چپ به وسعت جامعه است!

مركز اطلاعات كور خوانده است!

 

جمهوری اسلامی و دولت احمدی نژاد بعد از رام كردن وخودی تر كردن اصلاح طلبان و وابستگانشان در نهادهای دولتی و غیردولتی از جمله در دانشگاهها، جنگی در ابعاد جدید را با مردم ایران  آغاز كرده است.

وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران ماموران اجرای این عملیات هستند. از قرار "خطر" خودیها رفع شده و نوبت تمركز حمله به طبقه كارگر و نیروهای چپ جامعه رسیده است. اما دستگیری و زندانی كردن دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاهها نه آغاز اعلام جنگ رژیم به مردم و نه پایان آن است.

سركوب اعتصابات  كارگری  برای دفاع از شغل و سطح  معیشت و برای آزادی، مداوما" در جریان بوده است. مبارزات و تلاشهای مداوم زنان برای آزادی و برابری همواره نوك پیكان حمله جمهوری اسلامی بوده است. و اكنون دانشگاه، سنگر دیگر مبارزه برای آزادی و برابری مورد حمله مجدد قرار گرفته است.

وزارت اطلاعات و نهادهای امنیتی و پلیسی و تبلیغی دولت احمدی نژاد به خوبی میدانند كه  دانشجویان نه عوامل اخلالگر و حامل تیرو كمان اند و نه، تنها پایگاه  چپ جامعه در دانشگاهها هستند.

چپ به وسعت جامعه ایران است. در هر كوی وبرزن و كارخانه و محله و محلهای كار و زندگی مردم صدای چپ بلند است. چپ جامعه ایران یعنی طرفداران:

- .آزادی بی قید وشرط عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماعات، تشكل، تحزب و اعتصاب .

- برابری كامل و بی قید وشرط زن و مرد در حقوق مدنی و فردی. لغو كلیه قوانین و مقرراتی كه ناقض این اصل است.

- برابری كامل حقوق همه شهروندان، صرفنظر از عقیده، جنسیت، مذهب، ملیت، نژاد و تابعیت. 

- جدایی كامل مذهب از دولت و آموزش و پرورش.

- آزادی كلیه زندانیان سیاسی

- لغو مجازات اعدام

- بیمه بیكاری مكفی برای همه افراد آماده بكار بالای ١٦ سال...

 و بالاخره:‌ تعیین نظام سیاسی آینده ایران حق بی چون و چرای مردم ایران است.

 

چپ جامعه را با عناوینی چون "عوامل اخلالگر در دانشگاهها" و یا كشف "هسته های كمونیستی" و از این قبیل نامیدن، تلاش مذبوحانه وزبونانه رژیمی است كه از موج عظیم آزادیخواهی و برابری طلبی به هراس افتاده است. وزارت اطلاعات رژیم  كه تا دیروز خودیها را به زندان و شكنجه محكوم میكرد، اكنون به "مخالفان"خودی اش در دانشگاهها تذكر میدهد كه با كمونیست ها همكاری نكنند!

ورق برگشته است. شرط همزیستی مخالفین لیبرال و ملی مذهبی و تحكیم وحدتی  درون و بیرون رژیم این است كه از چپها فاصله بگیرند. غافل از اینكه این "خودی" ها نیستند كه با هشدار وزارت اطلاعات از جناح چپ جامعه فاصله میگیرند، بلكه این جناح چپ جامعه است كه حساب خود را از نیروهای وابسته و همكار و حافظ جمهوری اسلامی جدا كرده است. این فاصله پس از شكست دوم خرداد قطعی گشته است.

 

ادعای رژیم اسلامی و وزارت اطلاعات و مدیای وابسته اش چون "رجا نیوز" و غیره كه گویا در گوشه كوچكی از جامعه "هسته های كمونیستی"  و "وابستگان به "جریانات سیاسی انحرافی" كشف كرده اند، اگر خودفریبی نباشد، كه نیست، طرح یك توطئه زبونانه برای توجیه دور جدیدی از سركوب و ایجاد ارعاب در جامعه است. اما به شهادت تاریخ، جنبش چپ و برابری طلبی در جامعه در تمام طول این سالها و علیرغم سركوبهای خونین كارگران و جوانان و زنان در كارخانه و خیابانها و محلات زندگی مردم، نه تنها با رژیم كنار نیامده و تسلیم نشده و سازش نكرده است بلكه روز بروز بر میزان خودآگاهی و سازش ناپذیری و مبارزه  رادیكال خود افزوده است.

