نقل از کمونيست ١٢٨

همه چيز هست، اما ما کارگران و مردم از آن بي نصيبيم

 

محمود قزويني                                                                

 

افزايش سريع و پرش وار قيمت کالاها در ايران مرتب ادامه دارد. گراني کمر هر خانواده کارگر و زحمتکش را شکسته و زندگي آنها را بيشتر از پيش مشکل ميسازد. سطح دستمزد واقعي کارگران نسبت به گذشته بشدت سقوط کرده است و ابعاد بيکاري گسترده و گسترده تر ميشود. در همين سه ماه اخير قيمت کالاهاي مصرفي مانند گوشت و نان ٢٥٪ افزايش پيدا کرده است. قيمت مسکن بيکباره  نزديک به دو برابر شده است و اين وضعيت سالهاست ادامه دارد و روز به روز بدتر ميشود.  قيمت گوشت کيلوئي ٦٣٦٠ تومان شده است و همچنان در حال صعود است. بسياري از خانواده هاي کارگري از خوردن گوشت محروم شده اند و اين محروميت از خوردن برخي از کالاهاي اساسي مصرفي دارد کل خانواده هاي کارگري را تهديد ميکند. بيکاري گسترده تر ميشود، دستمزد واقعي کارگران، در مقابل افزايش اسمي ناچيز که سطح آن سالانه توسط دولت تعيين ميشود سقوط ميکند و سطح زندگي طبقه کارگر و زحمتکش وخيم و وخيم تر ميشود. نه تنها اين، بلکه کارفرماها و دولت به طور دائم  در تلاشند تا قوانين کار را به ضرر طبقه کارگر و براي آسان سازي استثمار بدون رادع و مانع کارگر توسط سرمايه و سرمايه دار تغيير دهند. اکثريت کارگران را به استخدام موقت در آوردند تا هم هر زمان خواستند آنها را اخراج کنند و هم صداي کارگر را کاملا خاموش کنند و مانع بستن نطفه هر نوع اعتراضي شوند. کارگر قراردادي جرات هرگونه اعتراض را از دست ميدهد. چون نه به دليل اعتراض، بلکه به دليل اولين نشانه نارضائي، کارگر اخراج ميشود. کارفرماها  در مقابل  کم سود دهي و يا ورشکستگي شرکتهايشان،  مزد کارگر را گرو ميگيرند و آن را نميپردازند.   

جمهوري اسلامي هميشه علت مشکلات اقتصادي کارگران و مردم زحمتکش را به گردن توطئه گران خارجي و داخلي، جنگ، تحريم ... انداخته است و گاها هم چند صباحي را با وعده و وعيد و بهتر شدن وضعيت و اينکه جمهوري اسلامي طرفدار مستضعف است و به مستضعفان رسيدگي ميکند سر کرده است.  احمدي نژاد که طبق معمول هر صاحب منصب دولتي با وعده و وعيد بهتر شدن وضع اقتصادي به ميدان آمده بود، در مقابل افزايش سرسام آور گراني و بدتر شدن اوضاع اقتصادي مردم ، به حربه هميشگي و قديمي جمهوري اسلامي توسل جست و اعلام نمود که علت گراني توطئه دشمنان خارجي براي محروم کردن ايران از دستيابي به انرژي هسته اي است.  احمدي نژاد گفت " گراني را از دولتهاي قبلي به ارث برده است و دشمنان  از ضربه‌زدن به ملت ايران از خارج مأيوس هستند و تلاش دارند با ايجاد رخنه و تفرقه در صفوف به هم پيوسته ملت، در داخل به اهداف خود برسند"

اين حربه قديمي و کهنه جمهوري اسلامي است. جمهوري اسلامي هميشه علت فقر و تنگدستي اکثريت مردم، يعني طبقه کارگر و زحمتکش را با  حربه "توطئه بر عليه انقلاب"، جنگ،  و يا اينکه "حالا دوره سازندگي است و بايد بيشتر کار کرد و ساکت بود" و جديدا هم به نام  توطئه خارجي در مقابل " حق مسلم  دستيابي به انرزي هسته اي" توجيه کرده و ميکند و به همين بهانه ها هم اعتراضات کارگران و مردم را سرکوب کرده است.

