مختصات اول مه امسال (مصاحبه رادیو رهایی با رحمان حسین زاده)
رادیو رهایی: حدود دو هفته به اول ماه مه، روز جهانی کارگر وقت داریم. شرایط و ویژگیهای اول مه امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟
رحمان حسین زاده:
فکر می کنم در یک شرایط متفاوت به استقبال اول مه امسال می رویم. کل منطقه
خاورمیانه و شمال آفریقا دستخوش تحولات و دگرگونیهای اساسی است. اولین پیام این
تحولات به جامعه انسانی وبه طبقه کارگر در سراسر دنیا و در ایران این است که
بیش از پیش باید به نیروی اراده طبقه کارگر و مردم آزادیخواه اتکا کرد. نیروی
کارگر و مردم می تواند سرنوشت ساز باشد. این را در مصر و تونس دیدیم و در منطقه
می بینیم. به نظر من این اوضاع امید و خوش بینی را بوجود آورده است. از طرف
دیگر توازن قوای مساعدتری در سطح منطقه خاورمیانه علیه دولتهای حاکم سرمایه و
قدرتهای استبدادی بوجود آمده است. طبقه کارگر ایران نیز این شرایط را می بیند و
از آن اعتماد بنفس می گیرد. در دل این اوضاع پیشروان طبقه کارگر و تشکلهای
مستقل کارگری به استقبال اول ماه مه می روند و قاعدتا از فرجه های مساعدتر در
راستای موفقیت بیشتر در اول مه استفاده خواهند کرد. رادیو رهایی: در رابطه با اول ماه مه روز جهانی کارگر جریانات مختلف سیاسی، فراخوان می دهند. اخیراً اطلاعیه یا فراخوان مشترکی در خارج کشور به امضای چهل و هشت گروه و کمیته رسیده که خودش را با روز جهانی کارگر و آنگونه که در این اطلاعیه آمده خودشان را در فضای "دگرگون خواهی" و در تداوم با جنبش کارگری و جنبش سبز میدانند. شما این فراخوان را چگونه می بینید؟ رحمان حسین زاده: این فراخوان را مطالعه کرده ام. اینها کلاً نهادها و جریانات وابسته به جنبش سبز در خارج کشور هستند که این فراخوان را اعلام کرده اند. در وهله اول اینکه جنبش سبز و طرفداران آن، در روز جهانی کارگر می خواهند کاری کنند، این انعکاس وزن طبقه کارگر و انعکاس اهمیت روز جهانی کارگر است. این فراخوان انعکاس این است که طبقه کارگر ایران خواسته ها و مطالبات برحقی دارد و فشاری بر حاکمان سرمایه است، بر جنبش های بورژوایی و از جمله جنبش سبز سنگینی میکند. اما در عین حال باید مواظب بود، جنبش سبز و جنبش کارگری نه تنها موازی هم نیستند بلکه نقطه مقابل هم هستند. این را تجربه دو ساله جنبش بورژوایی سبز نشان داد.جنبش سبز از روز اول با بی ربطی کامل به طبقه کارگر شکل گرفت. نه خواسته هایش را می داند، نه آن را مطرح می کند و نه مطالبات او را می خواهد. به همین دلیل فاصله خیلی عمیقی بین جنبش سبز و جنبش طبقه کارگر وجود دارد. خوشبختانه طبقه کارگر ایران به عنوان یک طبقه و به عنوان کارگران در مراکز کار و حتی به عنوان تشکلات موجود کارگری هیچوقت آن توجه لازم را به جنبش سبز نکردند و صف خودشان را جدا می دانستند. جنبش سبز که هر چه جلوتر آمده ناکام تر مانده است، برای جبران ناکامیهایش، می خواهد پر و بال خودش را گسترش دهد و به قول خودشان دارند به "اقشار" اجتماعی توجه می کنند . به زعم آنها یکی از این "اقشار" طبقه کارگر است و آنها می خواهند ریاکارانه خودشان را دوستدار طبقه کارگر نشان دهند. اما بخش قابل توجهی از رهبران طبقه کارگر، تشکلات موجود کارگری و فعالین کمونیست بروشنی متوجه اهداف متفاوت آنها، سیاست های ضد کارگری آنها هستند و به نظر من فریب این ریاکاریهای جنبش سبز را نمی خورند. میپرسم، جنبش سبز چه ربطی به طبقه کارگر دارد؟! جنبش سبز و نهادهایش چه ربطی به روز جهانی کارگر دارند؟! ما می دانیم و همیشه اینطور بوده که هر وقت قافیه جنبش های بورژوایی تنگ آمده یاد طبقه کارگر می افتند و می خواهند نیروی طبقه کارگر را به سیاهی لشکر خودشان تبدیل کنند. اما طبقه کارگر ایران تجربه دارد،پختگی دارد، آگاهی دارد و کارگر کمونیست در آن نفوذ دارد. به نظر من آن دوران بسر آمده است . من فکر می کنم جنبش سبز با این کارها به نتیجه ای نمی رسد. یک پیام اصلی و روشن اول مه امسال باید این باشد که صف جنبش طبقه کارگر ایران، خواسته ها و مطالبات آن به تمام معنا از جنبش های بورژوایی و از جنبش سبز جدا است و جنبش سبزیها این پیام را قاطعانه از روز جهانی کارگر امسال باید بشنوند. رادیو رهایی: به عنوان آخرین سئوال، پیام شما در رابطه با روز جهانی کارگر امسال چیست؟ رحمان حسین زاده: صحبت من اینست بسرعت باید بجنبیم و به استقبال اول ماه مه رفت. مناسبت روز جهانی کارگر تنها در یک روز خلاصه نمی شود. پیش از آن هم رهبران کارگری و کارگران کمونیست، روز کارگر را مناسبتی می دانند تا خودآگاهی طبقه خود را بیشتر بالا ببرند. فرصتی است تا علیه نظم وارونه سرمایه آگاهگری کرد،علیه استثمار و ستمگری توسط این طبقه روشنگری کرد. این امر را رهبران و پیشروان کارگری دارند پیش می برند. در عین حال در این مناسبت باید کاری کرد که اتحاد و تشکل در میان صفوف طبقه کارگر موضوعیت بیشتری پیدا کند. وقتش است که رهبران کمونیست و فعالان کارگری از مراکز کارگری مختلف دست در دست هم اتحاد و همبستگی خود را بیشتر کنند. شبکه های مبارزاتی خودشان را محکمتر کنند. موضوعیت و ضرورت ایجاد تشکلهای کارگری را بیشتر به میدان بکشند. در این فضا و در این فرصت طبقه کارگر باید بتواند در مراکز اصلی کارگری مجامع عمومی خود را سر و سامان دهند،سازماندهی کنند، تشکلهای مختلف کارگری و ممکن را بوجود بیاورند و از تشکلهای مستقل و موجود کارگری دفاع کنند. خواستار آزادی رهبران و فعالین کارگری دربند شوند. در عین حال این روز فرصتی است که بتوانیم خواسته های مشترک وادعانامه مشترک امسال طبقه کارگر ایران علیه سرمایه را طرح کنیم. در رأس این خواسته ها مساله افزایش دستمزدها مساله ای بسیار مهم است. باید خواستار این شد این سطح از دستمزد که جمهوری اسلامی تعیین کرده، ورق پاره ای که سیصد و سی هزار تومان را در آن حک کرده و میخواهند بر طبقه کارگر ایران تحمیل کنند، پاره شود و دور انداخته شود و باید برای افزایش دستمزد متناسب با زندگی شایسته انسان امروزی تلاش کرد. مساله بیمه بیکاری را باید مطرح کرد، مساله حق اعتصاب و تشکل را باید مطرح کرد. برسمیت شناختن و تعطیلی روز جهانی کارگر را باید مطرح کرد.علاوه بر اینها امسال در بطن اعلام همبستگی با طبقه کارگر جهانی، به طور ویژه با طبقه کارگر در کشورهای عربی، در خاورمیانه و شمال آفریقا باید اعلام همبستگی بکنیم. حتی در کشور همسایه یعنی در عراق و کردستان عراق مبارزات توده ای وسیع با شرکت کارگران و با حضور کمونیستهای طبقه کارگر در جریان است و این مهم است. امیدوارم در قطعنامه های اول مه امسال به طور مشخص با طبقه کارگر و کمونیستهای عراق و کردستان عراق اعلام همسرنوشتی شود.امیدوارم در این تناسب قوا بسته به اوضاع اجتماعات پرجمعیت کارگری با شرکت کارگران و خانواده های کارگری برگزار کنیم. خلاصه حرف من این است به دنبال اول ماه مه و در پایان روز جهانی کارگر، اگر توانسته باشیم خود آگاهی طبقه کارگر، اتحاد و همبستگیش را بالا برده باشیم،ادعانامه ای روشن علیه سرمایه و متکی برمطالبات اصلی و فوری اعلام شود، اگر رهبران کارگری و کمونیست در شبکه ای محکمتر دست در دست هم گذاشته باشند، به نظرم اول مه موفقی را پشت سر گذاشته ایم. ***
|