جمهوری اسلامی كور خوانده است كه گویا با زندانی كردن چند ده نفری از یك جنبش عظیم اجتماعی چپ و آزادیخواه و برابری طلب میتواند جامعه ایران را مرعوب كند.

اگر همه اصلاح طلبان و لیبرالها و ملی مذهبی ها و نوكران چپ و راستشان چون توده ای- اكثریتی ها، یزدی ها و غیره پشت بهم بدهند كه داده اند، تازه مبارزه  مردم آزادیخواه و برابری طلب، مستقل و مصمم تر شده و با كنار رفتن  گرد و غبار اصلاح طلبی و لیبرالیسم نوكر و بزك كنندگان جمهوری اسلامی، افق مبارزه مردم شفاف تر و سازش ناپذیر تر خواهد شد.

 

با آغاز دستگیریهای اخیر دانشجویان دانشگاههای ایران، جنب و جوشی عظیم و بیداری و آگاهی پرشوری از درون جامعه ایران موج میزند. اكنون شعار" نه به جنگ"، "دانشگاه پادگان نیست" و جامعه بی صاحب  و بی رهبر نیست،‌ به راس شعارهای آزادیخواهانه مردم عروج كرده  است.

اكنون جمهوری اسلامی در هر شعار آزادیخواهانه و برابری طلبانه كارگران و مردم در كارخانه ها و دانشگاهها و در میان جوانان خواهان رهایی فرهنگی و اخلاقی و در میان زنان برابری طلب و مخالف  همه تبعیضهای پلید جنسی و درمحلات كار و زندگی مردم، هسته های كمونیستی و سوسیالیستی می بینند. این حقیقتی  است كه جمهوری اسلامی تلخی آن را چشیده و خطرش را احساس می كند. خطر جنبش و جناح چپ جامعه ای كه به كمتر از آزادی و برابری رضایت نمیدهد. این ندا را همه جا در كارخانه و محله و زندان و در هر كوچه و برزنی به وسعت همه شهرهای ایران می توان شنید. مدتها است كه جبهه و جناح چپ جامعه، رهبران و  فعالینش را در بطن خود پرورش داده و خود را سازمان میدهد. اتهامات وزارت اطلاعات رجزخوانی بی مایه ای بیش نیست.

مردم ایران، زنان و مردان و جوانان به دولت احمدی نژاد و وزارتخانه های اطلاعاتی و جاسوی اش میگویند:

مگر كارگران شركت واحد را به عوامل بیگانه و اینكه از امریكا پول و اسلحه میگیرند متهم نكردید؟ و هنوز رهبرانشان را در زندان نگه نداشته اید؟ آیا كارگران خاتون آباد را به خاطر كشف هسته های كمونیستی به گلوبه بستید؟ یا دلیل سركوب تجمع زنان در جلو دانشگاه  چه بود؟ قرق خیابانها و دستگیری و آزار دسته دسته  دختران و پسران جوان به خاطر چیست؟ در این جدال و كشمكش بین آزادی و ارتجاع اسلامی  به وسعت جامعه ایران چه "توطئه" ای  كشف كرده اید؟

مردم میگویند، آقایان؛ دنبال كشف توطئه نگردید. مبارزه ما علیه سركوب و اختناق و برای آزادی و برابری، مبارزه ای آشكار و رودر رو و صریح و سازش ناپذیر است. در این مبارزه پیروزی از آن ما است.

ما  مردم ایران، طبقه كارگر و جوانان و زنان این مملكت به این حقیقت هم واقفیم كه همچنانكه فلسفه استقرار شما در ایران و تحمیل شما به مردم از ترس قدرت گیری همین چپ بود، تداوم حیات تان هم در سركوب همین جنبش چپ است.