جمهوري اسلامي و طبقه سرمايه دار ايران، بحران اقتصادي و دشواريهاي اقتصادي لاعلاج خود  را  با حمله وسيع تر به سطح معيشت طبقه کارگر و تحميل فقر بيشتر به طبقه کارگر و زحمتکش جبران ميکنند. از نظر جمهوري اسلامي و طبقه سرمايه دار ايران بار بحران اقتصادي جمهوري اسلامي  و نظام سرمايه داري ايران و مشکلات اقتصادي ناشي از فشارهاي خارجي مانند جنگ و تحريم اقتصادي و...(که هميشه جمهوري اسلامي به استقبال اين نوع مشکلات  ميرود، تا از بحرانهاي سياسي داخلي فرار کند و مردم را سرکوب کند) بايد به دوش مردم کارگر و زحمتکش باشد.

وقتي مسکن گران ميشود، در واقع مسکن براي طبقات خاصي، براي اکثريت مردم، براي طبقه کارگر و زحمتکش گران ميشود. صاحبان شرکت هاي مسکن و بساز و بفروشها از اين گراني سود ميبرند و بخشهاي ديگر طبقه سرمايه دار هم با افزايش قيمت کالاي خود در مدتي کوتاه، مانع سقوط سود سرمايه خود ميشوند. گوشت گرانتر ميشود، نان گرانتر ميشود، پارچه و لباس گرانتر ميشود، تلفن گرانتر ميشود، خلاصه هر کسي که کالائي براي فروش دارد بر قيمتش ميافزايد. فقط کارگران و مردم زحمتکش هستند که با همان دستمزد ناچيز و يا با يک افزايش اسمي ناچيز سالانه، که در برابر تورم و گراني هيچ است، مجبورند اين کالاها را بخرند. دولت و طبقه سرمايه دار ايران، از اين طريق  بحران اقتصادي  دائما عمق يابنده نظام سرمايه داري خود را با کاهش سطح معيشت طبقه کارگر و مردم زحمتکش و در واقع با خريد ارزان تر نيروي کار در بازار به نفع خودشان جبران ميکنند. کسب ارزش اضافه و مافوق سودي که طبقه سرمايه دار و دولت از استثمار طبقه کارگر و زحمتکش بدست مياورد، نه تنها کاهش پيدا نميکند، بلکه افزايش هم مييابد. از خرج و مخارج  ماشين دولتي انگل جامعه چيزي کم نميشود. بودجه سپاه و ارتش و نيروهاي ديگر نظامي و انتظامي،  بودجه وزارت اطلاعات،  بودجه فيضيه قم و پرورش دايناسورهايي به نام   ملا، از بودجه تبليغات صدا و سيما، از بودجه تبليغات براي ابولهول حماقت و جنايت يعني خميني، چيزي کاسته نميشود، از بودجه خامنه اي چيزي کاسته نميشود. حقوقهاي کلان همه سردمداران ريز و درشت حکومت سر جايش است. حقوق يک نماينده مجلس دهها برابر حقوق يک کارگر است. ماشينهاي اخير مدل و گرانقيمت آنها جلوي خانه ميليوني اش پارک است و دست نخورده است. سردمداران حکومتي نه تنها به اينها بسنده نميکنند، بلکه با دزدي و زد و بند و چپاول زياد از ثروت کشور، ميلياردها دلار پول به جيب ميزنند و در بانکهاي ايران و يا خارج از ايران آن را نگهداري ميکنند. فقط گاه به گاه گوشه کوچکي از اين چپاولهاي صدها ميليارد توماني و دلاري افشاء ميشود و به بيرون درز ميکند. در حالي که در اثر گراني و فقر خانواده هاي بيشتري از کارگر و زحمتکش کاملا به قعر جامعه، به اعتياد و فحشاء و... رانده ميشوند، بودجه نظامي مخفيانه و علني افزايش پيدا ميکند. جنگ افزارهاي بيشتري خريداري ميشود و مخارج بيشتري صرف نمايش هاي نظامي  و افزايش قدرت نظامي و قدرت تبليغاتي  ميشود.

