احزاب حاکم کردستان عراق بر سر دو راهی سرانجام پس از دوماه جدال سیاسی مردم آزادیخواه و انقلابی کردستان عراق برای آزادی و رفاه، احزاب حاکم با لشکرکشی به شهرها، عملا یک حکومت نظامی اعلام نشده را به مردم تحمیل کرده اند. در تهاجم نیروهای مسلح به مردم در میادین آزادی و در خیابان ها و دانشگاه ها، صدها نفر زخمی شده اند. چادرها و سکوهای سرای آزادی سلیمانیه و دیگر شهرها سوزانده شده و گروه گروه مردم معترض و آزادیخواه دستگیر و روانه زندان و شکنجه گاه ها شده اند. این تهاجم برای آزادیخواهان وانقلابیون شهرهای کردستان قابل پیش بینی و انتظاربود. زیرا در تمام این مدت تظاهرات و میتینگ های توده ای و طرح مطالبات آزادیخواهانه و انساندوستانه، حاکمین خودگمارده، با اظهارات ضد و نقیض، وعده ها و تهدیدهایشان نشان دادند که تمایلی به پاسخ به خواستهای مردم به پا خاسته ندارند. احزاب میلیشیایی حاکم، درتمام این مدت با وقت کشی هایشان انتظار داشتند مردم در خیابان ها و میادین شهرها و در مبارزات طولانی شان خسته شده و به خانه هایشان برگردند. وقتی از این توقع خود مایوس شدند، نهایتا راهی را انتخاب کردند که قذافی، بشار اسد، علی عبدالله صالح ها و ... برعلیه مبارزات حق طلبانه مردم بکار می برند. اما برای هیچکدام از حاکمان مستبد از دمشق و طرابلس و عدن و بحرین تا اربیل و سلیمانیه راه بازگشتی نمانده است. حکام مستبد و غارتگر سرمایه و ثروت های جامعه، به انتهای خط رسیده اند. جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه در کردستان عراق پس از تهاجم نظامی اخیر مصمم تر و با روحیه تر بر خواستهایش پای می فشارد. آزادیخواهان و انقلابیون وعده برگشتن و فتح مجدد میادین آزادیشان را می دهند. دانشجویان و معلمان دانشگاه سلیمانیه اعتصابی را شروع کرده اند که می گویند تا بیرون رفتن نیروهای مسلح از شهرها را ادامه خواهد داشت. کارگران کردستان اعلام کرده اند که تا چند روز آینده، در اول مه امسال، در صف هزاران و ده ها هزار نفری در شهرها راه افتاده و در سلیمانیه به طرف سرای آزادی راه پیمایی خواهند کرد. اکنون احزاب حاکم بر سر این دو راهی قرار دارند که ازتهاجم نظامی پشیمان شده و نیروهایشان را از شهرها بیرون ببرند و یا یک جنگ تمام عیار را به مردم تحمیل کنند. حکومت نظامی و اشغال شهرها، اعلان جنگ آشکار به مردمی است که بیش از 60 روز است خستگی ناپذیر در میدان های آزادی شهر ها مانده اند و بر خواستهای آزادی و رفاه و رفع تبعیض و برای یک زندگی بهتر اصرار می ورزند. مردمی که کشته داده اند، زخمی شده اند، دستگیر شده اند، خستگی و گرسنگی کشیده اند، اما مبارزه سیاسی و حق طلبانه و شرافتمندانه خود را ادامه داده و توطئه های تبدیل مبارزاتشان به درگیری نظامی را خنثی کرده اند. احزاب حاکم در تهاجم اخیر خود به شهرهای کردستان نیروهای ویژه ای از نظامیان و سربازان عرب زبان را اعزام کرده اند تا ظاهرا بگویند که کاری را که پیشمرگان و سربازان کرد زبان برای سرکوب عریان مردمی که خانواده هایشان در میان آنها قرار دارد، نمی کنند، از سربازان عرب زبان ساخته است! اما این سیاست کثیف در عمل