حزب دمکرات کردستان ایران از گذشته درس نگرفته است
اخیرا به بهانه اینکه عبدالله مهتدی در خاطرات خود حزب دمکرات کردستان ایران را "آغازگر جنگ با کومه له" نامیده است، حزب دمکرات کردستان ایران (جناح مصطفی هجری) در بیانیه ای حق به جانب و گستاخانه بار دیگر به سیاستها و فعالیتهای آن دوره حزب کمونیست ایران و کومه له و کمونیستهای متشکل آن دوره تعرض کرده است. با همان ادبیات قلدرمنشانه، بار دیگر به توجیه تعرض نظامی خود به کارگران٬ به شوراهای مردم٬ به کمونیستها و سازمانهای سیاسی و مخالفین خود پرداخته است. با برجسته کردن تبلیغات ضد ناسیونالیستی آن دوره کومه له به عنوان عامل درگیری نظامی بین "دو سازمان"، در تلاشی عبث میخواهد حقایق فراوان و واقعیات پایه ای تری که حمله نظامی حزب دمکرات علیه کومه له را موجب شد پرده پوشی کند. ما امضاء کنندگان این بیانیه از اعضای رهبری حزب حکمتیست، به عنوان بخشی از رهبران و مسئولین سیاسی و نظامی آن دوره کومه له قدیم و دخیل در سازماندهی مقاومت و مبارزه نظامی برحق و سرسختانه علیه زورگویی و تعرض نظامی حزب دمکرات علیه کارگران، مردم و سازمانهای سیاسی آن دوره، بر خود لازم میدانیم مجددا حقایقی را با کارگران، مردم و همه آزادیخواهان و نسل جوان جامعه در میان بگذاریم.
الف: بر خلاف تصویر وارونه و ضد حقیقت حزب دمکرات کردستان که علت آن جنگ را "تبلیغات چپ روانه" کومه له قدیم بهانه میکند تا زورگویی و قلدری نظامی خود را توجیه کند، و علیرغم اظهار ندامتهای پی در پی سران باندهای مختلف "سازمان زحمتکشان" و اعلام پشیمانیهای ابن الوقتهایی چون عبدالله مهتدی از آن واقعه، جنگ حزب دمکرات علیه کومه له انعکاس مبارزه طبقاتی موجود در اعماق جامعه بود. تعرض حزب دمکرات به عنوان حزب بورژوازی و ارتجاع کردستان، قبل از کومه له به روستائیان بی زمین و در دفاع از فئودالها و زمینداران، به کارگران و در دفاع از کارفرماها ، از جمله ترورسیاه سلیمان محمدی فعال مبارزات کارگران کوره پزخانه ها، تعرض به خودسازمانیابی زحمتکشان و موارد متعددی دستگیری شوراهای منتخب مردم، به مدافعین حقوق زنان و آزادیهای سیاسی و تعرض به فعالیت دیگر سازمانهای سیاسی چپ در کردستان از جمله چریکهای فدایی، وحدت کمونیستی، راه کارگر، طوفان و حمله به مقر پیکار و به قتل رساندن سه تن از مسئولین آن، حمله به غیر مذهبیون و کمونیستها در مقابل مذهب و ارتجاع و .... شروع شد. این کشمکش نظامی تنها یک بعد از جدالهای وسیعتر اجتماعی طبقاتی جاری در جامعه بود. و مهمتر اینکه پشت این کشمکش نظامی، منافع مادی و زمینی متفاوت طبقه کارگر و بورژوای کردستان خوابیده بود. حزب دمکرات نماینده آگاه بورژوازی برای سد کردن پیشرویهای کارگر و کمونیسم، در یک طرف و در طرف مقابل حزب کمونیست ایران و کومه له کمونیست آن زمان به عنوان پرچمدار اهداف و مطالبات طبقه کارگر و جبهه آزادیخواهی، در برابر هم صف آرایی کردند.
