معيار به راى گذاشتن قرارها چيست؟

در رابطه با قراهاى پيشنهادى

آذر ماجدى

رفقا

قبل از وارد شدن به مواد پيشنهادى رفقا رحمان و مصطفى، بايد در مورد پيش فرض و نقطه عزيمت اين نامه صحبت کنم. نامه رفقا بر اين فرض مبتنى است که انتشار اسناد براى کادرها، سمينارهاى مرکزى حول اين مباحث، و دخالت کادرها در مباحث، حزب را به بحران و يا چيزى شبيه آن کشانده است. من با چنين پيش فرضى و نقطه عزيمتى کاملا مخالفم و عکس آن فکر ميکنم. رفقا دو سال است که حزب با بحران و اختلالات جدى روبرو است. اختلالاتى که در مقاطعى بشکل بحرانى بروز ميکند و با مداواهاى اورژانسى و موقتى فروکش ميکند تا بار ديگر با حدت بيشترى عيان شود. حزب کمونيست کارگرى دچار يک عارضه مهم و جدى است و بايد بطور جدى مداوا شود وگرنه ادامه اين روش و اين پانسمان هاى موقتى و تنسوپلاست گذاشتن روى زخم نه تنها مرحمى براى زخم نيست، بلکه باعث بروز عفونت هاى جدى تر و مهلک ترى خواهد شد. بنظر من انتشار مباحث در ميان کادرها و سمينارها و دخالت کادرها به حل اين معضل کمک شايانى کرده است.

درست است که لحن برخى از نامه ها بسيار مسموم و نامتناسب با اخلاقيات و استانداردهاى حزب کمونيست کارگرى است، ولى متاسفانه بايد بگويم که خود اين شيوه برخورد و متوسل شدن به اين روش ها و توهين، بخشى از روشهاى يک سياستى است که دارد مورد نقد قرار ميگيرد. اين روش و لحن بمنظور گروکشى، تحريک عواطف و احساسات و تمايلات عقب مانده و بسيج نيرو با توسل به اين شيوه ها و فشار روى طرف مقابل دارد بکار گرفته ميشود. آگاهانه و حساب شده است. و اين خود يک دليل روشن عدم تسليم به اين جو و تلاش براى مبارزه با آن است. بنظر من، همانطور که پيش از اين هم گفته ام، تنها راه حل بحران و حفظ حزب، مبارزه قاطعانه با نظرات راست و حاشيه اى کردن آن در حزب است. اين تنها راه حفظ انسجام و وحدت و شادابى حزب است. لذا من با بخش اصلى قرار يا پيشنهاد رفقا مخالفم که در پايين توضيح ميدهم.

ولى پيش از آنکه وارد توضيح اختلافاتم با پيشنهادات رفقا بشوم، ميخواهم سوالى از رفيق کورش بپرسم و توصيه اى به ايشان بکنم.

رفيق کورش رفيق حميد تقوايى هفته پيش قرارى به د س ارائه داد مبنى بر تدارک براى کنگره ٥ و گذاشتن بحث هاى سياسى در اختيار اعضاء، خود من و رفيق على جوادى اِز اين قرار حمايت کرديم. انتظار ميرفت که شما اين قرار را به راى بگذاريد. من قصد داشتم امروز نامه اى در همين رابطه بنويسم که با نوشته رفقا و پيشنهاد شما براى به راى گذاشتن آن مواجه شدم. رفيق کورش اين روش کار شما بعنوان رئيس دفتر سياسى براى من اصلا قابل قبول نيست. شما بطور اختيارى هر قرارى را که خود بخواهيد به راى ميگذاريد، شما چنين اختيارى را نداريد. آيا معلوم هست که معيارها براى به راى گذاشتن يک قرار و نه يک قرار ديگر چيست؟ آيا منفعت خود شما تعيين ميکند که چه چيزى به راى گذاشته ميشود؟ ليدر حزب قرار را پيشنهاد کرده است، حداقل دو تن از اعضاى دفتر سياسى از آن حمايت کرده اند. لطف کنيد آن قرار را اگر رفيق حميد آنرا پس نگرفته است به راى بگذاريد.

و اما در مورد پيشنهاد رفقا رحمان و مصطفى. من با توقف سمينارهاى مرکزى مخالفم. حتى ميخواستم و هنوز هم قصد دارم نامه اى بنويسم مبنى بر اينکه مرخصى رفيق فاتح شيخ نبايد مانع توقف سمينارها شود و بايد مثل هر ارگان ديگرى که تعطيل نميشود براى رفيق جانشينى گمارد.

با از در دسترس درآوردن سايت قاطعانه مخالفم. طرح بحث ها و سمينارهاى مرکزى تاکنونى اتفاقا شرايطى را بوجود آورد که بتوانيم زمينه هاى برون رفت حزب از بحرانى که عملا دو سال است بخاطر نظرات رفيق کورش حزب به آن دچار شده و بويژه از پس از کنگره ٤ حزب را به مرحله فلج کامل رسانده است، فراهم آوريم. بايد سايت در اختيار کادرها باقى بماند.

همانطور که گفتم مساله قرار دادن اسناد سياسى در اختيار اعضا و تدارک کنگره بايد از هم اکنون در مورد آن تصميم گيرى شود. و بهمين خاطر نظر من اينست که قرار رفيق حميد را به راى بگذاريم.

من مخالفتى با اينکه نوشته هاى کادرها با يک ددلاين چند روزه که به آنها از قبل اعلام ميشود، ديگر روى سايت گذاشته نشود، ندارم. همچنين مسلم است که از تهيه پلاتفرم ها و قطعنامه هايى در رابطه با اين اختلافات، براى ارائه به پلنوم استقبال ميکنم. از برگزارى سمينارهايى براى توضيح اين مباحث هم استقبال ميکنم، و لذا اصلا نيازى به تعطيلى يکى و برگزارى ديگرى نمى بينم. همين سمينارها بايد ادامه يابد و سمينارهاى مورد اشاره هم در همين چهارچوب برگزار شود. از تمرکز بيشتر بر فعاليت هاى جارى و رو به بيرون حزب نيز قاطعانه حمايت ميکنم.

٢ اوت ٢٠٠٤