بردگان خانگی در عربستان زیر شمشیر اعدام سیف خدایاری روز شنبه هیجدهم ژوئن ٢٠١١ به حکم دادگاه عربستان سعودی یک زن ٥٤ ساله اندونزیایی با شمشیر اعدام شد. بعد از اعدام رویاتی بنتی ساپوتی که به اتهام قتل صاحبکارش( که یک زن سعودی بود) توجه جامعه به نظام بردگی عریان و افسارگسیخته سرمایه داری در عربستان جلب شد. البته توجه رسانه های بورژوایی در درجه اول به حکم اعدام رویاتی و تا حدودی بربریت اعدام با شمشیراست که شمشیر اسلام دستکم بر سر صد نفر دیگر از کارگران خارجی آویخته است. در مواردی به شکنجه های جسمی، جنسی و روحی کارگران مهاجر نیز اشاره ای شده است ـ چیزی که در خصوص کارگران و به ویژه کارگران خانگی نظیر ساپوتی فرض گرفته می شود! رسانه های بورژوایی سایر ابعاد این بربریت را نادیده می گیرند و فقط از منظر " حقوق بشر" وارد ماجرا شده اند. واقعیت فراتر از تجاوز جنسی به زنان کارگر، اعدام وحشیانه ساپوتی، به صلابه کشیدن یک زن سری لانکایی، سوزاندن بدن یک زن کارگر نگون بخت دیگر با اتو ، فرار هزاران کارگر زن از محل کار و ...می باشد. بنا به آمار رسمی دولت سعودی نیم میلیون کارگر زن در این کشور به " کلفتی" مشغولند. اینها بخشی از اردوی ٧ـ ٨ میلیون کارگر خارجی در عربستان هستند که کل ثروت سرسام آور عربستان را تولید می کنند و کمترین میزان حقوق ( بین ١٥٠ تا ٣٥٠ دلار) در ماه دریافت می کنند. این زنان که در خانه سعودی ها به کلفتی مشغول هستند، از ساعت ٥ بامداد تا ١ روز بعد یعنی به مدت ٢٠ ساعت نیروی کار خود را به قیمت ساعتی پنجاه سنت تا یک دلار می فروشند. برخی از آنها به بردگان بدون مزد تبدیل شده اند، بعد از ماجرای ساپوتی پرده از سرنوشت زن کارگر شوم بختی برداشته شد که به مدت ١٤ سال در یک خانه به بردگی کشیده شده بود و خانواده او اصلاً از زنده بودنش بی خبر بودند! این بخش از طبقه کارگر در یک بی حقوقی مطلق به "زندگی" خود مشغول اند تا چندرغاز پولی بابت سیر کردن شکم فرزندان یا اعضای خانواده خود تهیه کنند. یکی از شنیع ترین جنبه های کار خانگی در عربستان این است که مستخدم بدون رضایت کارفرمای خویش ( بخوانید ارباب ) حق ترک کار را ندارد. درگیری ساپوتی با ارباب خویش به خاطر اجازه مرخصی و دیدار فرزندان خویش در اندونزی بود که سرنوشت او را به شمشیر اسلام در عربستان سعودی کشوری که تاریخا دوست دول غربی و حیاط خلوت آمریکا است٬ سپرد. قانون کار عربستان شامل این افراد نمی شود و دولت عربستان برای تأمین نیروی کار هر چه ارزان تر تا جائیکه توانسته است بر قانون کشورهای مبدأ نیز اثر گذاشته است. در یک مورد ریاض در خواست کشور فیلیپین مبنی بر بیمه خدمات درمانی مستخدمه ها و ارائه اطلاعات عمومی درباره کارفرماها را رد کرده است. سرمایه داری اما برای افزایش سود در یک سیستم منسجم جهانی به پیش می رود. بنا به گزارشات معتبر سهم کارگران خارجی در کل درآمد ٤٧٢ میلیارد دلاری عربستان بسیار ناچیز است که ٢٧ میلیارد دلار آن به صورت ارز وارد کشورهای مبدأ ارتش نیروی ارزان می شود. این منبع درآمد به صورت شمشیر دولبه ای بر گرده این بخش از طبقه کارگر فرود آمده است. از سویی دولت عربستان نرخ را در پایین ترین حد ممکن تعیین می کند و از سوی دیگر کشورهای مبدأ برای نگهداشتن این منبع سود، نیروی کار را به بردگی مضاعف می کشانند. هر چند دولت فیلیپین کاهش حقوق مستخدمه ها در عربستان از ٦٥٠ دلار به ٣٢٠ دلار را به طور یکجانبه رد کرده است، اما به نظر نمی آید بتواند در بازار نیروی کار ارزان کنونی تعیین کننده باشد. به همین دلیل ابعاد دهشتناک زندگی این بردگان از سوی دولتهای خویش نیز نادیده گرفته می شود. اگر اعدام ساپوتی اعتراض دولت اندونزی را برانگیخته است و به مدت چند روز گسیل نیروی کار به عربستان را راکد کرد، بسیاری از کشورها چشم بر جنایات هر روزه ای که بر سر این بخش از طبقه کارگر می آید، بسته اند: برای مثال کارگر شترچرانی که با حقوق ٨٠ دلار در ماه در بیابان مرده بود از سوی دولت هند نادیده گرفته می شود. هر چه هست منطق سرمایه داری فراتر از حقوق بشر کذایی و فرمالیته آنهاست. اگر کسی میخواهد بداند پولهای افسانه ای عربستان از کجا آمده است٬ اگر میخواهد بدانید چگونه مشتی مرتجع از پولدارترین آدمهای روی زمینند٬ باید به موقعیت فلاکتبار طبقه کارگر در این مملکت نگریست. قابل توجه است که کشتار هر روزه کارگران در عربستان٬ در میان سکوت مرگبار مدیای نوکر و دولتهای "دمکرات" غربی به سرانجام میرسد. اینجا دیگر نه از دادگاه بین المللی و اعمال حکم پیگرد قانونی مشتی جلاد خبری است و نه پلیسی بین المللی در تحت تعقیب قرار دادن آدمکشان رسمی و دولتی امری در دستور دارد و نه صدای کسی هم در اعتراض به کشتار هر روزه کارگران بلند میشود. این وضعیت شوم مختص عربستان و شیخ نشین های حوزه خلیج فارس نیست که بنا به عوامل متعددی و از جمله بربریت اسلام به عنوان مناسبترین ابزار بردگی در خدمت سرمایه داران٬ به جهنمی برای طبقه کارگر تبدیل شده است. چنین بربریتی با ابعاد متفاوت تری در سرتاسر دنیا حکم می راند. در کشور ایتالیا بیش از یک میلیون نفر به کار خانگی ـ مستخدمه های تمام وقت در یک خانه یا همان کلفتی ـ مشغول اند که ٩٧ درصد آنها زن و هشتاد درصد آنها خارجی هستند. آزار روحی و جسمی، بردگی مضاعف جنسی و بی حقوقی مطلق از وجوه مشترک کار خانگی در همه جای دنیا است. اما این سرنوشت محتوم بشر نیست، باید به این بردگی تمام عیار پایان داد. طبقه کارگر راهی جز متحد شدن و مبارزه همه جانبه برای رهایی از چنگال سرمایه ندارد.
|