یک نوع تحریک احساسات و یادآور تازه کردن زخم دشمنی کرد و عرب است که رژیم صدام حسین بانی آن بود. این اقدام ضد مردمی در همان حال هشداری است به مردم آزادیخواه و انقلابی کردستان که سربازان و نظامیان عرب زبان همانند پیشمرگان کرد زبان، تنها ابزار و وسیله سرکوب حاکمان و سرمایه داران هستند و خود قربانی اند. باید با هشیاری این دسیسه کثیف را خنثی کرد. از همه سربازان و نظامیان اعم از عرب و کرد و ترکمن زبان، باید خواست که به روی همسرنوشتان خود شلیک نکنند و به ابزار سرکوب دشمنان خود تبدیل نگردند. این جنگ و جدال کردها و عرب زبان ها نیست. جدال سیاسی کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان و روشنفکران و فرهنگیان جامعه برای آزادی و خوشبختی و رفاه و برابری و علیه تبعیض و ستم و سرکوب حاکمان زر و زور است. شواهد و تجارب تاکنونی نشان داده و می دهد، که سرکوب و تهدید نظامی و کشتار و ارعاب کارساز نیست. آزادیخواهان و انقلابیون کردستان نیمه راه را رفته اند. این موج عظیم انساندوستی و آزادیخواهی را نمی توان متوقف کرد. باید راه تحمیل یک جنگ داخلی و راه انداختن یک حمام خون که هزینه گزاف و جبران ناپذیری به مردم تحمیل می کند را از احزاب میلیشیای حاکم گرفت. باید هوشیار بود چون ناسیونالیستهای در حاکمیت و در اپوزیسیون، مذهبی ها و ...، ظرفیت کشاندن جدال سیاسی مردم به یک جنگ داخلی را دارند. کارگران و کمونیست ها و در راس انها حزب کمونیست کاگری کردستان امید پیروزی مبارزه آزادیخواهانه مردم با کم ترین مشقات و بیشترین دستاوردها هستند. راه جلوگیری و پشیمان کردن حاکمان از تبدیل جدال سیاسی مردم به جنگ و خونریزی، به میدان آمدن هر چه وسیع تر توده های میلیونی کارگر و زحمتکش و دانشجو و فرهنگی و همه اقشار اجتماعی است که قدرت سرکوب را از دشمنان مردم می گیرد. جنبش اعتراضی مردم هر اندازه توده ای تر، همه گیر و وسیع تر گردد، از میزان خطر حملات و جنایت آفرینی دشمنان می کاهد. به تعطیل کشاندن شهرهال ، مغازه ها، مدارس و ادارات و کارخانه ها و تجمعات میلیونی با سرازیر شدن مردم از محلات کار و زندگی به میادین شهرها، آن راه کوتاه تر و کم دردسرتر مردم است که دست هر گونه تهاجم مسلحانه احزاب حاکم را می بندد. برای احزاب حاکم هم کم دردسرترین راه تسلیم شدن به خواستهای مردم و به رسمیت شناختن نمایندگی های کارگری و انجمن های مردمی شهرها است. آنها باید تا کنون پیام مردم را شنیده و فهمیده باشند که این موج نمی ایستد و تاریخ به عقب بر نمی گردد. این، پیام انقلابات و خیزش ها و جنبش های اعتراضی دنیای امروز است. بشریت امروز، زندگی و دنیای بهتری می خواهد. این دوره برای حکام مستبد، احزاب میلیشیایی، فرهنگ و سنت های عشایری و ارتجاعی و دولت های مستبد و سرکوبگر سرمایه داری، دوران نا مساعد و نا مطلوبی است. مردم بیدار این زمانه، علیه تبعیض و نابرابری و ستم و بیحقوقی و علیه بی حرمتی و ناامنی و برای رفاه و خوشبختی و تحمیل اراده و تعیین سرنوشت خود به پا خاسته است. کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری-حکمتیست 5 اردیبهشت 90 (25 آوریل 2011)
|