نامه دبير شماره ٤

از: حميد تقوائى

به: کميته مرکزى و کادرهاى حزب

رفقا

در نوشته ها و سمينارها بحثها و سئوالات زيادى مطرح شده است که بزودى در سمينار دومم به اساسى ترين آنها پاسخ خواهم داد. هدف من در اين نامه دادن تصويرى از موقعيت فعلى و چشم انداز آينده است:

کجا ايستاده ايم، به کجا ميرويم تا امروز بحثهاى تفصيلى من و رفقاى هم نظر من در نقد سيستم نظرى رفيق کورش در رابطه با استراتژى تصرف قدرت بى پاسخ مانده است و اين مايه خوشحالى است. کسى حتى خود رفيق کورش به فراخوان نامه قبلى من که "قاطع و صريح و پر شور از اين نظرات دفاع کنيد" پاسخ نداد، برخى گفتند اين نظرات کهنه شده و ديگر موضوعيتى ندارد، برخى گفتند کورش اين حرفها را نزده و تحريف و جعل شده، و رفقائى هم اعلام کردند که از همان ابتدا اين نظرات و يا بخشهائى از آن را قبول نداشته اند. اين همانطور که گفتم مايه خوشحالى است اما آنچه مايه تاسف است کشاندن بحث به عرصه هاى ديگر تشکيلاتى و شخصى و پرتاب انواع تخم مرغ گنديده به طرف به من و همنظران من است. در کنار هياهو بر سر تصفيه و انقلاب ايدئولوژيک کمپينى در نقد پراتيک حزب و مقايسه دوران ليدرى کورش با دوران من براه انداخته اند. گرچه کشاندن بحث به اين عرصه ها از سر بى حرفى در عرصه اصلى بحث استراتژى است، ولى هيچ انتقادى، حتى اگر براى طفره رفتن از موضوع اصلى مورد اختلاف باشد، نبايد بى پاسخ بماند و من در سمينار دومم به اين نوع انتقادات نيز پاسخ خواهم داد. اين البته به اين معنا نيست که ما از مرحله بحث حول استراتژى وارد مرحله دامن زدن به بحث در عرصه هاى تشکيلاتى و سبک کارى و شخصى و سوابقاتى و غيره شده ايم. بايد بحث اصلى را به سرانجام رساند. اکنون که مرحله آشنائى بدنه حزب (کادرها) با يک سيستم نظرى راست در حزب و بررسى و نقد آنرا تا حد زيادى طى کرده ايم سئوال اينست که گام بعدى در ادامه همين جهت چيست؟ گام بعدى از نظر من اعلام صريح اين نکته از جانب حزب است که اين نظرات به حزب و جنبش کمونيسم کارگرى متعلق نيست. همانطورکه بارها و از جمله در نامه دبير شماره ٣ گفته ام معتقدم اين سيستم نظرى با برنامه و اهداف و همه سياستهاى کمونيسم کارگرى مغاير است. من قرارى را با اين مضمون به پلنوم بعدى خواهم برد که در آن رئوس نظرات راست طرح شده در حزب، شبيه آنچه در نامه دبير شماره ٣ بر شمرده ام، ذکر شود و صريحا اعلام شود که اين نظرات در نقطه مقابل برنامه و اهداف و سياستهاى پايه اى حزب ماست و به حزب و جنبش ما متعلق نيست. ( متن دقيق اين قرار را بزودى آماده خواهم کرد و براى شما خواهم فرستاد.). معناى عملى تاکيدى که بر عدم نمايندگى شدن نظرات راست در کميته مرکزى داشته ام چيزى بجز تصويب اين قرار نيست. از لحاظ عملى قدم بعدى تدارک پلنوم و بدنبال آن کنگره ٥ است. نتيجه پلنوم هر چه باشد، تشکيل کنگره در اولين فرصت ممکن امرى حياتى است. در نهايت کنگره است که نتيجه و سرانجام مباحثات جارى در حزب را از لحاظ سياسى و تشکيلاتى منعکس خواهد کرد و به آن معناى عملى و تشکيلاتى خواهد داد. اخيرا من در نامه اى به دفتر سياسى پيشنهاد کردم تدارک کنگره آغاز شود و باين منظور در قدم اول اسناد مباحث سياسى دس( و نه همه اسنادى که در دسترس کادرها قرار گرفته) در اختيار اعضا قرار بگيرد. ( اين نامه قبلا در اختيار شما قرار گرفته است). دفتر سياسى هنوز پاسخى نداده است و اميدوارم زودتر تکليف اين مساله روشن شود. مطلع شدن اعضا از مباحث (و نه لزوما دخالت آنها در سطحى که کادرها در گير شده اند) شرط لازم آغاز انتخابات کنگره است. اينها رئوس اقداماتى است که بدنبال علنى شدن مباحث و در آينده نزديک بايد انجام بدهيم. در خاتمه لازمست به چند نکته تاکيد کنم. ١- ازهمه رفقا اکيدا ميخواهم در نوشته هاى خود به مساتل اصلى مورد اختلاف متمرکز شوند و از توهين و تمسخر و حملات شخصى به يکديگر و بويژه به رخ کشيدن سوابق خود و ديگران جدا پرهيز کنند. رفقا همه ما ميخواهيم در اين حزب بمانيم و در کنار يکديگر فعاليت کنيم. بحث را بجاهائى نکشيد و لحن و اصطلاحات و تعبيراتى را بکار نبريد که اين همسنگرى را غير ممکن و يا سخت بکند.٢- در رابطه با هياهوى تصفيه و انقلاب ايدئولوژيک در نامه قبلى مختصرا توضيح دادم. اينجا مجددا ميخواهم يادآورى کنم که من نه نيت و نه حق آنرا دارم که کسى را تصفيه و اخراج کنم. قصد من حتى تحميل هيچ نوع فراکسيون و جناح و يا انشعاب به کسى نيست. هدف من طرد نظرات معينى است که در صورت مشروعيت يافتن ونمايندگى شدن در ارگانهاى رهبرى حزب و يا تحت تاثير قرار دادن پراتيک حزبى به هر درجه اى، حزب و جنبش ما را شديدا تضعيف ميکند و به قعر اضمحلال و تلاشى ميکشاند. راه انجام اين کار هم همانطور که در بالا گفتم طرح و به تصويب رساندن قرارى است که اشاره کردم. در سمينار بعدى در اين مورد بيشتر توضيح خواهم داد. ٣- اصول و پرنسيبهاى سازمانى ما بايد تماما رعايت شود. اختلافات نظرى و بحثهاى درونى بهيچوجه نبايد زمينه و بهانه اى باشد براى سست و نقض شدن قرارها و موازين تشکيلاتى. از همه رفقا ميخواهم نسبت به نقض اين موازين بيش از پيش حساس باشند. ٤- باز تاکيد ميکنم که مياحث درونى نبايد فعاليتهاى حزبى را تحت الشعاع قرار بدهد. از همه مسئولين و ارگانها ميخواهم که مجدانه وظايف خود را انجام دهند. من مطمئن هستم که از اين مجادلات درونى حزبى قويتر و شاداب تر و منسجم تر عروج خواهد کرد.

زنده باد حزب کمونيست کارگرى

حميد تقوائى

٤ اوت ٢٠٠٤