طبقه کارگر و مردم زحمتکش بايد در مقابل اين يورش طبقه سرمايه دار و دولتش به سطح زندگي خود بايستد. مسکن، گوشت، نان، پارچه، لباس، ميوه و...به اندازه کافي در بازار است. همه اينها هم  بدست ما مردم کارگر و زحمتکش توليد ميشود و بودجه کافي هم براي تامين همه کالاهاي مورد احتياج مردم  وجود دارد. بايد کارگران و مردم بخواهند که به جاي اينکه اين کالاها فقط در اختيار يک طبقه خاص، طبقه سرمايه دار و متمول و دولت جمهوري اسلامي باشد و فقط صرف مصارف نظامي و تبليغاتي و سرکوبگري دولت شود، بايد در اختيار مردم قرار گيرد. وقتي نوبت کالاهاي مصرفي مردم ميرسد، دولت جمهوري اسلامي فرياد ميزند که واردات بيرويه افزايش مييابد، اما وقتي نوبت خريد کالاهاي نظامي است ميلياردها دلار راحت صرف آن ميشود و حتي براي خريد آنها ميلياردها دلار در بازار سياه و در زد و بندها ميريزند. نمونه ايران گيت در سالهاي جنگ ايران و عراق که جمهوري اسلامي به طور مخفيانه از "شيطان بزرگ"  اسلحه تامين ميکرد فقط يک نمونه کوچک از اين نوع بوده است. در همان زمان کودکان طبقه کارگر و زحمتکش از نداشتن شير و دارو رنج ميبردند و در مواردي در اثرکمبود دارو و غذا جان ميدادند. الان هم  ميلياردها دلارصرف دستيابي به سلاح هسته اي و جنگ افزارهاي ديگر ميشود. به جاي اينکه بودجه صرف خريد جنگ افزار، ارتش، سپاه، گله هاي حزب الله، کنترل دانشجو و کارگر پيشرو و معترض، کنترل سازمانها و شخصيتهاي سياسي مخالف و چپ، صرف نيروهاي سرکوب و تحميق شود، بايد صرف خريد مايحتاج مردم شود و ارزان در اختيار مردم کارگر و زحمتکش قرار گيرد.

رژيم جمهوري اسلامي با تحميل بيحقوقي کامل به طبقه کارگر ايران و با سرکوب اعتراضات طبقه کارگر و محروم کردن آن از حق تشکل اقتصادي و سياسي  و از حق اعتصاب براي دفاع از حقوق خود، توانسته است، اين شرائط را براي طبقه سرمايه دار و خود فراهم سازد. طبقه کارگر بايد با تشکل يابي اقتصادي و سياسي خود به اين وضعيت خاتمه دهد. تشکل يابي اقتصادي و سياسي طبقه کارگر، نه تنها از سرشکن کردن بحرانها و فشارهاي اقتصادي بر زندگي طبقه کارگر در حال حاضر جلوگيري ميکند، بلکه طبقه کارگر را براي تغييرات بنيادي در جامعه آماده ميسازد.

در حال حاضر براي جمهوري اسلامي و طبقه  سرمايه دار در ايران وفور نعمت است و براي طبقه کارگر و مردم زحجمتکش فقر و گراني و تنگدستي.

جمهوري اسلامي در بحران سياسي و اقتصادي عميقي دست و پا ميزند و راه برون رفتي ندارد. مردم ميتوانند همه چيز را بدست بياورند.