TLogo


قصد ترور سفیر عربستان و جدال آمریکا با ایران
مصاحبه کمونیست با رحمان حسین زاده


کمونیست هفتگی: آمریکا مدعی است که جمهوری اسلامی قصد ترور سفیر عربستان سعودی را از طریق یک فرد ایرانی تبعه آمریکا و با کمک با ند قاچاقچیان مکزیکی در کشور آمریکا داشته است . جمهوری اسلامی رسما این ادعا را تکذیب کرده است. صرفنظر از صحت و صقم طرفین این ادعا٬ دولت آمریکا حول این ادعا جنگی تبلیغاتی راه انداخته است. فضای بسیاری از میدیای دول غربی به این مسئله اختصاص یافته است. ماجرا از نظر شما چیست و چرا این مسئله در فضای کنونی چنین برجسته شده است؟ هدف دولت اوباما از این ماجرا چیست؟
رحمان حسین زاده: اهدافی که هیئت حاکمه آمریکا از کانال این واقعه تعقیب میکند، بسیار فراتر از جنگ تبلیغاتی است. صرفنظر از ادعاها و ادله و فاکتهای آمریکا و تکذیبیه طرف مقابل که وارد شدن به آن عرصه "داوری" ما نیست و گمراه کننده است، اکنون ماحصل آن یک رویداد سیاسی جدی در سطح بین المللی و منطقه ای و در تحولات داخل کشوری آمریکا و ایران است. ما بر این بعد مسئله و چرایی آن باید متمرکز میشویم و علل این رویداد را یک به یک بر میشمارم. به نظرم آمریکا به دلایل زیر به برجسته کردن این کشمکش و دستاویز قرار دادن آن احتیاج دارد. الف- سیر نزولی موقعیت آمریکا در رقابتهای اقتصادی سیاسی با دیگر رقبای بزرگ جهانی و حتی متحدان غربی آن ادامه دارد. برای سرپوش گذاشتن بر این روند و به زعم خودشان سد کردن آن و حداقل به خط کردن متحدان غربیش تحت هژمونی خود هیئت حاکمه آمریکا این ژاندارم خود گمارده جهانی سیاست همیشگی اش اتکا به اهرم قلدری و تهدید و زورگویی و خط و نشان کشیدن برای این و آن را اد امه میدهد. ب- در تحولات جدید خاورمیانه آمریکا دنبال محکم کردن جای پای خودش است. اکنون این موقعیت محکم را ندارد. در دخالت نظامی ناتو که منجر به سقوط قذافی شد، آمریکا عملا به دستیار فرانسه و انگلیس تبدیل شد و نقش درجه دوم را داشت. میخواهد این موقعیت را در شرایطی که تحولات سوریه و دیگر کشورها ی خاورمیانه و شمال آفریقا در جریان است، بهبود بخشد. ج- دولت اوباما در داخل کشورآمریکا هم با معضلات جدی روبرو است. به دلیل همین موقعیت نزول یافته در سطح جهانی و منطقه ای تحت فشار جمهوریخواهان است. پیامدهای بحران اقتصادی موجب گسترش نارضایتی ها در پایین شده است. موارد متعددی از پروژه های وعده داده شده انتخاباتی اوباما چه در سطح کشور و در معادلات بین المللی را نتوانسته و یا نخواسته اجرا کند. در این موقعیت شکننده اوباما پا به صحنه انتخابات دوره آینده ریاست جمهوری میگذارد و دمکراتها از این بیم دارند، که انتخابات را ببازند. برای جبران این موقعیت و تامین شرایط پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، علم کردن جدال و کشمکشی با ابعاد بین المللی نیاز حیاتی آنها است. کاری که در تاریخ انتخاباتهای آمریکا و دست به دست شدن قدرت در میان دو حزب دمکرات و جمهوریخواه بکرات اتفاق افتاده است. د- به منظور جواب به این نیازها و تناقضات بار دیگر کشمکش حاد با جمهوری اسلامی در این ابعاد و با دستاویز جدید علم شده است. حتی اگر فرض شود چنین قصد تروریستی توسط جناحهای افراطیتر از درون جمهوری اسلامی و اجرای آن در کشور آمریکا وجود داشته، باز این درجه از تحرک و تهدید به تحریم اقتصادی و "روی میز بودن همه گزینه ها" را از جانب سران آمریکا و همه قدرتهای غربی و هم پیمانان آنها در دنیا و خاورمیانه وفضا سازی مدیای نوکر را توجیه نمیکند.ه- مطلوبیت برجسته کردن کشمکش حاد با جمهوری اسلامی در عین حال، هم جوابی به تداوم کشمکش قدیمی آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی و هم انعکاس موقعیت ضعیف شده جمهوری اسلامی در معادلات جدید خاورمیانه است. اسلام سیاسی به طور کلی و جمهوری اسلامی به طور مشخص یک بازنده بعد از تحولات انقلابی در تونس و مصر هستند، به علاوه سوریه متحد جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط است، قضیه فلسطین روندی را طی میکند، که به ضرر مانورهای ریاکارانه تاکنونی جمهوری اسلامی است. موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی تضعیف شده است. با دیدن این وضعیت آمریکا و غرب فشار خود را برای منزوی کردن و رام کردن هر چه بیشتر آن تشدید کرده اند. از همین زاویه مقابل قرار دادن عربستان سعودی و تبدیل آن کشور به محوری که در راس دیگر کشورهای عربی در مقابل جمهوری اسلامی بایستد، ضرورت سیاسی پیدا کرده است. به نظرم اینها مجموعه دلایل اصلی حاد شدن کشمکش آمریکا – جمهوری اسلامی در این مقطع است.


