TLogo


 

بساط تحمیلی "انتخابات " جمهوری اسلامی

رحمان حسین زاده 

مدتی است پروپاگاند زودرس هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و جناحهای دلسوز"نظام" حول "انتخابات" مجلس اسلامی شروع شده است. در قدم اول هدف این کمپین تبلیغی سران نظام اسلامی قبولاندن این بساط تحمیلی و ضد مردمی به جامعه و مردم تحت نام "انتخابات" و از این طریق به تمکین کشاندن مردم در مقابل "نظام" است.  فضا را چنان داغ کرده اند، که ناظرکمتر مطلع  میپندارد، در همین ۲- ۳ ماهه آینده این نمایش اجرا میشود. به مضحکه انتخاباتی مجلس اسلامی  ٨ ماه باقیمانده و در اسفند ماه ۱۳٩۰ اجرا میشود. تقریبا از اوایل سال جدید، مسئله برگزاری "انتخابات مجلس" به دغدغه خامنه ای و بیت رهبری، احمدی نژاد و کابینه دولتی، اصولگرایان فاصله گرفته از دولت و سران سپاه، خاتمی و لایه های مختلف اصلاح طلبان و اخیرا رفسنجانی و شرکاء تبدیل شده است. "انتخابات" مجلس رنگ خود را بر کشمکشهای قدیم و جدید جناحهای "نظام اسلامی" و هیئت حاکمه بورژوایی و صف بندیهای آن زده است. در ادامه ما شاهد پیامدهای وسیعتر این مسئله چه در هیئت حاکمه ، چه در صف اپوزیسیون و بر صف بندیهای سیاسی اجتماعی خواهیم بود.از منظر طبقه کارگر و کمونیسم طبقه کارگر، لازمست قدم بقدم، کل این معرکه گیری بورژوایی اسلامی را تعقیب کرد. سیاست، تبلیغات، تاکتیک و اقدامات جناحهای مختلف بورژوازی ایران، اسلامی و غیر اسلامی و ملقمه ای از هر دو را در پوزیسیون و اپوزیسیون، و در راست و چپ بورژوازی به نقد کشید. در مقابل سیاست و تبلیغات و تاکتیک پرولتری را در مقابل روندهای سیاسی مربوط به این پدیده ارائه کرد. صف سیاسی و اجتماعی خود آگاه کارگری، آزادیخواهانه و کمونیستی را در بطن این رویداد باید تضمین نمود. با مانوورها، توهم پراکنیها و خاک پاشیدنها در چشم کارگر و مردم توسط کلیت بورژوازی و راست و چپ آن در این واقعه مقابله کرد.

هدف پروپاگاند کنونی به شکست کشاندن مردم است.

سناریوی انتخابات مجلس نهم اسلامی و کمپین سران و جناحهای آن در آغاز راه است. فعلا از اسم نویسی و لیست  برداری متقاضیان، از دامنه شرکت این یا آن جناح و دسته و حزب متعهد به "قانون اساسی و نظام" و از رد صلاحیتها و احکام شورای نگهبان و از رقابت مشخص دارودسته های "خودی" نظام خبری نیست. در ابتدای راه  برنده و بازنده  را در میان جناحهای تا مغز استخوان مرتجع و ضد مردمی و اسلامی تعریف نکرده اند، جناحهای مختلف دلسوز"نظام" با غرولندها و شرط و شروطها  و رایزنیهای پیش از موعد، دسته جمعی جای دیگری را نشانه گرفته اند. ابتدا قرار است همه باهم کارگر و مردم را قانع کنند، که در این معرکه گیری شرکت کنند. قرار است به مردم بقبولانند، همین سناریوی زشت و تحمیلی عین "انتخابات " است. با رندی میخواهند ازکانال "انتخابات"  ادعای مشروعیت و حاکمیت نظام و مانوورهای آن را اعاده کنند. به هرنسبت جامعه و مردم را به این چارچوب قانع و یا مجبور کنند، عین پیروزی نظام و شکست مردم است. صرفنظر از جنبه اجبار و سرکوب، شکست کارگر و مردم آنجا رقم میخورد، که از سر توهم و یا مصلحت این بازی را بپذیرند. واقعیت تلخی که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی و بعد از هر نمایش انتخاباتی اتفاق افتاده است. هر بار مردم شکست خورده از "انتخابات" جمهوری اسلامی  با تحمل رنج و درد و محنت و فقر و گرانی و زندان و اعدام و تداوم  حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی تاوان آن را پس داده اند. در نتیجه هدف مشترک کمپین تبلیغی  کنونی سران رژیم  و کلیت جناحهای بورژوایی امید بسته به "نظام" و سبک و سنگین کردنها و شرط و شروط  آنها بر سر شرایط برگزاری "انتخابات" این هدف ارتجاعی و ضد مردمی را تعقیب میکند. لاریجانی با بیان "نمیشود اصلاح طلبان" را حذف کرد و چهره هایی از اصولگرایان با بیان صریح اینکه اگر "انتخابات رقابتی بین جناحهای معتقد به نظام اسلامی وجود نداشته باشد، حضور مردم کمرنگ میشود" این هدف را به روشنی بیان میکنند. قرار است امتیاز دادن به حضور "اصلاح طلبان وفادار نظام و قانون اساسی"  را با سپر انداختن جامعه و مردم در پای ادعای مشروعیت "انتخابات و نظام" جبران کنند. قرار است با این مانوور مردم را به انتخاب بین بد و بدتر ترغیب کنند.  در این رویداد، از پایه و بی اما و اگر با این ترفند جمهوری اسلامی و کل جناحها و جریانات بورژوایی ذینفع در "انتخابات" جمهوری اسلامی باید مقابله کرد. سنگ بنای سیاست رادیکال و متعهد به منافع کارگر و مردم،  تقابل با کلیت جمهوری اسلامی و مضحکه "انتخاباتی" آن است.  

