انحلال طلبان زير نور

سياوش دانشور

به کادرهاى حزب

رفقا!

سمينار پنجشنبه شب رفيق کوروش مدرسى ديگر هيچ ابهامى براى کسى باقى نميگذارد که چه کسانى طرح فروپاشى حزب را در دست دارند. کوروش مدرسى هنوز رئيس دفتر سياسى حزب است و تهديد ميکند که يا پلنوم طرح ما را قبول ميکند و يا راه ما جدا ميشود!

اين پلاتفرم گروگان گيرى حزب است. هيچ جاى دنيا در هيچ حزب سياسى کسى نميگويد يا به طرح ما راى ميدهيد يا ما ميرويم! اين هاى جک کردن حزب است. اين مشابه رفتارى است که عبدالله مهتدى با کنگره کومله کرد. رفقا هيچ تک نفرى در اين حزب مستقل از نظرش نبايد اين روشهاى موهن را قبول کند. با هيچ استدلالى اين رفتار قابل توجيه نيست. اين رفتار سياسى نشان بن بست سياسى است. رفقائى که واقعا نگران سرنوشت حزب اند بايد اين سياست کوروش مدرسى و دوستانش و رفتار ضد حزبى و انحلال طلبانه شان را عميقا بشناسند و در نطفه شکست دهند. کوچکترين سازشى در اينمورد جايز نيست. مطقا جايز نيست. اما اينها تلاشى براى پوشاندن موضع ضعف سياسى است. اين سمينار اعلام شکست سياسى بود. اين سمينار عصبيت از اقليت بودن در ميان حزب بود. اين سمينار واکنشى نسنجيده و آماتور به مواضع کادرهاى حزب در دفاع از حزب و کمونيسم کارگرى بود. کوروش مدرسى قدم در جائى گذاشت که هيج راهى براى برگشت باقى نگذاشت. رفيق ما چمدانهايش را بسته است و دارد ميرود. کسى که ميگويد کنگره چهارم را قبول ندارد، کسى که ميگويد کنگره آتى را قبول ندارد، کسى که عالى ترين مرجع حزبى را به هيچ ميگيرد و اعلام ميکند که در آن شرکت نميکند، چنين کسى تصميم اش را گرفته است و آژيتاسيون سطحى اش در مورد "دفاع از حزب کمونيست کارگرى" پوچ تر از پوچ است.

تمام شعارها و تبليغات پادرهوا حول ماجراجوئى و انحلال طلبى برملا شدند. سازمانده ماجراجوئى و انحلال طلبى خود را نشان داد. انحلال طلبان و فرصت طلبان سياسى زير نور قرار گرفته اند. قايم شدن ديگر ممکن نيست. تحميل انشعاب و فروپاشى به حزب، گروگان گيرى حزب و هيچ دانستن کادرها و اعضاى حزب، لازم است پاسخى روشن و قاطع بگيرد. در عين حال شاه بيت سياست کوروش پيرامون "حزب تعدد نظرات و وحدت اراده" اولين محصول نامبارکش را ببار آورد. کسى که نميتواند از نظرش دفاع کند، بلوکى که نه حول سياست کوروش که حول انحلال طلبى متشکل شده اند، کسى که هياهوى انشعاب و جدائى راه انداخته است، ديگر نميتواند در مورد "تعدد نظرات و وحدت اراده" حرف بزند. معلوم شد که کوروش مدرسى حتى خودش به اين تز باور ندارد. پوچى اين تز از زبان بيان کننده اش اعلام شد. ما پيشتر گفته بوديم که اين تز سياست تشکيلاتى متناسب با پلاتفرم راست است. معلوم شد که براى خود اين راست وقتى که در اقليت است پرنسيپهايش توسط خود او لگد مال ميشود. آخر و عاقبت همکاران آتى شان بخير!

رفقا به حزب کمونيست کارگرى نميتوان بسادگى راست را تحميل کرد. اين ثابت شد. ما خونسردانه با اين تهديد کوروش و بلوک همراهش روبرو ميشويم. ما منتظر پلاتفرمشان هستيم. هرچند از پيش ميدانيم حرفى براى گفتن ندارد. اگر داشتند نيازى به اين کارها نداشتند. اما اگر پلاتفرمشان فقط "حزب ضوابط" است که انشعاب لازم نداشت. چون هيچ حزبى تنها حول ضوابط تشکيل نميشود. اگر سياست شان همان نظراتى است که در دو هفته دو سه بار از زبان گوينده اش مى آيد و ميرود و کسى از رفقايش هم حاضر به دفاع از آن نيست، خوب اينهم شکست خورده است. اين نظرات در اين حزب نميتواند سربلند کند. اگر اين داد و بيداد قبل از رفتن است فقط بايد گفت که اين روش را ميشناسيم. در مقابل تصميم سياسى يک عده انسان عاقل و بالغ کارى ما نميتوانيم بکنيم. لابد روزنه اى ديده اند! ما تور نجاتى براى پهن کردن زيرشان نداريم. متاسفيم. اما بايد بدانند که دارند دسته جمعى خودکشى سياسى ميکنند.

رهبرى حزب موظف به دفاع از پرچم سياسى حزب است. رهبرى حزب موظف است که در مقابل شبيخون به حزب قاطعانه بايستد. کادرهاى حزب بايد در اين شرايط خطير که ديگر تحليل و تفسير برنميدارد از حزب منصور حکمت مثل تخم چشمشان دفاع کنند. حزب بايد از اين ماجرا سربلند بيرون بيايد. ما اينرا تضمين ميکنيم.

٦ اوت ٢٠٠٤