کماندوهايي که روزه سياسي ميگيرند!

محمد فتاحي

۱۹ ژانويه ۰۷

ناسيوناليست ها و قوم پرستان کرد از طريق بازوي "حقوق بشري" شان جرائت کرده در کردستان فراخوان روزه سياسي به مردم داده اند. داستان قضيه در اعلاميه کميته کردستان حکمتيست ها آمده است.

همه ميدانيم که ناسيوناليسم کرد تا مدتي قبل گردو با دم مي شکاند و زمين و زمان به توپ مي بست، جلوتر از بوش راه خاورميانه بزرگ را صاف ميکرد و از دمکراسي آمريکايي پائين نمي امد. قرار بود کماندوهاي اينها در تابستان گذشته همزمان با بمباران تهران، منطقه را به اشغال پوتين هاي شان در آورند. آن زمان نهاد حقوق بشري اينها قرار بود در پوشش آمبولانس به کارهاي پشت جبهه اي مشغول باشد و سروران احزابشان رهبر و فرمانده بمانند.

سؤال اين است چرا آمبولانس هاي اينها جاي تانک هاي شان را گرفته اند؟ چرا نهاد "حقوق بشري" خود را سرور و فرمانده کرده اند؟ و چرا به سبک جناحهاي جمهوري اسلامي به روزه گرفتن روي آورده اند؟

پاسخ روشن است. آقاي بوش، سردار بالاتر اينها، کسي که برايشان نقشه و خط و نيرو و اميد و پول ميداد، حالش خوب نيست. به همين دليل تا اطلاع ثانوي ناسيوناليسم کرد بايد اميدش را جاي ديگري بيابد، و براي پيشبرد "کردايتي" پرچم افق شان را جاي ديگري گره بزند. جمهوري اسلامي هميشه يک آپشن(انتخاب) اينها براي سازش و مماشات بوده است، حالا چرا نباشد؟ توسل به "روزه سياسي" قبل از اينکه فراخواني به مردم باشد، پيامي به سران جمهوري اسلامي است که "مثل سابق به دامن اسلام برگشتهايم!"

مشکل فقط اين نيست. "حزب محبوب ملت کرد" هم تحت تاثير ناراحتي هاي قلبي بوش چند پارچه شده است. نه فقط اين، خبر زدوخورد مسلحانه و سنگربندي هاي اينها عليه هم جزوي از اخبار منتشره در محافل خودشان است. تحويل سرکردگي در اين فراخوان به شخصيت هاي داخلي کشوري ناسيوناليسم، ناشي از بيماري سياسي شخصيت هاي خارج کشوري اينها در درون احزاب شان است.

جلو انداختن نهاد "حقوق بشر کردي" شان در اين فضاي شکست و نا اميدي، اعلام اين نکته است که اينها به حقوق بشر در چهارچوب جمهوري اسلامي راضي اند، دمکراسي بوش بي دمکراسي!

مانور در "تقاضا" از مشخصات ذاتي اينهاست. روزي به رهبري توده اي ها خودمختاري اسلامي، خودگرداني و خودگرداني اسلامي را هم از جمهوري اسلامي گدايي کردند، امام راحل جواب رد داد. جلو انداختن اعضاي کرد زبان رژيم در مجلس فعلي و قبلي و خيل "کرد" هاي مقيم مرکز نه براي رهبري که براي ايفاي نقش ميانجيگري در مماشات جمهوري اسلامي و ناسيوناليسم کرد در اين دوره است. راه انداختن کنگره کشف هويت براي "کرد" در تهران چند هفته گذشته، قبل از اينکه تقلايي براي يافتن هويت بحراني باشد، اعتراف به اين مسير جديد است که "سرنوشت کرد" در تهران تعيين ميشود نه در واشنگتن.

بوشيهاي عزيز ديروز و اسلاميون ناسيوناليست امروز!

شما هر نقشه اي داريد، هر اميدي جستجو ميکنيد، هر راهي را ميرويد، آزاديد و مبارک. اما خوب است و منصفانه که بپذيريد که شکست خورده ايد. بپذيريد که مردم در هيچ جايي همراه شکست خوردگان نخواهند آمد. اين را اگر از ما نمي شنويد، اما ناچاريد روز موعودتان با چشم خود ببينيد و آنگاه ناچارتريد باور کنيد.

زنده باشيد تا واقعيات ديگرتري را هم ببينيد.

m.fatahi@gmail.com