کمونیست هفتگی: این کشمکش به کجا می انجامد٬ قبلا هر از چند گاهی مسئله هسته ای و دسترسی ایران به بمب اتم برجسته میشد و دوری از تحریمها علیه ایران اعمال میشد و اکنون مسئله ترور سفیر عربستان٬ به مناقشه ای میان دولت آمریکا و ایران تبدیل شده است. فضای تبلیغاتی که حول این مسئله ایجاد شده است٬ چه عواقبی دارد و چه تاثیری بر فضای جامعه ایران و رابطه جمهوری اسلامی و مردم ناراضی دارد؟
رحمان حسین زاده: شما به محورهایی از کشمکشهای آمریکا و جمهوری اسلامی که پیشینه ای به قدمت خود جمهوری اسلامی دارد، اشاره کردید. هیئت حاکمه دو طرف این کشمکش در سه دهه گذشته، منفعتها و اهداف متفاوت خود را تعقیب کرده، که فصل مشترکشان ضدیت اهداف و سیاستهای هر دوطرف علیه مردم ایران بوده است. آمریکا و غرب تا این دوره و حتی در همین جدال حاد اخیر هم به نظر من مسئله شان به تمکین کشاندن و به اصطلاح "رام" کردن جمهوری اسلامی در چارچوب معادلات سیاسی مورد نظر آمریکا و غرب چه در سطح جهانی و به ویژه در معادلات جدید خاورمیانه است. در دوره های مختلف جناحهایی از حاکمیت جمهوری اسلامی آمادگی پاگذاشتن به چنین سازش و معامله ای را داشته اند و در همین ماههای اخیر اتفاقا احمدی نژاد و دولتش چنین استعدادی را از خود نشان دادند، اما هر بار و این بار هم با مانع ولی فقیه و ساختار قدرت و تصمیم گیری نهایی در جمهوری اسلامی روبرو بوده است. نمیتوان آینده این کشمکش را به دقیقی پیش بینی کرد، اما میتوان بر جنبه هایی تاکید کرد. اولا: این کشمکش و پیامدهای آن را باید جدی گرفت. از جمله همه شواهد نشان میدهد، بسرعت تحریمهای اقتصادی را گسترده تر و موثر تر اعمال میکنند. با این دستاویز جدید فضا سازی جنگی و تبلیغات جنگی رواج پیدا میکند. بر خلاف تصورات بعضی از جریانات بورژوایی و سناریو سیاهی امید بسته به اقدام نظامی، فعلا بعید میدانم آمریکا و متحدانش اقدام نظامی را در دستور بگذارند. ایران و جمهوری اسلامی با لیبی و رژیم قذافی متفاوتند، سناریوی دخالت نظامی از آن نوع و یا شبیه عراق در ایران ریسک بالایی برای آمریکا و غرب دارد. در شرایط فعلی که جمهوری اسلامی در منطقه خود را در منگنه می بیند، سوریه متحد را دارد از دست میدهد، اگر بداند که غرب جنگ را به آن تحمیل میکند، جناحهای افراطی و ماجراجوی آن میتوانند دست به هر کار بزنند. چنین اقدامی آن هم در خاورمیانه انباشته از تناقضات و ماتریال برای تحول انفجاری، میتواند چاشنی جنگ و انفجاری بزرگ و غیر قابل کنترل برای آمریکا و غرب باشد.
قدر مسلم کل این سناریو و تا این لحظه اش، در جهت ضدیت با منافع مردم ایران است. این ترفندهای غرب به اضافه شدن طول عمر جمهوری اسلامی کمک کرده است. جناح سکاندار جمهوری اسلامی تحت رهبری خامنه ای همیشه از تشدید جدال با غرب بیشترین بهره برداری را به نفع "حفظ نظام" کرده و از آن خرسند بوده و در این مورد هم چنین است. تحریمهای اقتصادی مستقیما مصائبش بر زندگی مردم ایران و طبقه کارگر و مردم محروم سرشکن خواهد شد. بورژوازی ایران ودولت حامیش به این بهانه گرسنگی و فقر بی نظیر را تشدید تر خواهد کرد. فضای نظامی و امنیتی و اخنتاق را گسترش میدهند، خرافه ناسیونالیسم و حمایت از "دولت خودمان" را باد میزنند. جنبش اعتراضی و مبارزاتی طبقه کارگر و مردم لطمه جدی میخورد. بخشی از جریانات اپوزیسیون بورژوایی در کنار حاکمیت و بخشی هم به پروژه آمریکا و غرب دل میبندند. هر دو سیاستهای ضد انسانی خود را به بخشی از جامعه تسری خواهند داد. در مقابل این سناریوی تماما ضد انسانی و ارتجاعی طبقه کارگر، مردم آزادیخواه و ما کمونیستها باید سد محکمی ببندیم و صف متفاوتی را شکل دهیم. تحریم اقتصادی و فضا سازی جنگی و تبلیغاتی آمریکا و غرب را باید افشا کرد. عواقب و مخاطرات سیاه چنین دخالتهای آمریکا و غرب را به درک هر چه بیشتر جامعه تبدیل کرد. اپوزیسیون مستاصل و سناریو سیاهی دلبسته به آمریکا و غرب را بیشتر منزوی کرد. در مقابل بهره برداریهای جمهوری اسلامی و به این بهانه تعرض آن به سطح معیشت و زندگی و فشار و سرکوب علیه جامعه ایستاد. ما فعالانه در این راستا در مقابل کل این سناریو هستیم.
***