نقل از کمونيست ١٣٦

مبارزه عليه فقر مبارزه اي به گستردگي جامعه

آذر مدرسي

امروز ديگر فقر، گراني، هراس از داشتن ناني براي فرداي خود و خانواده، ترس از دست دادن کار و بي تاميني دائم، دلهره از دست دادن سرپناه  به بخش لايتجزاي زندگي ميليونها نفر در ايران تبديل شده.

فقط يک نگاه کوتاه به آمار و اخبار ابعاد وسيع و فاجعه آميز فقري که به ميليونها انسان کارگر و زحمتکش در ايران تحميل ميشود را نشان ميدهد.  به گفته خود رژيم هر خانواده پنج نفرهء ايراني که ماهانه درآمدي کمتر از دو ميليون و هفتصد و پنجاه هزار ريال داشته باشد، زير خط فقر محسوب مي‌شود. و باز طبق آمار رسمي دولت بيش از۵  ميليون نفر از جمعيت کشور با ٣۰ هزار تومان در ماه زندگي مي‌‏کنند. حداقل حقوق کارگران براي سال آينده ١٨٣ هزار تومان تعيين شده است که با اضافه شدن همه "مزايا" به ٢٣٦ هزار تومان در ماه خواهد رسيد. اما حتي همين مبلغ ناچيز هم پرداخت نميشود و کارگران بايد هر روز براي پرداخت همين مبلغي که حتي کفاف يک زندگي بخور و نمير را هم نميدهد اعتراض کنند، دست به اعتصاب بزنند و جاده ها را ببندند. وضعيت پرستاران و معلمان هم دست کمي از کارگران ندارد. درآمد ناچيز و گراني سرسام آور حتي يک زندگي با کمترين توقع، کمترين آسايش و رفاه را به آرزوئي دست نيافتني براي بخش عظيمي از مردم تبديل کرده است. اعتصاب ١٢ هزار کارگر شوشتر، اعتراضات گسترده و سراسري معلمان گوشه هائي از اين اعتراض وسيع اجتماعي عليه فقر و فلاکتي است که به بيش از ٩٠ در صد مردم تحميل ميشود.

ميگويند وضع اقتصاد مملکت خراب است و بايد تحمل کرد، ميگويند اين وضعيت تاثير تحريمي است که امريکا و غرب عليه ايران آغاز کرده اند. اما از اين حرفي نميزنند که درست در همين وضعيت بد اقتصادي ميليونها دلار خرج دارودسته هاي تروريست اسلامي در عراق و لبنان و فلسطين ميکنند، نميگويند اگر وضع اقتصادي خراب است  چرا حقوق نمايندگان مجلس را کم نميکنند. چرا حقوق چند ميليوني رئيس جمهور، ولي فقيه و لشگر مفتخور فيضيه و مساجد به تعويق نمي افتد؟  آيا تا بحال اتفاق افتاده که پرداخت حقوق يک نماينده مجلس، ولي فقيه، فلان روضه خوان مسجد و فرمانده سپاه و ارتش حتي يکروز هم به تعويق افتد؟  در اين جامعه ثروت هست اما نه براي توليد کنندگان آن بلکه براي مصرف کنندگان مفتخور و بيخاصيت و انگل! ثروت براي مجهز کردن دستگاه سرکوب و ترور، اشاعه خرافه و اراجيف مذهبي دارند اما براي تامين يک زندگي انساني براي کارگر و معلم و پرستار نه!

زندگي انساني حق مسلم ما است اين حرف اول و آخر مردم است. توليد کنندگان ثروت مادي و معنوي دراين جامعه شايسته بهترين زندگي و برخوداري از بالاترين امکانات معنوي و رفاهي هستند.

مبارزه عليه فقر مبارزه اي به گستردگي جامعه است. قدرت اين مبارزه در همبستگي و اتحاد آن است و امروز بيش از هر زمان ديگري وقت آن است که کارگر نفت و معلم و پرستار و دانشجو صفي متحد عليه فقر و فلاکت تحميلي وبراي پايان دادن به اين زندگي خفت بار است. امروز بيش از هر زمان ديگري وقت آن است که مبارزات پراکند را متحد کنيم و حول يک پرچم براي يک زندگي انساني که حق مسلم همه ما است به ميدان بيائيم.

مارس ٢٠٠٧