ٓاذر ماجدى معلم خوبى براى تدريس حزبيت نيست

دخالت او به مينا کمک نميکند

ثريا شهابى

ٓاذر ماجدى من را به اين خاطر که خودم را براى دبيرى فدراسيون کانديد کردم متهم به حرکتى ضد حزبى کرده است. البته با لحن عاميانه هميشه گى اش که «اينها دست ييش گرفته اند که پس نيفتند» لحنى که هميشه براى ما اعضا دفتر سياسى مايه تعجب بوده است.

ٓادر ميخواهد به اين شکل معترضين به نامه مينا که چرا کنفرانس فدراسيون را به ابزارى براى تسويه حساب با مخالفين در حزب تبديل کره اند و چرا در مورد کنفرانس دروغ گفته انذ، را سرجايشان بنشاند.

نه اينطور نيست. کانديد شدن هريک از اعضا حزب و اعضا رهبرى حزب در کنفرانس فدراسيون و هر فدراسيون ديگرى، در مقابل کانديد حزب کار غير حزبى نيست، بشرطى که توضيح سياسى داشته باشد. ميتوانيد توضيح سياسى من را از نوار سخنرانى ام بشنويد. من به اين علت که در يلاتفرم دبير و اسناد و سخنرانى هاى کنفرانس خلا يک سياست روشن در مورد فدراسيون را مشاهده کردم و نشان دادم که رهبرى و فعالين فدراسيون متوجه اين ابعاد و شکل کار فدراسيون نيستند، و براى تبديل کردن اين پلاتفرم به اولويت هاى دور ٓاتى فدراسيون يک مبارزه سياسى کردم . اين بيشتر از انتقاد بحثى اثباتى بود. اين را همه در کنفرانس ديدند. و شنيدند. رفيق ٓاذر نمى داند که انتخابات قرار است صحنه ٓاخر يک مبارزه سياسى بين يلاتفرم هاى مختلف سياسى باشد. چيزى که مينا هم نمى داند. براى اينها يلاتفرم و خط و سياست ابزار تبليغات انتخاباتى است. ٓاذر و مينا رهبران و استادان تبديل سياست به عرصه هاى انتخاباتى و تظاهرات هاى تشکيلاتى هستند،

برويد برخورد حضار به حضور ما و پلاتفرم ما را از خود شرکت کنندگانى که امروز به مينا اعتراض ميکنند که چرا کنفرانس ربايى کرده است، بشنويد.

. زمانى که طرف هيت دبيران مينا را کانديد ميکند، قرار نبود يلاتفرم ايشان «تسويه راست در فدراسيون باشد»! هنوز ليدر حزب اين فراخوان را نداده بود، از نظر من و همه کسانى که مخالف اين جنگ داخلى هستند اين انتخاب مشروعيت ندارد. به اين خاطر که پلاتفرم مينا امر رهبرى يناهندگان در مبارزه شان نيست. اين را همه هم در جريان کنفرانس هم بعد ٓان با نامه اش ديدند٠ شما افتضاح بار ٓاورويد. معلم حزبيت شدن شما خيلى غير متناسب و جوک است. جواب کسانى که در کنفرانس بودند و روحشان از نقشه شما و يلاتفرم غلبه چپ بر راست خبر نداشت، را سياسى بدهيد اين عاميگرى و هوچى گرى، موقتا کسانى را جلب ميکند. مردم بعد فکر ميکنند.

اما در مورد شعف شما و مينا، از راى بالا و بالايى که شما را از سکوى شاگرى به استادى درس حزبيت يرتاب کرده است. بنظر من توده ها گاهى اشتباه ميکنند. توازن قوايى که بدست شما جغجغه ييروزى داده است، گاهى خمينى را هم به قدر ميرساند. اين براى من و براى ما نشان هيچ حقانيتى نيست. ميتوانيد اين را هم در بوق کنيد که ثريا هم کفر ديگرى بر کفر هاى کوردش اضافه کرده است، که هوار هوار توده ها ممکن است اشتباه کنند، مسخ شوند، و ....

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

سياست «دست پيش گرفتن!»

هياهو بر سر نامه مينا احدى

آذر ماجدى مثلى هست که ميگويد: «دست پيش گرفته اى که پس نيفتى»، اين مثل مصداق حال رفقايى است که به مينا احدى بخاطر نامه اخيرش هجوم آورده اند. او را به «کنفرانس ربايى» متهم کرده اند، مشروعيت موقعيت و پست جديدى که با اکثريت بزرگ آراء به آن انتخاب شده است را به زير سوال برده اند. جالب اينجاست که شيوه استدلال همه نامه ها هم مثل هم است. (مثل ساير نامه ها که انگار از يک فابريک بيرون ميايند.)اين تعرضات حق بجانب اما قرار است يک مساله مهم ديگر را تحت الشعاع قرار دهد. قرار است اينقدر هياهو و شلوغ بازى بشود، تا همه از خاطر ببرند که چه اقدام ضد حزبى و در عمل انحلال طلبانه اى از جانب رفقا در کنفرانس فدراسيون انجام گرفته است. اينقدر هياهو و شلوغ بازى شود که ديگر کسى در مرجعى بيادشان نياورد که شما که تا پريروز فرياد واى «انحلال طلبان» سر ميداديد، چگونه اين عمل غيراصولى و ضد حزبى خود را در کنفرانس فدراسيون توجيه ميکنيد؟همه تان ميدانستيد که مينا احدى کانديد رسمى حزب براى دبيرى فدراسيون است. اين مساله در خود کنفرانس هم اعلام شد. مينا احدى از طرف ليدر حزب کانديد بود، در جلسه هيات دبيران در مورد آن صحبت شد و اتفاق نظر در مورد آن موجود بود، به دفتر سياسى هم اطلاع داده شده بود. و رهبرى وقت فدراسيون هم با اين کانديداتورى توافق نظر داشتند. ثريا شهابى، عضو دفتر سياسى روز اول کنفرانس، وقت ميخواهد که در نقد فدراسيون حرف بزند، در اختيارش ميگذارند. روز بعد بدون اطلاع به ليدر که در کنفرانس حضور داشته و يا رفقاى رهبرى فدراسيون خود را کانديد ميکند. رفقاى ديگرى هم از مرکزيت حزب در دفاع از ايشان و در نقد فدراسيون صحبت ميکنند. اين عملى ضدحزبى است. هر رفيقى از نظر حقوقى مجاز است خود را کانديد کند. ولى کانديداتورى فردى از دفتر سياسى بدون اطلاع به ليدر و رهبرى حزب، در مقابل کانديد رسمى حزب عملى غيراصولى و ضدحزبى است. رفيق ثريا يک بار کانديد رسمى حزب براى اين پست بود و باين خاطر راى آورد. اين بار ولى انتخابات با ١٠٢ راى در مقابل ٣٤ راى بنفع مينا احدى پايان يافت. حالا که جنگ مغلوبه شده است، دوستان عزيز دارند با هاى و هو و هياهو و تهمت و بى حرمتى به مينا کار نادرست شان را زير فرش ميکنند. دست پيش ميگيرند که پس نيافتند!

٤ اوت ٢٠٠٤