در باره مزد برابر در ازاء کار برابر برای همه کارگران
اسد گلچینی
یکی از مطالبه همیشگی کارگران "مزد برابر در ازاء کار برابر برای زنان و مردان"
بوده است.معضل کنونی طبقه کارگر ایران فراتر از این مساله رفته است. طبقه کارگر
مطالبه ای فوری تر در مورد یکسان کردن مزد ها برای میلیونها کارگر که با انواع
قراردادها و کار پیمانی شرکت هایی که بسیاری از کارگران را در استخدام دارند
روبرو هستند. کارگرانی که بر اثر قرارداد های موقت و یا استخدام از طرف شرکت
های پیمانی مزایا و حقوق یکسانی با کارگران دیگر ندارند میخواهند تا مزد و
مزایای یکسانی داشته باشند.
واقعیت این است که طبقه کارگر در ایران و همچنین بخش زیادی از کارمندان و
کارکنان دولت امنیت شغلی ندارند و دستمزد دریافتی هم بشدت نابرابر و کم است.
انجام کار در بسیاری محل های کار مشابه است، با توانایی ها و شایستگی های
یکسانی به کار مشغولند اما دستمزد ها نابرابر هستند.
تغییر قرارداد های کار به قراردادها ی موقت، سفید امضا و کار از طریق شرکت های
پیمانی و یا کارهای معین و قطعه ای و یا خارج شدن میلیونها کارگر از شمول قانون
کار، توانسته است تامین کار ارزان و کارگر بشدت پراکنده را برای دولت و سرمایه
داران تامین کند. تعیین حداقل دستمزد و طبقه بندی مشاغل و مزایا زمانی معنی
واقعی دارد که ابتدا قرارداد کار رسمی باشد، دائمی باشد و همه کارگران را شامل
بشود و دقیقا به این دلیل که امنیت شغلی موجود نیست کارگران و تشکل هایشان
دخالتی در تعیین دستمزد ها و اصولا دخالتی در تنظیم رابطه بین خریدار و فروشنده
نیروی کار ندارند و دستمزد ها بشدت پایین و بشدت نابرابر هستند.
در این میان شرکت های پیمانی بزرگ و کوچک که بقول معروف همه جا مثل قارچ سر
بلند کردند بیشترین ناامنی و بیشترین محرومیت را به کارگران تحمیل کرده اند.
دستمزد و مزایایی که برای بقیه کارگران قراردادی و یا رسمی وجود دارد مطلقا به
این بخش از کارگران که در استخدام شرکت های پیمانی هستند تعلق نمیگیرد و در
حالی که طبق نظم و قانون باید حداقل دستمزد وجود داشته باشد و افزایش آن به
نسبت تورم هر ساله ممکن شود، در اینجا قوانین بسیار وحشی و جنایت کارانه ای
بوسیله شرکت هایی که آزادند تا برده هایشان را بهر شکل که میخواهند اداره کنند
حاکم است. در اینجا نه از دستمزد برابر و نه از کار برابر با دیگر کارگران در
شغل های مشابه خبری نیست. کارگری که در استخدام شرکت پیمانی است بمراتب وضعیت
کار، دستمزد و معیشتی اش از کارگران با قراردادهای متنوع و متفاوت در محل های
دیگر کار بدتر است.
اعتراض گسترده کارگران به این شرایط و خصوصا شرکت های پیمانی و شرایط کار و
دستمزد های آنها از جمله در نفت و پتروشیمی و خودروسازیها توانسته است موضوع
حذف این شرکت ها و تامین امنیت شغلی و همچنین تامین دستمزد بهتر و برابر را گرم
نگاه دارد تا جایی که سالهاست شیادانی مانند احمدی نژاد وعده حذف این شرکت ها
را به کارگران داده اند. اعتراض کارگران و مبارزات بعضا سازمانیافته، توانسته
است طبقه کارگر و همه کارکنانی که این شرایط را دارند به این مساله حساس تر
کند.
مطالبه دستمزد برابر در برابر کار برابر مساله همه کارگران چه با شغل نسبتا
دائمی تر (در حال حاضر تمدید قرارداد های ماهانه جای شغل دائم را میرود که
تماما بگیرد!) و چه قراردادهای متنوع و کار در شرکت های پیمانی است. شدت ناامنی
شغلی اجازه نمیدهد آنها براحتی اعتراضشان را یکی کنند. کارگران به این شرایط
معترضند ولی اعتراضشان بنا به همین شرایط کار و قراردادهای مختلف بشدت پراکنده
است، طبقه کارگر به این اوضاع بسیار آگاه است اما قادر به بیرون رفتن از این
وضعیت نشده است. مطالبه دستمزد برابر برای کار برابر مساله مشترک همه کارگران
با هر نوع قراردادی که دارند میباشد. در ایران حتی اگر در حال حاضر کارگران
قادر به تغییر شکل قراردادها نشوند اما طرح دستمزد برابر در ازاء کار برابر
میتواند طبقه کارگر را در این عرصه مهم متحد کرده، این عامل مهم و اساس تفرقه و
رقابت را کنار بزند وقدم به قدم شرایط کنونی را تغییر بدهد.
طرح مطالبه دستمزد برابر برای کار برابر نه تنها در میان کارگران بلکه وسیعا در
میان کارکنان و کارمندان دولت هم مطرح است. کارمندان با شرایط کار موقت و یا در
استخدام شرکت های پیمانی بشدت استثمار میشوند و حتی از طرف همکارانشان که شغل
دائمی تری دارند نیروی کارشان مورد سواستفاده قرار میگیرد و معمولا بیشترین و
بقول معروف اشغال ترین کارها را به آنها میدهند.
طبقه کارگر ایران با اتکا به چنین مطالبه ای و سازماندهی اعتراض حول آن قادر
میشود تفرقه و پراکندگی گسترده ای که بر آن تحمیل شده است را قدم به قدم و هر
جا که ممکن میشود کنار بزند. این مطالبه با حمایت بسیاری از زحمتکشان در ادارات
دولتی و شرکت های دیگر هم روبرو میشود. مطالبه دستمزد برابر در مقابل کار برابر
دیگر نه تنها برای کودکان و زنان بلکه برای کل طبقه کارگر و با شرایط تحمیلی
موجود به یکی از مبرمترین و مهمترین مطالبه هایش باید تبدیل شود و این زمینه
های اتحاد بمراتب بیشتری را در میان رهبران و فعالین کارگری، تشکل های موجود
کارگران در محل های کار، کمونیستها و تشکل و شبکه های ارتباطی آنها ممکن میکند.
|