عراقيزه کردن ايران؟ نه! هرگز!

ايرج فرزاد

آنچه که در فلوجه عراق بيش از يک هفته است در جريان است، يک قتل عام علنى، يک جنوسايد و يک ويران سازى شيرازه مدنى يک جامعه است. اسم اين را در فرهنگ نظم نوينى گذاشته اند، "آزاد سازى" و آماده کردن فضا براى انتخابات دمکراتيک ژانويه ٢٠٠٥!! حملات بى رحمانه و اهداف نظامى بدون ملاحظه، هر مکانى ميتواند باشد. بمبهاى بانکر که انفجار آنها در اعماق، کل بنا و هدف را به ويرانه اى تبديل ميکنند، مکمل بمبارانهاى هواپيماهاى غول پيکر، غرش توپها و موشکهاى عظيم الجثه شدند که هر نقطه مشکوکى را در فلوجه با تمام ساکنين آن تکه پاره کردند. گزارشهاى دقيق از ابعاد جنايت فلوجه را کسى نميداند، در يک برآورد سرانگشتى گفته اند که "تخمين" زده ميشود بين ١٠٠٠ تا ٢٠٠٠ نفر از "تروريستها"ى پناه گرفته در فلوجه، کشته شده اند. در عين حال گفته اند که "متاسفانه" ممکن است افراد غيرنظامى هم در ميان قربانيان وجود داشته باشند. اما هنوز ابعاد کشتار و قتل عامى که بيش از يک هفته بى وقفه جريان دارد، بر جهانيان آشکار نيست. همانطور که ابعاد ضايعات انسانى و تحريم اقتصادى رژيم بعث پس از سالها بعد معلوم شد. همانطور که اعلام شد در جريان اين مجازات اقتصادى رژيم صدام حسين، صدها هزار کودک تلف شدند.

اما در اين ميان، کشتار فلوجه با دو وافعه ديگر، يکى مستقيما و ديگرى غير مستقيم مربوط شدند. جرج بوش مجددا به رياست جمهورى انتخاب شد و او بلافاصله اعلام کرد که عليرغم استعفاى ٤ نفر از وزيرانش، از جمله استعفاى کولين پاول وزير خارجه، سياست "ضد تروريستى" را به همان روال فلوجه تعقيب خواهد کرد. واقعه دوم درگذشت ياسر عرفات رئيس دولت خودگردان فلسطين بود.

کشتار فلوجه و مرگ ياسر عرفات از سوى سران و ايدئولوگها و مفسرين و ژورناليستهاى اپوزيسيون راست، با شادى و هلهله روبرو شد. مصطفى هجرى دبيرکل حزب دمکرات کردستان ايران که تا ديروز حزبش را در اطاق انتظار اصلاحات خاتمى منتظر گذاشته بود و همراه ديگر "شخصيتها"ى ملى و قوم پرست کرد هست و نيستشان را روى ميز آشتى از راه فرهنگ سرمايه گزارى کرده بودند، با حذف دوخرداد از حاکميت و شکست در مضحکه انتخابات مجلس هفتم، انگار اتفاقى نيافتاده باشد، بوى باروت و اجساد قرمه شده فلوجه را شنيدند و آرزوى روزى را کردند که با عنايات پريزيدنت بوش، روزى روزگارى مردم ايران و زندگى مدنيشان وجه المصالحه به قدرت رسيدن اينها بشود. نيما راشدان، روزنامه نگار مغضوب و قهر کرده دوخردادى، پاک اهورائى و هوراکش ٢٥٠٠ سال فرهنگ باستانى ايرانيان در آمد و مرقوم فرمودند که "جوان" ايرانى بيشتر با جوان يهودى اسرائيل، و فقط اسرائيل، نزديکى بيشترى دارد تا با دنياى اعراب و بنابراين نبايد از مرگ ياسر عرفات متاسف باشد. براى خيل اهورائيان، فرجه اى براى باد زدن نفرت بين "تازى و پارسى" فراهم شد. جنبه ملى وطنى آريائى، گرايش ملى اسلامى ميداندار شد و روح نژاد پرستى عظمت طلبى ايرانى به پرواز درآمد. در ميان خشم و نفرتى که بشريت متمدن از کشتارهاى هر روزه شارون در فلسطين بدل دارد، و در ميان غم و اندوه مرگ ياسر عرفات که تلاشش طى ساليان براى ايجاد دولت مستقل فلسطين احترام بسيارى را بخود جلب کرده بود، تمام طوايف ريز و درشت اپوزيسيون راست جمهورى اسلامى، ترجيح داد که بر جنايت و آدمکشى فلوجه و فلسطين زهرخند زند و در مرگ ياسر عرفات نفرت و کينه نژادى قورت دهد.

جامعه ايران ميتواند بسترى براى پايان دادن به اين جنايات باشد، مردم ايران، نسل جوان ايران و زنانى که براى برابرى و آزادى ميرزمند ميتوانند جامعه ايران را از محل بازى عناصر سناريو سياه و سياست عراقيزه کردن امثال بوش به محل بشارت صلح و همبستگى انسانى و پايان دادن به تروريسم ملى و مذهبى و اسلامى و سد کردن نقشه معماران سناريو نظم نوينى تغيير دهند. ميتوان به اتکا يک نيروى مسئول و دخالتگر قوا را براى ساختن جامعه اى مبتنى بر حق شهروندى و مدنيت پيشرو گرد آورد. ميتوان خاورميانه اى عارى از کشتار و انتقامجوئيهاى ملى مذهبى بنا ساخت و شالوده دولتها را بر اساس توافق و قرارداد شهروندان بنا کرد.

شرط لازم، منزوى کردن گرايش نژادپرستانه و بيگانه ستيزى است که در اين شرايط تمام اميد خود را به سياست تغيير رژيم بوش و دکترين نظم نوين او بسته است. اگر واکسينه نبودن جامعه ايران در برابر باکترى و ويروس و انگل اسلام سياسى نتيجه اش فاجعه اى است که ٢٥ سال تمام است جامعه ايران را به تباهى کشانده است، عقيم نکردن و رها کردن ميدان براى جولان گرايش عظمت طلبانه ايرانى در طيف اپوزيسيون راست رژيم اسلامى، که با نظم نوين بوش و جناياتش در فلوجه ها باب مغازله سياسى باز کرده است، ميتواند به مراتب فاجعه بارتر باشد. فلوجه فقط سيماى مينياتورى چنين نقشه عملى براى جامعه ايران خواهد بود.

و ما هم اجازه نخواهيم داد، حزب حکمتيستها با تمام توان ميکوشد تا در مصاف براى بزير کشيدن جمهورى اسلامى، در ايران جامعه اى آزاد و برابر و متکى به حق جهانشمول انسان سر برآورد.