ما به این حقیقت واقفیم كه جنگ جمهوری اسلامی با جناح چپ و آزادیخواه و برابری طلب جامعه هم، بخشی از چراغ سبز دولت احمدی نژاد  به امریكا و دولت هایی است كه این رژیم را سر كار آوردند.

جمهوری اسلامی اگر از طرفی خود عاملی در آفرینش خطر جنگ و فراهم آوردن امكان تباهی جامعه است، از طرف دیگر میخواهد با اعلام جنگ به چپ جامعه رضایت جنگ طلبان را هم حاصل كند كه رژیمش خاصیتهای چند گانه ای دارد و تنها عامل شر نیست بلكه میتواند منشا خیر برای آنها هم باشد.

یزدی یكی از همكاران مخلص و همكار  جمهوری اسلامی،  در خاطرات "افتخار" آمیزش، گوشه ای كوچك از این حقیقت را بیان میكند:

س: پس مطابق طرح برژينسكي ( ايجاد ائتلاف ارتش و روحانيت)، واشنگتن به روحانيت به عنوان يك آلترناتيو نگاه مي‌كرده‌است؟
یزدی: بله، به عنوان نيرويي كه مي‌تواند بعد از شاه، خلاء قدرت سياسي را پر كنند و مانع تصاحب قدرت از طرف كمونيست‌ها شوند. بگذاريد اين جوري بگويم كه آمريكا، حاكميت روحانيت و همكاري با ارتش را در راستاي دفع خطر كمونيسم لازم مي‌ديد. مهم‌ترين مسئله امريكايي ها در آن مقطع تاريخي- به خصوص با عنايت به رويدادهاي... اين بود كه چگونه با رفتن شاه، ايران به دامن كمونيسم نيفتد.

 

ما و كل جناح چپ جامعه و همه نیروهای آزادیخواه و برابری طلب به دولت احمدی نژاد و كلیت جمهوری اسلامی می گوییم، مبارزه  برای آزادی و برابری بی امان است و شما را از آن گریزی نیست.

دانشجویان در سراسر ایران می گویند "رفقای ما را آزاد كنید"، خانواده های زندانیان می گویند، "فرزندان ما را آزاد كنید".  این خواست تنها دانشجویان و خانواده های زندانیان نیست. این خواست طبقه كارگر، زنان و جوانان و همه جویندگان آزادی و برابری است. ما و مردم به جمهوری اسلامی و همه اعوان و انصارش میگوییم، شرم كنید! با این مزخرفات وزارت اطلاعاتتان نمیتوانید جنبش ما را كوچك كنید. جنبش ما آتشفشان عظیمی زیر پای شما و جمهوری اسلامی در كلیت آن است.

 

كارگران! زنان! جوانان! مردم آزادیخواه و برابری طلب!

در جدال كنونی رژیم  با شما مردم، تا همین حالا جمهوری اسلامی بازنده و شكست خورده است. این پیروزی را با آزادی دانشجویان زندانی و همه زندانیان سیاسی دیگر باید تثبیت كنیم. شكست و سرافكندگی را باید بر پیشانی دولت، وزارت اطلاعات و همه عواملش كوبید.

مبارزه برای آزادی زندانیان، قرار گرفتن در كنار خانواده هایشان بطور مداوم، ایجاد نهادهای دفاع از دانشجویان و زندانیان سیاسی، تهیه نامه ها و تومارهای اعتراضی، حمایت طبقه كارگر و اخطار به اعتصاب، در صورت نگه داشتن زندانیان، به معنی برافراشتن پرچم آزادی و برابری در كارخانه و مدرسه و محله و بر سر درب هر كوچه و برزن جامعه است.

 جمهوری اسلامی پیام مردم آزادیخواه و برابری طلب را شنیده است. سیلی مدافعان و جویندگان آزادی و برابری را خورده است. نباید مجال و فرصت انتقام جویی از فرزندان مان را با توهم ارعاب جامعه، به این رژیم داد. پوچی این توهم را باید بر پیشانیش كوبید.

 

زنده باد جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی

حزب كمونیست كارگری- حكمتیست

٢١ آذر ٨٦ (١٢ دسامبر ٢٠٠٧)