سياست «دست پيش گرفتن!»

هياهو بر سر نامه مينا احدى

آذر ماجدى

مثلى هست که ميگويد: «دست پيش گرفته اى که پس نيفتى»، اين مثل مصداق حال رفقايى است که به مينا احدى بخاطر نامه اخيرش هجوم آورده اند. او را به «کنفرانس ربايى» متهم کرده اند، مشروعيت موقعيت و پست جديدى که با اکثريت بزرگ آراء به آن انتخاب شده است را به زير سوال برده اند. جالب اينجاست که شيوه استدلال همه نامه ها هم مثل هم است. (مثل ساير نامه ها که انگار از يک فابريک بيرون ميايند.)

اين تعرضات حق بجانب اما قرار است يک مساله مهم ديگر را تحت الشعاع قرار دهد. قرار است اينقدر هياهو و شلوغ بازى بشود، تا همه از خاطر ببرند که چه اقدام ضد حزبى و در عمل انحلال طلبانه اى از جانب رفقا در کنفرانس فدراسيون انجام گرفته است. اينقدر هياهو و شلوغ بازى شود که ديگر کسى در مرجعى بيادشان نياورد که شما که تا پريروز فرياد واى «انحلال طلبان» سر ميداديد، چگونه اين عمل غيراصولى و ضد حزبى خود را در کنفرانس فدراسيون توجيه ميکنيد؟همه تان ميدانستيد که مينا احدى کانديد رسمى حزب براى دبيرى فدراسيون است. اين مساله در خود کنفرانس هم اعلام شد. مينا احدى از طرف ليدر حزب کانديد بود، در جلسه هيات دبيران در مورد آن صحبت شد و اتفاق نظر در مورد آن موجود بود، به دفتر سياسى هم اطلاع داده شده بود. و رهبرى وقت فدراسيون هم با اين کانديداتورى توافق نظر داشتند. ثريا شهابى، عضو دفتر سياسى روز اول کنفرانس، وقت ميخواهد که در نقد فدراسيون حرف بزند، در اختيارش ميگذارند. روز بعد بدون اطلاع به ليدر که در کنفرانس حضور داشته و يا رفقاى رهبرى فدراسيون خود را کانديد ميکند. رفقاى ديگرى هم از مرکزيت حزب در دفاع از ايشان و در نقد فدراسيون صحبت ميکنند. اين عملى ضدحزبى است. هر رفيقى از نظر حقوقى مجاز است خود را کانديد کند. ولى کانديداتورى فردى از دفتر سياسى بدون اطلاع به ليدر و رهبرى حزب، در مقابل کانديد رسمى حزب عملى غيراصولى و ضدحزبى است. رفيق ثريا يک بار کانديد رسمى حزب براى اين پست بود و باين خاطر راى آورد. اين بار ولى انتخابات با ١٠٢ راى در مقابل ٣٤ راى بنفع مينا احدى پايان يافت. حالا که جنگ مغلوبه شده است، دوستان عزيز دارند با هاى و هو و هياهو و تهمت و بى حرمتى به مينا کار نادرست شان را زير فرش ميکنند. دست پيش ميگيرند که پس نيافتند!

٤ اوت ٢٠٠٤