خالد حاج محمدی ١٤ ژوئیه ٢٠١١ بیش از ٥ ماه از تحولات لیبی میگذرد و هنوز سرنوشت این جامعه در پرده ابهام مانده است. اعتراضات مردم انقلابی در ابتدای راه با همکاری اپوزیسیون مرتجع قذافی و دولتهای غربی٬ با دخالت نظامی نظامی ناتو در این کشور٬ قیچی شد. امروز ابعاد جنایت و کشتار٬ میزان ویرانی و خانه خرابی مردم در اثر بمباران دول غربی٬ جائی بحث نمیشود. هیچ آماری از کشتار مردم غیر نظامی٬ از کشتار کودکان٬ از ویرانی و خانه خرابی توسط بمبهای ناتو مورد بحث نیست. دولتهای غربی به نام دفاع از مردم در مقابل دیکتاتوری قذافی٬ به لیبی حمله کردند. قرار بود در جنگی زودفرجام٬ سرنوشت قذافی و دولتش را یکسره کنند و برای مردم لیبی "آزادی و آسایش" با خود بیاورند. امروز بعد از ٥ ماه از این اتفاقات٬ نه تنها از خاتمه جنگ خبری نیست٬ بلکه هر روزه بر دامنه مشقات مردم لیبی افزوده میشود. آوارگی و فرار و خارج شدن صدها هزار کارگر خارجی در این کشور٬ از دست دادن کار و مجبور شدن به ترک محل زندگی خود در لیبی٬ تنها گوشه کوچکی از این جنایت است. فعلا سرنوشت این مملکت در میان جنگ دو طرف درگیر که هر هر کدام دنبال اهداف ارتجاعی خود اند٬ و هیچکدام برای مردم لیبی٬ برای طبقه کارگر و انسان دردمند این مملکت کوچکتیرن بهبودی به ارمغان نمی آورند٬ در ابهام مانده است. امروز اوضاع به حدی وخیم که که دیدبان حقوق بشر٬ مجبور میشود از چپاول و غارت اپوزیسیون دولت لیبی که در همکاری با ناتو یک طرف دعواست٬ شکایت کند. اپوزیسیون بورژوائی و فاسدی که با قیچی کردن اعتراض مردم و به خانه فرستادن آنها٬ نگرانی از تحولی انقلابی در این مملت را خاک کرد٬ اپوزیسیونی که توسط میدیای غربی به نام پیام آور "دمکراسی و رفاه و آسایش" از آن اسم میبرند٬ امروز و با نماندن مردم انقلابی در صحنه٬ امکان پیدا کرده است٬ دست به چپاول و دزدی و غارت اموال مردم قرار دارد. آینده لیبی و سرنوشت آن در پرده ای از ابهام است. دو طرف درگیر در این ماجرا چه قذافی و چه اپوزیسیون بورژوائی متحد ناتو٬ هر کدام پیروز شوند٬ سهم مردم جز سیه روزی و خفقان و محرومیت چیزی نخواهد بود. کل پروژه دخالت نظامی در لیبی همین بود. دول غربی سراسیمه از تحولات انقلابی مصر و تونس و سرایت آنها به بقیه کشورها٬ تلاش کردند دخالت نظامی خود در لیبی٬ سیر تحولات و حضور مردم انقلابی را به کمک اپوزیسیون فاسد و به نام دفاع از مردم و انقلاب آنها٬ در ابتدای راه قیچی کنند. تنها راه چنین پروژه ای٬ فریب مردم آزادیخواهد٬ قطع کردن دخالت آنها٬ به خانه فرستادن آنها و ساکت و ناامید کردنشان و سرانجام تلاش برای تبدیل آنها به سربازان بی ارداه جنبشی ارتجاعی زیر رهبری غرب بود و این اتفاقی است که اکنون شاهد آنیم. این اتفاق نقشه غرب برای سد کردن تحولات انقلابی در لیبی و کل تحولات انقلابی در دنیای عرب بود. امروز با گذشت ٥ ماه از جنگ داخلی در این کشور٬ با همه تبلیغات دروغین دولتهای غربی و مدیای نوکر و فاسد و علی رغم رو شدن همه قولهای دروغینی که به مردم دادند٬ هنوز این دولتها از تب و تاب نیفتاده و قول میدهند با بمب باران بیشتر و کمک به اپوزیسیو فاسد قذافی (شورشیان) و دیدار آنها و برسمیت شناختن جناحی از بورژوازی لیبی به نام نماینده مشروع اعتراضات مردم٬ به این وضع خاتمه دهند. در جریان حمله نظامی به لیبی بخش وسیعی از اپوزییسون راست و چپ جمهوری اسلامی٬ صف وسیعی از راست و چپ جنبش سبز٬ قند در دلشان آب شده بود و در تلاش بودند که ایران نیز لیبی شود. امیدوار بودند زیر بمبهای ناتو٬ سرنوشت "انقلاب" مد نظر آنها به بار بنشیند و ثمر بدهد. با وقاهت رسما خواهان دخالت نظامی به شکل لیبی در ایران بودند. تجربه لیبی یک بار دیگر در مقابل جهانیان٬ فاسد بودن دول غربی و دشمنی خونین آنها با هر نوع رفاه و آسایش و آزادی مردم و هر نوع تحول انقلابی٬ را نشان داد. سرنوشت لیبی مهلک بودن و ضد انسانی بودن آرزوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی و نقشه پیچیدن نسخه لیبی برای ایران و فاسد بودن این اپوزیسیون را نمایان کرد.این اتفاق یک بار دیگر به جهانیان نشان داد که توصل به این دولتها٬ امید بستن به آنها و هر نوع دخالت از بالا٬ هر نوع پروژه رژیم چنج به کمک دول فاسد غربی٬ برای طبقه کارگر و مردم انقلابی٬ جز ادامه محرومیت و بردگی و جنایت علیه آنها به همراه ندارد. نشان داد عوض کردن مهرها و باندهای فاسد در حاکمیت و زدو بند آنها با دول امپریالیستی٬ دشمنی آشکار با مردم انقلابی و سلاخی کردن و به فروش راساندن امیال و اهداف انسانی آنها به نام منفعت مردم است. این اتفاق برای طبقه کارگر و مردم انقلابی ایران آموزنده است. تاریخ ٣٠ سال گذشته اعتراض و مبارزه طبقه کارگر و صف آزادیخواهی در این جامعه٬ همراه است با تلاش بخشهای ناراضی بورژوازی ایران برای تغیراتی از بالا و به کمک دولتهای امپریالیستی به نام انقلاب مردم و به نام دفاع از آنها. اتفاق لیبی یک بار دیگر نشان میدهد که هر نوع امید بستن به جناحهای بورژوائی٬ هر نوع امید بستن به دخالت نظامی دولتهای غربی٬ و هر نوع خوشباوری به اپوزیسیون بورژوائی از راست تا چپ آن٬ مهلک و خطای فاحش است. این اتفاق یک بار دیگر باید خط بطلانی بر تمام طرحها مهندسی شده٬ دولت سازیها و دخالتهای دولتهای مرتع غربی و اپوزیسیون فاسد بورژوائی به نام "دفاع" از منفعت مردم باشد. طبقه کارگر امروز بیش از هر زمانی باید آموخته باشد که تنها راه بهبودی در زندگی اتکا به نیروی انقلابی خود٬ به صف مستقل خود و به دخالت و شرکت مستقیم خود برای رقم زدن سرنوشت جامعه است.
|