آغاز پيروزى چپ

سه روز کنفرانس فدراسيون و کنفرانس کادرها در شهر کلن آلمان، نمونه اى از پيروزى چپ در جدال راست و چپ در اين حزب بود. در جدال و نبرد بين راست و چپ در اين حزب، بين خط انقلابى و راديکال و کمونيستى با جريانى که همه انقلابيگرى، همه کمونيسم و همه راديکاليزم اين حزب را قيچى ميکند، ما برنده ايم و بويژه اينکه اگر اين نبرد حاد نظرى، با حضور تعداد زيادى و حضورى و رو در رو انجام بگيرد.

رفقا !

من در جنک بين گرايش راست و چپ در حزب کمونيست کارگرى ايران، از همان آغاز گفتم که رفيق کوروش مدرسى، متاسفانه بعد از مرگ منصور حکمت در مورد هر بحث و هر جدل جدى سياسى در اين حزب اظهار نظر کرد، در منتهى عليه راست ايستاد و متاسفانه هر چه زمان گذشت اين سقوط ايشان بيشتر و عميق تر شد. تا به امروز که باز هم متاسفانه نه صرفا در موضعگيريهايشان، بلکه در روش و منش و فرهنگى که در اين حزب باب نمود، کمونيزم که پيکش اشان، همه پرنسيپهاى اين حزب، انصاف، احترام به ديگران، رعايت حرمت افراد و غيره و غيره را يک روزه دود کرد و بر باد داد. نمونه بسيار بارز و دردناک اين روش برخورد، برحورد ايشان به رفيق اصغر کريمى است. کوروش مدرسى در اين حزب امروز نمونه راست روى بسيار غليظ، نمونه تحريف مواضع راديکال و انقلابى و کمونيستى اين حزب، نمونه تحريک احساسات عقب مانده، نمونه توهين به رهبرى اين حزب و نمونه کامل لاقيدى به سرنوشت و آينده اين حزب است. چشم همه ما روشن که در سمينار آخرشان، منصور حکمت را نيز به راست روى و دفاع از سرمايه داران منتسب کرده و کم کم براى آبرو خريدن براى جبهه اى که سعى ميکند در اين حزب باز کند، از منصور حکمت نيز نميگذرد. در دو سمينار پالتاکى ايشان از مرحله بندى انقلاب، از کوتاه آمدن در سوسياليسم و از دفاع مجدد از مجلس موسسان و نافرمانى مدنى و دولت دو خردادى و غيره که بگذريم که رفقا به تفصيل در مورد آن حرف زده اند، کوروش مدرسى، مرزها را در نورديده و يکبار ديگر طرفدارانش را به سوى يک جنگ روانى و غير سياسى ترور و هتک حرمت رهبران اين حزب و بويژه رفيق حميد تقوايى سوق ميدهد. فرياد وا مصيبتا که انقلاب ايدئولوژيک ميکنند، ميخواهند تصفيه کنند، ما را بيرون خواهند ريخت، اجازه ميدهد که افرادى همچون آذر مدرسى و محمد فتاحى و مجيد حسينى و غيره بى محابا بتازند و تعداد ديگرى از گوشه هاى ديگرى از تشکيلات بر سر و روى رهبران و کادرهايى که در جبهه چپ ايستاده و براى دفاع از اصول و پرنسيپ و سياستهاى راديکال و کمونيستى اين حزب، شمشير ميزنند، لجن پرتاب کنند.

ولى اين دوره نيز ميگذرد و گرد و خاکها ميخوابد. بالاحره بعد از اين جنجال همگان از خود مى پرسند دعوا بر سه چه بود و ما سعى کرديم نشان دهيم دعوا بر سه چه هست. در جدال نظرى حاد در حزب بين گرايش چپ و راست، چپ برنده شد با استدلال، با توضيح و با نوشتن مطالب فراوان و روشنگر و راست هنوز هم هنوز هست مشغول پرتاب کردن انواع فحاشى و جنجال و هو کردن است. ولى اينرا ديدند که در اين حزب جايگاهى ندارند.

