TLogo


بحران سرمایه داری و کابوس بیکاری

جمال کمانگر

بحران اقتصادی که از سال  ٢٠٠٨ شروع شده کماکان ادامه دارد و هر روز ابعاد ویرانگر آن بر طبقه کارگر نمایان میشود. سه سال از اولین بحران عمیق اقتصادی در قرن بیست ویکم میگذرد که شانه به شانه بحران عمیق ١٩٣٠ میزند. سرمایه داری در سطح جهانی کارتهای بیشتری در جیب ندارد! ملی کردن بانکها و تزریق میلیاردها دلار به بخش مالی٬ مسکنی بود که بحران مزمن سرمایه داری را به عقب انداخت.این بحران تاکنون خود را در" جنگ تجاری"،"جنگ ارزی" و غیره  نشان داده است . این سئوال در مقابل همه قرار گرفته است  که" آیا این ابتدای تقابلهای نظامی در سطح جهان است یا نه؟"جواب هر چه باشد فی الحال طبقه کارگر بار سنگین آنرا بدوش میکشد.

نتیجه بحران سرمایه داری اولین جایی که خود را با زمختی نشان میدهد  بیکاری ، قطع کردن سوبسیدها، پایین نگه داشتن دستمزدها و زدن حداقل بهره مندی طبقه کارگر از نعمات تولید شده توسط خود است. بحران کنونی عمیق ترین و همه جانبه ترین بحران اقتصادی بعد از ١٩٣٠ در قرن گذشته است که منجر به جنگ دوم جهانی شد! طول و عرض این بحران هرچه باشد تاکنون باعث خانه خرابی میلیونها نفر از هم طبقه ای های ما در سراسر جهان شده است. بیکاری در سطح وسیع و بی سابقه دامن صدها میلیون نفر از کارگران را گرفته است. بیکاری زائده نظام سرمایه داری است که در دوره بحران به شدت خود را نشان میدهد. عدم سود آوری سرمایه تناقض آن را بیشتر آشکار میکند. سرمایه صورت کریه خود را در حمله به حداقل دسترسی طبقه کارگر به ثروت جامعه آشکار میکند.    

 معضل بیکاری قبل از بحران کنونی کم و بیش دامن اکثر احاد کارکن در جهان را گرفته بود که با شروع بحران فزونی یافته است. برای بردگان مزدی  جزء نیروی کار خود چیزی برای فروش ندارند و از قبل فروش کار خود معاششان را تأمین می کنند. مسئله بیکاری و یا بیکارشدن کابوسی است که روی سر همه میچرخد. سازمان جهانی کار آی ال او در گزارش تازه ای  اعلام کرده است که  بحران سرمایه داری صدها میلیون را بیکار یا در معرض بیکاری قرار داده است. گزارش خاطرنشان میکند از میان ١١٨ کشور که مورد مطالعه این گزارش است در ٤٥ کشور احتمال نا آرامیهای اجتماعی وجود دارد. در این  گزارش تاکید شده است که ٥ سال طول میکشد که وضعیت به قبل از بحران از لحاظ اشتغال در کشورهای پیشرفته اقتصادی  برگردد. وضعیت بیکاری در ایران به مراتب بدتر است و پیش بینی میشود که به بیش از ٢٤ درصد در سال جاری  برسد که میزان بیکاری در میان فارغ التحصیلان بیش از ٥٠ درصد است.