بساط "انتخابات" عرصه حضور کارگران و مردم نیست.

جمهوری اسلامی یک حکومت مستبد و مرتجع و تحمیلی طبقه سرمایه دار ایران است. به نام "انقلاب" انقلاب واقعی کارگران و مردم ایران را سرکوب کرد. با اتکا به صد هزار اعدام و صدها هزار زندانی و شکنجه و ترور و کشتارو نسل کشی و هالوکاست اسلامی ، با اتکا به بی اراده کردن سیستماتیک اراده کارگران و مردم و شهروندان جامعه، با اتکا به  خرافه و تحمیق و سرکوب، بیش از سه دهه حاکمیت سیاه را بر جامعه تضمین کرده است. هیچگاه و هیچ زمانی کوچکترین منفذی نه تنها برای انتخابات  آزاد بلکه برای "انتخابات" همانند دیگر کشورهای بورژوایی چه بسا سناریویی شبیه ترکیه کنونی را فراهم نکرده است. برپایی هر چند سال یکبار بساط معماری شده ای که در آن تنها خودی ترین خودیهای مرتجع و متحجر اسلامی، وفادارترین مهره های امتحان پس داده و متعهد به "نظام" در میان خود و با رد شدن از انواع صافیها و فیلترهای نظام شانس رقابت را پیدا کرده، قالب کردن به نام "انتخابات"، یک سناریوی شنیع بیش نیست. کارگران و مردم این بساط ضد مردمی را نباید بپذیرند. سردمداران این نظام آنگاه از ترس فشار از پایین جامعه میخواهند رویه اعتدال را در پیش گیرند، همچون مهره هفت خطی چون رفسنجانی "انتخابات آزاد" را  عرصه حضور "تمامی جناحها و افراد معتقد به نظام و قانون اساسی" معرفی میکنند. واضح است در "انتخابات" اینها نه تنها کارگران و تشکلهای مستقل کارگری، زنان و نهادهای حق طلب آنها ، نسل جوان خواستار خلاصی فرهنگی، اومانیستها، سکولارها و بی دینها، آزاد اندیشان و دگر اندیشها، لیبرالها، چپها و به طریق اولی کمونیستها حضوری ندارند و نمیتوانند داشته باشند، برعکس صحنه "انتخابات" کسب مشروعیت برای نظامی بوده که همه این گروهبندیهای سیاسی و اجتماعی را سرکوب کند. این بساط دروغ و فریب و تحمیق و به اسارت گرفتن اراده انسان را به نام "انتخابات" نباید گذاشت به جامعه بفروشند. اپورتونیستهای راست و چپ بورژوایی که منتظرند تا در تناسب قوای بین جناحهای مرتجع نظام اسلامی سیاست اتخاذ کنند، و آنگاه  نیروی مردم را به دفاع از این یا آن جناح بورژوایی و اسلامی فرابخوانند، بی ابهام باید طرد و منزوی کرد. رسالت طبقه کارگر و کمونیستهای طبقه کارگر حکم میکند از همین آغاز به هر نحو ممکن این معرکه گیری را افشا و رسوا کنیم. باید اعلام کرد بساط "انتخاباتی" جمهوری اسلامی و جناحهای آن نقطه مقابل منافع طبقه کارگر و حقوق اولیه مردم و صف آزادیخواهی است و عرصه بازی طبقه کارگر و مردم حق طلب نیست و در آن شرکت نمیکنند. شرط پیشروی، بیرون کشیدن نیروی توده کارگرو مردم از چارچوب سناریوی  "انتخاباتی" جمهوری اسلامی و شکل دادن به صف خود آگاه اجتماعی در مقابل آن است .

***