من در طول دو هفته گذشته بدليل سفر و مشغوليت سازماندهى و حضور در ميتينگ و ملاقات و شرکت در کنفرانس فدراسيون، نتوانستم، در جنک نظرى حادى که در جريان بود، شرکت کنم. اما امروز خوشحالم که به همه شما عزيزان اعلام کنم که در سه روز کنفرانس فدراسيون و کنفرانس بزرگ کادرها با حضور رفيق حميد تقوايى، من و بسيارى از رفقاى حاضر در جلسات ديديم و اذعان کرديم که گرد و خاکها مى خوابد و بدنه کادرى اين حزب نشان ميدهد که منصورحکمت و انقلابيکرى و راديکاليسم و اميد به آينده و تغيير به نفع بشريت در اين حزب بسيار دست بالا دارد و کنفرانس سه روزه در آلمان در همه زوايا چه در جلسه با رفيق حميد تقوايى، چه در سه روز مباحثات حاد در حاشيه کنفرانس و چه در مباحثات در مورد آينده و دورنماى کار فدراسيون و چه در انتخاباتش، يک مهر باطل بر اين گرايش و همه غير سياسى گرى، همه تحريک احساسات عقب مانده، همه تبليغات غير سياسى و لابيسم پشت پرده و پچ پچيسم، همه دست بردن به توشه انبان فحاشى هاى غير سياسى زده و از حرمت رهبرى اين حزب، از حرمت خط منصور حکمت، از حرمت راديکاليسم و همه اصول و پرنسيپهاى اين حزب دفاع کرد. اينرا پيشاپيش به همه کسانى که در سنگر چپ ايستاده و از اصول دفاع کردند، تبريک ميگويم. رفقا فضاى اين چند روز نمونه فضاى کل حزب بود.

ما به استقبال يک پلنوم و بزودى کنگره آتى حزب ميرويم، در اين تجمعات هر آنجا که کادرها و کل رهبرى حزب جمع شود، هر آنجا که رو در روى هم هستيم، هر آنجا که پچ پچيسم و لابيسم شانس ندارند، و هر آنجا که چشم در چشم هم مى دوزيم، کمونيزم و راديکاليزم و اصول و احترام به همديگر پيروز ميشود و همين به رفقايى که بهر دليل از خط و روش کوروش مدرسى دفاع کرده اند، کمک بسيارى ميکند که واقعيات را ببينند و يکبار ديگر در مورد صفى که به آن تعلق دارند و جايى که مى ايستند، تعمق کنند و تصميم جديد بگيرند.

همين را هم ما در سه روز کنفرانس آلمان ديديم.

رفقاى گرامى!

فرياد اينکه حزب بهم ميخورد حزب را از هم مى پاشند و انحلال طلبند، گوش همه را کر کرده است. نخير عزيزان آنچه حزب را مى پاشاند، تسلط خط و گرايش راست بر سياستهاى اين حزب است. اعلام اينکه حزب کمونيست کارگرى، حزب چپ و راديکال و کله شق، از مجلس موسسان و نافرمانى مدنى دفاع ميکند، است. و ما نميگذاريم اين سناريو پيروز شود. ايستادگى سرسختانه در مقابل اين گرايش تا به همين امروز حزب را حفظ کرده و امروز با علنى شدن مباحثات و مقاومت صفى بزرگ از کادرها و رهبران حزب در مقابل گرايش راست، نه فقط حزب را حفظ خواهيم کرد بلکه با درس آموزى از اين دوره هر چه مصمم تر و قويتر و راديکالتر و روشن تر به پيش خواهيم رفت.

زنده باد منصور حکمت

زنده باد حزب منصور حکمت، حزب کمونيست کارگرى ايران !

مينا احدى

٢ اوت ٢٠٠٤