انسان آزادیخواه و کمونیست و ما و محورهای نقد سیاسی به کومه له در ارتباط با این رویداد بوده است. سئوالاتی که اگر صراحت دارند، موظف به جواب آنها هستند؟ آقایان از اینکه نورافکن را بر روی سیاستهای اولترا راست آنها گرفته ایم، برآشفته و سراسیمه شده اند، کنترل خود را از دست داده اند و بر خلاف ادعاهای بیمایه شان، طبق سنت عقب مانده ناسیونالیستی به روانکاوی و انگیزه شناسی و کشف تئوری توطئه ما علیه کومه له پنا ه برده اند.

واقعیت آشکار این است که اختلاف عمیق سیاسی و طبقاتی و جنبشی با کومه له کنونی، ما و آنها  را در دو صف متفاوت سیاسی و پراتیکی قرار داده است. همین اختلاف عمیق است که ما را ثابت قدم در صف دفاع از منافع طبقه کارگر و آزادیخواهی و برافراشتن پرچم کمونیستی و آنها را در ته جدول جنبش ناسیونالیستی

 

 

قرار داده بطوری که تاسف بارتر از گذشته برای قبول افتادن در بارگاه احزاب اصلی و سران کردایه تی، به پادویی آنها در "کنفرانس ملی کرد" پناه برده اند.

از نظر ما و  صف آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان، جنبش بورژوا ناسیونالیستی کرد نقطه مقابل جنبش طبقه کارگر و آزادیخواهی در کردستان است و یک جنبش تمام عیار ارتجاعی است. احزاب سیاسی جنبش ملی کرد و کنفرانسهایش و همه ترتیبات سیاسی آن در خدمت انقیاد طبقه کارگر و مردم حق طلب است. لذا هيچ چيز مشروعتر از بيزارى مردم و کارگران و ما کمونيستها از این جنبش و از این احزاب و "کنفرانس ملی کرد" و استقبال کنندگان جدید و قدیم آن نیست. نقد و انزجار ما از سیاست اخیر کومه له از اینجا مایه گرفته است. رهبری کومه له بهتر بود به جای کشف توطئه و فضاسازی غیر سیاسی به نقد و اعتراض سیاسی ما جواب دهد.

حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست

دوازدهم مهر ۱۳٩۰ – چهارم سپتامبر ۲۰۱۱

* توضیح:

۱- اطلاعیه  کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران  اولین بار در تاریخ دوم فوریه ۲۰۰٩ منتشر شده است. هر انسان منصفی با مطالعه آن ، متوجه میشود، مضمونا چیزی جز نفرت پراکنی و تحریک غیر سیاسی نیست و به سبک همه جریانات عقب مانده، روانکاوانه دنبال "شیطان سازی" از طرف مقابل است. لحن آن هیستریک و به علاوه  بدون ارجاع به رویداد و فاکت مشخص و اتفاق سیاسی خاصی به طور کلی برای روز مبادا تنظیم شده و در آرشیو گذاشته اند، که هر زمان حزب حکمتیست نقدی علیه آنها بنویسد، درست مثل این دفعه ارزش مصرف دارد و میتوانند فورا تاریخ انتشار را عوض کنند و باز تکثیرش کنند! حال درجه تعهد این معلمان خود گمارده درس "اخلاق سیاسی" را نسبت به رعایت پرنسیب سیاسی و پایبندی به حقیقت در جدل سیاسی مشخص را بسنجید و قضاوت کنید!.

٢- در جریان انتشار مجدد ایندفعه خود افتضاح دیگری ببار آورده اند. ابتدا روز بیست وهشتم سپتامبر منتشرش میکنند. بعد از مدت کوتاهی آن را از روی سایتهای رسمی خود برداشته و قابل دسترس نمیماند. با این وجود کار از کار گذشته و سر از سایتهای دیگر در آورده و هنوز قابل دسترس است. اگر این جریان پرنسیب سیاسی را رعایت میکرد، جا داشت علت جمع کردن آن را ازروی سایتهای خود توضیح میداد و از سایتهای  دیگر هم میخواست آن را بردارند.

***