 ساده لوحانی که تلاش میکنند بیکاری را معضل این یا آن دولت و یا عدم کارایی فلان کابینه و حزب پارلمانی قلمداد کنند، آگاهانه تلاش میکنند کارکرد سرمایه و پروسه انباشت سرمایه را از این مقوله قلم بگیرند. توده های وسیع کارگر و بیکار جامعه را به راه حلهای مقطعی و یا تغییر در فلان برنامه دولتها دل خوش  کنند! در پس این تبلیغات ریاکارانه آنچه مهم است قداست سرمایه و تلاش برای ازلی وابدی بودن وضعیت کنونی است. مارکسیستها تبیینی کاملا متفاوت با این ادعاها دارند! برنامه یک دنیای بهتر در این باره میگوید:"بهبود تکنیک و افزایش بار آوری و قدرت مولده، به معنی جایگزینی هرچه بیشتر نیروی کار زنده با دستگاهها و ماشین آلات و سیستم های اتوماتیک است. در یک جامعه انسانی و آزاد این قاعدتا به معنای فراهم شدن فرصت بیشتر برای فراغت و لذت بردن از زندگی برای همه است. اما در جامعه سرمایه داری ، که نیروی کار و وسائل کار صرفا کالاهایی هستند که سرمایه با هدف کسب سود در اختیار گرفته است.جایگزینی ماشین بجای انسان بصورت بیکاری وبیکار سازی دائمی بخشی از طبقه کارگر و محروم شدنش از امکان تأمین معاش ، نمودار میشود. پیدایش یک ارتش ذخیره از کارگران بیکار، که حتی امکان فروش نیروی کار خویش را ندارند.یک نتیجه جبری روند انباشت سرمایه است که در عین حال خود یک شرط وجودی تولید سرمایه داری را تأمین می کند. وجود ارتش ذخیره ای از بیکاران ، اساسا به هزینه خود بخش شاغل طبقه زنده نگه داشته میشود، رقابت در صفوف طبقه کارگر را تشدید می کند وسطح دستمزد را در حداقل ممکن پائین نگه میدارد. این ارتش ذخیره همچنین امکان میدهد سرمایه با سهولت نیروی کار مورد استفاده خود را به تناسب نیازهای بازار کاهش یا افزایش بدهد. بیکاری، یک عارضه جانبی بازار و یا نتیجه سیاست غلط این یا آن دولت نیست، بلکه جزء ذاتی کارکرد سرمایه داری و جریان انباشت سرمایه است."

 تا زمانی که جامعه اساس تولیدش برای سود قشری کوچک ومفتخور باشد مسئله بیکاری وجود دارد. در کشورهایی که دولتها ی سرکوبگر سرمایه توانسته اند طبقه کارگر را در وضعیت تدافعی اسفباری قرار دهند  بخش بیکار آن نتواند از حداقل بیمه بیکاری برخوردار باشد. عدم دسترسی به بیمه بیکاری مکفی برای تمام احاد بالای ١٦ سال در کشوری مانند ایران در را بروی استیصال و نابودی بخش بیکار جامعه باز میکند. عوارض بیکاری فقط عدم تأمین معاش نیست بلکه زمینه گسترش اعتیاد ، فحشا و نابودی فیزیکی و معنوی انسانهاست. درک این مسئله که بیکاری جزء لاینفک کارکرد سرمایه است ، کمک میکند طبقه کارگر با چشمی باز به مبارزه همه جانبه با نظام کار مزدی حاکم بپردازد. برای کشوری مثل ایران که در حال حاضر بیش از  ٢٤ درصد بیکار دارد و بیکاری در میان نسل جوان بیش از ٣٠ درصد است  نباید انتظار داشت که مثلا فلان سیاست اقتصادی دست راستی ترین بخش حکومت و یا اپوزسیون اگر حاکم شود بیکاری را ور می اندازد. در ایران و سایر کشورها راه پایان دادن همیشگی به بیکاری به زیر کشیدن نظام سرمایه داری و جایگزین کردن آن با نظامی آزاد و سوسیالیستی  است که اساسش نه اصالت سود بلکه بهره مندی تمام انسانها از نعمات جامعه بطور یکسان است. مبارزه با بیکاری امر کارگران شاغل و بیکار است! کارگران بیکار و شاغل میتوانند بزرکترین اتحاد علیه بیکاری را سازمان دهند.

 

نوامبر2011