نقل از کمونيست ١٢٢

١٦ آذر فرجه اي براي اتحاد صف آزاديخواهي!

 

خالد حاج محمدي                                                                                        khaledhaji@yahoo.com

 

نسل جوان در ايران همراه با توقعات آنها از زندگي و تناقضي که اين توقعات با واقعيت تحميل شده بر آنان يک مشکل لاينحل هميشگي جمهوري اسلامي بوده است. جوانان در اين جامعه توقع حداقل زندگي را در سطح استانداردهاي به رسميت شناخته امروز را دارند که در جمهوري اسلامي جرم است. لذا تلاش براي زندگي انساني و مرفه و آزاد همراه با تنفر عميق از جمهوري اسلامي به عنوان حکومتي ضد اين توقعات و ضد شادي و آزادي و رفاه مردم  در ميان اين نسل موج ميزند. اين مسئله يک معضل بزرگ و هميشگي جمهوري اسلامي بوده است.

دانشگاه از طرفي مرکز بخش وسيعي از اين نسل است، از طرف ديگر مردم به اين مکان به عنوان مرکز دانش و علم و همزمان  مرکز نسلي که قرار است سرنوشت آتي اين مملکت را در دست بگيرند، با احترام نگاه خواهند کرد. چشمها به دانشگاه دوخته شده و  هم حساسيت و هم سمپاتي به اين مراکز زياد است.  

١٦ آذر فرجه و امکاني است که اين نسل تلاش خود در تقابل با تحجر اسلامي و در دفاع از اميالهاي انساني خود را يک کاسه کند و قدرت و درجه تنفر خود را به قوانين حاکم در مقابل چشم همگان قرار دهد. اين روزي است که در همه مراکز تحصيلي تلاش ميشود که هر چه باشکوهتر اين نمايش قدرت برگزار شود و در مقابل جامعه قرار داده شود. تلاش ميشود پرچم دفاع از آزادي و برابري، دفاع از حرمت و کرامت انسان به عنوان خواست و اميال اين نسل به اهتزاز در آيد. تلاش ميشود حول اين پرچم نسل جوان متحد شود و نيروي خود را در اين روز و در ادامه مبارزه عليه جمهوري اسلامي به ميدان آورد. پيشروان اين نسل از اين فرصت براي اتحاد خود و براي ايجاد صفي متحد از مبارزيني که زبان حال اين نسل و مردم آزاديخواه هستند استفاده کنند. اگر در اين روز گسيل گله حزب الله حتي ميدان شکل گرفتن يک تجمع را به دانشجويان ندهد، شکل دادن به اين صف در ابعاد سراسري، يک دستاورد مهم و يک نياز حياتي براي ادامه مبارزه و تلاش اين نسل و مردم است.

جمهوري اسلامي با علم به همين حقايق در مقابل اين صف و براي خاموش کردن اين صدا خود را آماده کرده است. از بسيج نيروهاي انتظامي و حفاظت دانشگاه و مراکز اطلاعاتي تا بکارگيري نيروهاي شبه نطامي و لباس شخصي و تا باز خواست و احظار و محروم کردن دانشجويان معترض از تحصيل و پرونده سازي براي آنها کوتاهي نکرده است. تلاش ارتجاعي جمهوري اسلامي در تمام عرصه ها از دانشگاه تا کارخانه، از ميادين شهرها تا زندان اوين در راستاي خاموش کردن صداي اعتراض مردم و در راس آن در هم شکستن جنبشي است که يک توقع انساني را در مقابل جامعه قرار داده است و خواهان آزادي، برابري و رفاه ميباشد. جمهوري اسلامي نيک ميداند که ديگر تحميق کار ساز نيست، کسي براي آخوند و تبليغات اسلامي و خدا و پيغمبرشان تره خرد نميکند. به همين دليل اسلحه از رو بسته اند، کارگر مبارز را زنداني ميکنند، او باش و مزدوران را به جان زنداني سياسي مي اندازند، دانشجو را در سبزوار با چاقوي تعصب اسلامي و شرعي ميکشند، تلاش ميکنند محيط هاي آموزشي را از مخالفان پاک کنند و آدم رباي و تهديد هر روزه و کشار و سنگسار را به عنوان ابزار عقب راندن مردم بدست گرفته اند.