آنچه جنگ بین این دو نیرو را اجتناب ناپذیر کرد، این واقعیت انکارناپذیر بود که حزب دمکرات نمی توانست روند روبه گسترش اتحاد و تشکل و خود آگاهی طبقه کارگر و صف آزادیخواهی حول اهداف و سیاست کمونیستها را تحمل کند، منفعت اقتصادی و سیاسی طبقه استثمارگر جامعه کردستان و حزب دمکرات به عنوان نماینده آن نمیتوانست شاهد بالا رفتن توقع و انتظار کارگران، زنان، جوانان و توده مردم از زندگی و طرح مطالبات اقتصای و سیاسی آنها باشد. نمیتوانست آزادیهای سیاسی را به رسمیت بشناسد. حزب دمکرات برای سد کردن این روند به قلدری نظامی و سرکوب علیه کارگران و مردم و سازمانهای سیاسی چپ و کومه له متوسل میشد. به علاوه حزب دمکرات این سیاست زور گویانه را در کنار "لبیک گفتن" به خمینی، به عنوان دستمایه حسن نیت نشان دادن به جمهوری اسلامی و جلب توافق با آن قرار داده بود. این حزب در کنار حمله مسلحانه به کمونیستها و سازمانهای چپ و کارگران و مردم٬ با اسکورت ستونهای ارتش جمهوری اسلامی به درون پادگانها و حفاظت از آنها در مقابل خشم و اعتراض برحق مردم، تلاش داشت به جمهوری اسلامی نشان دهد که تنها نیروی کنترل کننده اوضاع در کردستان است و جمهوری اسلامی روی آن حساب باز کند.
ب- فعالیت علنی کومه له رادیکال و چپ آن دوره که بعد از انقلاب ٥٧ در دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان گسترش پیدا کرده بود و به ویژه با پیوستن کومه له به حزب کمونیست ایران و کمونیسم منصور حکمت بی اما و اگر و آگاهانه تر از قبل، در زمینه متحد و متشکل کردن طبقه کارگر کردستان و صف آزادیخواهی و برابری طلبی پیشروی میکرد، بورژوازی کردستان و حزب دمکرات را نگران کرده بود. سال ٥٩ رهبری وقت حزب دمکرات به رهبری وقت کومه له نامه رسمی نوشته و تهدید میکند " که اگر به انتشار اعلامیه و مطالب تبلیغاتی در رابطه با حزب دمکرات ادامه دهید، نمی توانیم جلو خشم پیشمرگانمان را بگیریم."
بر این اساس متعاقبا حزب دمکرات برای مقابله با گسترش نفوذ کمونیستها و کومه له و نشان دادن ظرفیت سرکوب خود به جمهوری اسلامی از خرداد ٥٩ مجموعه ای از تعرضات نظامی موضعی و محلی علیه پیشمرگان، اعضا و هواداران کومه له در مناطق مهاباد، بوکان، سردشت، بانه، دیواندره، کامیاران را تا تحمیل جنگ سراسری در سال ٦٣ در سراسر مناطق کردستان را سازمان داد. در همه این موارد مقاومت و ایستادگی قهرمانانه کمونیستها باعث ناکامی حزب دمکرات و گسترش اعتبار کمونیسم و کومه له قدیم در کردستان شد. تحمیل جنگ سراسری به کومه له، آخرین حربه این جریان در تعرض به حق طلبی کارگر و کمونیسم در کردستان بود.
حزب دمکرات در کنگره ششم خود سیاست حمله موضعی به کومه له را به سیاست تعرض نظامی سراسری بسط داد و در پلنوم بعد از این کنگره، اجرای آن سیاست تعرض سراسری را تصویب کرد. در سال ٦٣ و در منطقه "اورامان" با حمله به مقر پیشمرگان کومه له در آن ناحیه، تعرض سراسری خود را آغاز کرد. وقایع آن دوره و تلاش کومه له در آن مقطع برای قانع کردن رهبری وقت حزب دمکرات به معرفی و مجازات مسببین جنایت وحشتناک اورامان به جایی نرسید. همین واقعه و اصرار رهبری حزب دمکرات بر تداوم سیاست جنگ طلبانه باعث ادامه جنگ سراسری این دو نیرو به مدت چند سال شد. جنگی که نهایتا با ناکامی و شکست حزب دمکرات و اعلام آتش بس یکجانبه توسط کومه له در بهار سال ٦٧ عملا به نقطه پایان نزدیک شد. قبول رسمی آتش بس توسط رهبری حزب دمکرات در سالهای بعد، تنها رسمیت دادن به شکست عملی و واقعی جنگ و قلدری آن حزب بورژوایی در تعرض به جبهه کارگر و زحمتکش کردستان و به کومه له بود.
