نقل از کمونيست ١٢٧

تار و مار شدن باندهاي اسلامي در سومالي

محمود قزويني

 

باندهاي مسلح اسلامي در سومالي که در متن از هم پاشيدگي جامعه مدني در سومالي در طي سالهاي اخير رشد کرده اند، در ماههاي اخير توانستند باندهاي مسلح ديگر را شکست دهند و پايتخت سومالي و تقريبا سراسر بخش شمال سومالي را که پس از هم پاشيدن سومالي در سال ١٩٩١ و دوقسمت شدن آن، "سومالي لند" نام گرفت را به تصرف خود در آوردند. از ماه ژوئن ٢٠٠٦ که باند اسلامي  "اتحاديه دادگاههاي شريعت" قدرت از چنگ باند مسلح  حاکم ديگر در آورد، تلاش نمود تا در سومالي مقررات و قوانين بسيار سخت اسلامي وضع کرده و جرم نماز نخواندن را اعدام اعلام کردند و اعلام نمودند هر کسي  مقررات اسلامي را در پوشيدن لباس و يا به جا آوردن عبادت رعايت نکند به اشد مجازات ميرسد. سومالي ميرفت که به يک پايگاه کامل تررويسم اسلامي در آفريقا تبديل شود و مردم سومالي که سالهاست در زير سناريوي سياهي که تحت نظم نوين جهاني ايجاد شده است رها شده اند، ميرفتند که شرائط جهنمي تر و غير انساني تر و سخت تري را  سالها زير حاکميت سياه باندهاي تروريست اسلامي بگذرانند. به خاطر ريش نزدن و نماز نخواندن اعدام شوند و سنگسار زنان و کودکان در هر کوچه و محله اجرا شود و راديو و تلويزيونشان را اعدام کنند و خلاصه گروهها و باندهاي اسلامي از اروپا و خاورميانه براي آموزش زدن هواپيماي مسافربري به ساختمانها و بمب گذاري در قطار و معابر عمومي راهي آنجا شوند  و خلاصه برقعه و دادگاههاي شريعه در آنجا جا پايشان را محکم کنند.

اما اين نشد. با يک حمله ضعيف ارتش اتيوپي نيروهاي اسلامي " اتحاديه دادگاههاي شريعه"  تار و مار شدند و شرشان از سر مردم سومالي کوتاه شد. ميگفتند اسلاميون در همين مدت کوتاه از سراسر دنيا عازم سومالي شده بودند. اما همه شان بدون حتي يک مقاومت ضعيف فرار را بر قرار ترجيح دادند.

 مسلما باندهاي مسلحي که توسط اتيوپي حمايت ميشوند آرامش و امنيت براي مردم سومالي نمي آوردند. اما شرائط براي مردم سومالي بهتر شده است. مردم سومالي از بختک حکومت باندهاي اسلامي راحت شدند. حداقل بر طبق مقررات وضع شده " اتحاديه دادگاههاي شريعه"  براي روزه خواري و نمازنخواندن اعدام نميشوند. حمله اتيوپي به سومالي به هر دليلي و بر متن هر چيزي صورت گرفته باشد، وضعيت بهتري را نسبت به زمان حکومت باندهاي اسلامي مياورد.

وضعيتي که مردم سومالي در آن گرفتار شده اند از نيازهاي سرمايه به انباشت و يا بهتر بتوان گفت از عدم رغبت سرمايه به انباشت و سرمايه گذاري در سومالي و آفريقاي مرکزي  و از نيازهاي اقتصادي و سياسي دولتهاي سرمايه داري غرب در شرائط امروز، در شرائط نظم نوين جهاني منشاء گرفته است. 

سرنوشت سومالي براي خروج از وضعيت سناريوي سياه کنوني در خود سومالي نهفته نيست. به ميدان آمدن نيروي کارگر و بشريت آزاديخواه در خود غرب صنعتي و کشورها و مناطقي  که بشريت آزاديخواه توان و نيروي تغيير جامعه را به نفع آزاديخواهي و سوسياليست دارد، ميتواند سومالي را نجات دهد.

مردم سومالي هم بايد تحت اين شرائط نيروي خود را براي ازادي حدادي کنند و از هر فرصت بدست آمده براي زندگي بهتر و آسوده تر و قدرتمند شدن خود بهره ببرند. مردم سومالي بايد از تار و مار شدن باندهاي اسلامي  در اين جهت بهره ببرند.