مردم در مقابل اين توحش عقب ننشته اند. در پيشاپيش مردم معترض نسل جوان با توقعات امروزي از زندگي قرار گرفته است که رسيدن به ابتدايي ترين اميالهاي خود را در گرو رفتن جمهوري اسلامي قرار داده است. ١٦ آذر خارج از اينکه اين جنبش چقدر بتواند نيروي خود را متحد به ميدان آورد، امکاني است که پيشروان اين نسل در ابعاد سراسري به هم وصل شوند و با هم متحد شوند. مهم اين است در اين مدت بتوان به اين صف شکل داد و پرچم دفاع از آزادي، رفاه و آسايش را چنان بلند کرد که همه ببينند و بتوانند انتخاب کنند و به آن بپيوندند. هر کس و هر جرياني تلاش دارد مهر جنبش خود را به اعتراضات دانشجويان و مردم در ١٦ آذر بزند. از انجمن اسلامي تا انواع جريانات ملي و مذهبي در تلاش هستند که به اين تحرک که شروع شده است، رنگ خود را بزند. راستترين جريانات مجبور شده اند با دفاع از آزادي بيان و عقيده  به ميدان بيايند. اين البته جاي خوشحالي است. اين نشانه قوي بودن جنبش برابر طلبانه است. خارج از اينکه اين جريانات به چه ميزان به اين شعار معتقدند يا نه نفس اين مثبت است. اين صداي پاي ماست که ديگران را مجبور کرده است با همين شعار ظاهر شوند.  اين پيامي پر معناست و نشان ميدهد که نيروي جوان و جنبش برابري طلبانه در دانشگاه قوي است. که حرف دارد، که مردم و نسل جوان را نمايندگي ميکند.  اين نشان ميدهد که اين جنبش و رهبران و نمايندگان آن شانس بزرگي را دارند و حرف آخر را ميزنند. اين نشانه آن است که جنبشهاي ديگر عملا باخته اند، تسليم شده اند، افقهاي آنها شکست خورده است و فرجه اي براي کمونيستها و آزاديخواهان ايجاد شده است. بايد تلاش کرد در ابعاد سراسري نيرو جوان را حول دفاع از آزادي و برابري متحد کرد و سدي در مقابل توحش اسلامي ايجاد کرد. بايد اين فرجه را درک کرد و فهميد و از آن استفاده کرد. بايد به همه نشان داد که اين نسل نمايندگي ميشود، که پرچم اين نسل دفاع از انسانيت، از برابري انسانها و از عدالت و آزادي است. اکنون مستقيم نمايندگان واقعي دانشجويان و مردم در جلو اين صف خواست و مطالبه آنها را بيان ميکنند و آنها را نمايندگي ميکنند.  بايد نشان داد که دانشگاه محل نفاق قومي و مذهبي نيست. اين نسل اميال و آرزوهاي مردم را براي يک زندگي انساني نمايندگي ميکند و ميدان را بر جنبشهاي ارتجاعي تنگ کرده است. دانشگاه محل عربده کشي اسلامي و قومي نيست. نيروي جوان خواهان امنيت و آسايش است، خواهان يک جامعه سلکولار و آزاد است. ١٦ آذر امکاني است که اين نيرو متحدانه با پرچم خود به ميدا بيايد و خواست و آرزوي خود و مردم را براي زندگي شايسته انسان امروز نمايندگي کند و توجه همگان را به خود جلب کند. شکست تعرض جمهوري اسلامي به معيشت کارگر و مردم محروم، به آزادي بيان و عقيده، به زن و کودک و به هر آنچه نشانه تمدن است، تنها در گرو اين است که چپ و کمونيست در جامعه لولاي اتحاد مردم حول پرچم آزادي و برابري در همه جا و از جمله در دانشگاه شوند.