ج- جنگ حزب دمکرات علیه کومه له و مبارزه و مقاومت کومه له آن دوره و کمونیستهای متشکل در آن جریان در مقابل آن جنگ، لوحه زرین و تاریخ پرافتخار کمونیستها و جریان کمونیستی ما است که همزمان با سنگربندی محکم در مقابل رژیم هار جمهوری اسلامی، دست تعرض بورژوازی کردستان و حزب مسلح آن علیه حقوق پایه ای مردم زحمتکش، علیه حقوق کارگران، علیه حقوق زنان و علیه کمونیسم و مدافعین بی اما و اگر آزادیهای سیاسی در جامعه کردستان را کوتاه کرد. ما مفتخریم که در صف جنگ انقلابی کمونیستها و کومه له آن دوره علیه جنگ ضد انقلابی و ضد کارگری حزب دمکرات نه تنها حضور فعال داشتیم، بلکه از رهبران و سازماندهنگان سیاسی و نظامی این مبارزه برحق بوده ایم. در این جدال تعیین کننده و افتخارآمیز ما کمونیستها حزب دمکرات را به مثابه نماینده بورژوازی کردستان به زانو درآوردیم و این جریان ضد کارگری و ضد مردمی را سرجای خود نشاندیم.
اگرآن تاریخ پرافتخار امروز وبال گردن رهبری کنونی کومه له است، و با نظریات مشعشع "جدید در دو دهه اخیرشان" این واقعه را نه بخشی از انعکاس تقابل طبقاتی بلکه به "جنگ سازمانی" در غیاب "حضور مستقیم طبقات" تقلیل داده تا با سیاست راست روانه آمارگیری "اشتباهات دو طرف جنگ" و لاجرم قابل اجتناب بودن این رویداد را دستمایه نزدیکی امروز خود با بورژوازی کرد و حزب دمکرات بکند، اگر معامله گران سیاسی امثال عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی زاده و گروههای تحت مسئولیتشان از این تاریخ اظهار ندامت میکنند، بگذارحزب دمکرات کردستان و همگان بدانند که ما و همه کمونیستهای متشکل در حزب حکمتیست تصمیم به ایستادگی و مقاومت نظامی در برابر تعرض نظامی حزب دمکرات را در آن دوره مجددا تایید و سیاستی جسورانه دانسته و به سهم خود مسئولیت آن مبارزه انقلابی را تماما به عهده میگیریم.
ما اعلام میکنیم، بازگشت مجدد رهبری حزب دمکرات کردستان ایران - شاخه مصطفی هجری به همان لحن و ادبیات دوره زورگویی و قلدری این حزب، بار دیگر این هشدار را میدهد که "در بر همان پاشنه میچرخد" و این حزب از گذشته درس نگرفته است. نشان میدهد این حزب در آینده نیز در نظر دارد همان سیاستها و اعمال ضد کارگری و ضد آزادیخواهی و زورگویانه گذشته را علیه کارگران و مردم و کمونیستها و نیروهای سیاسی مخالف خود تکرار کند. این مسئله را باید جدی گرفت و کارگران و مردم آزادیخواه کردستان، با اتکاء به نیروی آگاهی، اتحاد و تشکل مبارزاتی خود میتوانند قصد تعرض هر جریانی و از جمله حزب دمکرات علیه حقوق و مطالبات خود را در نطفه خفه کنند. در این راستا ما کمونیستها بار دیگر بر تعهد خود در دفاع از منافع کارگران و توده حق طلب مردم و در دفاع از آزادیهای بی قید و شرط سیاسی پافشاری میکنیم و با تمام توان با اتکا به نیروی جنبش کمونیستی کارگری و تحزب سیاسی قدرتمند آن، تعرضات بورژوازی و حزب دمکرات را سد میکنیم.
نیمه اول دسامبر ۲۰۱۰ امضاها :
- حسین مرادبیگی (حمه سور) - فاتح شیخ - عبدالله دارابی - رحمان حسین زاده - اسد گلچینی - آذر مدرسی - خالد حاج محمدی - مظفر محمدی - صالح سرداری - سلام زیجی - رحمت فاتحی - محمد فتاحی
|