از پيام تبريک به بوش تا دست در دست فاشيسم!

در حاشيه پيام مشترک حزب دمکرات و حزب پان ايرانيست.

حسين مرادبيگى(حمه سور)

 

اين روزها رهبرى حزب دمکرات سخت سرگرم دست دادن و عکس انداختن با هر نيرو و جريان قوم پرست و ارتجاعى است، بعد از پيام تبريک مصطفى هجرى، دبير کل حزب دمکرات کردستان ايران، به جورج بوش، رهبرى حزب دمکرات سراغ حزب پان ايرانيست رفته است و با اين حزب پيام مشترک داده اند،

 

هم راهى حزب دمکرات کردستان ايران که ظاهر از شونيسم فارس بدش مي آيد با راست ترين شونيست هاي ايراني اتفاقي نيست. حزب دمکرات دنبال سوداي خود است. براي شريک شدن در قدرت، براي گرفتن کنترل زندگي مردم در کردستان درست مثل همهپالکي هايش در عراق و ساير جاها دست هر کس را ميبوسد و به تملق هرکس ميپردازد.

حزب دمکرات ظاهرا همپيمانان جديد براي شعار فدراليسم خود يافته است. فاشيست هاى ايرانى! ما گفتيم حزب دمکرات بعد از کنگره سيزدهم خود با تغيير شعار "خودمختارى" از برنامه خود به فدراليسم، به سياق هم مسلکان خود در عراق منفعت خود را در پاشاندن بنيادهاي زندگي مدني و عراقيزه کردن ايران دنبال ميکند. فدراليسم نسخه عراقيزه کردن ايران است و حزب دمکرات بسرعت براى نام نويسى در ليگ گروهها و سکتهاى قوم پرست و باند سياهى گام بر ميدارد.

 همانطور که پيام لبيک رهبرى وقت حزب دمکرات به خمينى در پروند سياه حزب دمکرات ثبت شد، همانطور هم پيام تبريک مصطفى هجرى به بوش و ديدن خواب عراقيزه کردن ايران، هم اکنون نيز پيام مشترک حزب دمکرات با جريان فاشيستى اى نظير حزب پان ايرانيست، در اين پرونده ثبت خواهد شد. اگر پيام لبيک رهبرى حزب دمکرات به خمينى مثل ننگى بر پيشانى حزب دمکرات مانده است، پيام تبريک مصطفى هجرى به بوش و اکنون گذاشتن دست حزب در دست يک جريان فاشيستى، ظاهرا بايد منتظر تکميل شدن ليست ماند، ننگ ديگرى خواهد بود بر پيشانى حزب دمکرات و مردم آزاديخواه و برابرى طلب کردستان را بيشتر با جايگاه "رفيع" ارتجاعى حزب دمکرات آشنا خواهد کرد.

متحد شدن و دست دادن حزب دمکرات با هر مرتجع و گروه و سکت قوم پرست و حتى جريان فاشيستى نظير حزب پان ايرانيست، در تقابل با صف راديکال و چپ جامعه در شرايط تحول انقلابى در مورد حزب دمکرات تازگى ندارد، اين را ما از حزب دمکرات در روزها و ماهها و سالهاى بعد از انقلاب ٥٧ در مقابل صف راديکال و چپ جامعه کردستان ايران ديديم، افشاء و خنثى کرديم. اکنون نيز که دوره آويزان شدن اين حزب به خاتمى و دوم خرداد سپرى شده است و مردم سرنگونى طلب عملا رو در روى جمهورى اسلامى قرار گرفته اند، رهبرى حزب دمکرات با بلند کردن شعار فدراليسم و با پيام دادن به بوش و اکنون با دست دادن با حزب پان ايرانيست ميخواهد نشان دهد که مثل هميشه در کنار مرتجعترين نيروها در جهان و در منطقه، و در ايران در کنار جريانات راست اپوزيسيون ايران عليه صف سرنگونى طلب و راديکال و چپ جامعه ايران ايستاده است.

در شرايطى که داريوش همايون، ناسيوناليست "مشروطه طلب"، که زمانى زير فشار کمونيسم کارگرى منصور حکمت مجبور ميشد پز يک "متفکر ليبرال" را بگيرد، امروز مردم ايران را فراميخواندکه دنبال بوش و رامسفيلد هورا بکشند، فضائى که در آن فلان ژورناليست ملى - مذهبى و دوم خردادى ديروزى براى خيل اهورائيان، فرجه اى براى باد زدن نفرت بين عرب و پارسى فراهم ميکند، فضائى که در آن کل اپوزيسيون راست جامعه از ريز تا درشت آن شعار فدراليسم را بلند کرده اند تا با آن فضاى چپ جامعه را براست بچرخانند، رهبرى حزب دمکرات بعنوان يکى از نيروهاى سياسى بورژوائى و راست جامعه هميشه حاضر و آماده چرخاندن فضا بسمت راست بوده است، ماهيت راست و کهنه پرستانه خود و تعلق خود را به يکى از قطبهاى راست و سياه سياسى جهان اعلام ميکند و آن را علنا برخ جامعه و مردم سرنگونى طلب ميکشد.

اگر حزب دمکرات و يا هر نيروى مرتجع ديگرى حواسش نيست و در باد فضاى راست خوابيده است، ما حواسش را سرجاى خود مياوريم. مردم آزاديخواه کردستان ايران ژستها و بند و بستهاى ارتجاعى احزاب ناسيوناليست کرد در کردستان عراق را ديده و اثرات زيانبار آن را بر زندگى و بر آينده سياسى خود با رگ و پوست خود تجربه کرده اند، جنگ ميان اين نيروها را تجربه کرده اند، جنگى که هر آن دوباره ميتواند با کوچکترين اختلافى شعله ور شود، ثمرات دخالت دولت بوش در عراق را مى بينند، آينده اى تاريک و ناروشنى که در انتضارشان است را بعينه مى بينند. اين مردم در کردستان ايران هر نوع تشبث حزب دمکرات را بدرگاه دولت بوش، و هر نوع بند و بست ارتجاعى حزب دمکرات را با گروهها و سکتهاى قوم پرست و باند سياهى و فاشيستى از قبل محکوم ميکنند، ما هم کارى مى کنيم که صف راديکال و سرنگونى طلب جامعه کردستان ايران حزب دمکرات را در ملاء عام افشاء و از ميان خود طرد کنند. جامعه و مردم سرنگونى طلب و آزاديخواه و برابرى طلب در ايران و در کردستان ايران اين را از ما، از حزب حکمتيستها، انتظار دارند و ما بايد اين انتظار را براى رهبرى صف راديکال و سرنگونى طلب و بزير کشيدن جمهورى اسلامى و تامين آزادى و برابرى و زندگى شايسته انسان در ايران، برآورده کنيم.