تحريف، تحريک احساسات و ايجاد جو ترس و وحشت، ممنوع!

سهيلا شريفى

٣١ ژوئيه ٢٠٠٤

به نقل قول زير از منصور حکمت توجه کنيد:"مساله خلع يد سياسى - تشکيلاتى از راست را نبايد با برخورد اساسنامه اى به موارد اقدامات ضد تشکيلاتى برخى از طرفداران و سردمداران اين جريان مخدوش کرد. کمپين ترور شخصيت و برچسپ زنى که در اين حزب براه انداخته شد بايد با اقدامات مشخص تشکيلاتى جواب بگيرد. موارد نقض پرنسيپهاى حزبى، پشت گوش انداختن پخش مقاله ارگان مرکزى به هر بهانه، استفاده از اهرم تشکيلاتى براى ثبيت نظرات گرايشى و گروهى، شرکت ندادن اعضاى ک.م کومله و مسئولين صداى حزب در جلسه ک.ر با مسئولين و غيره بايد حتما مورد برخورد قرار بگيرد. اما منظور ما از خلع يد راست برخورد به نقض موازين از طرف اين جريان نيست. حتى مودب ترين و منضبط ترين شکل ابراز وجود راست در حزب را نبايد تحمل کرد. اينجا اساسنامه کارى نمى تواند و نبايد بکند. اين عرصه مبارزه سياسى است. اين تنها از طريق اعلام حقانيت اين گرايش و عدم صلاحيت سردمداران آن، انتخاب و انتصاب نکردن آنها به ارگانهاى مختلف و با نقد و تنگ کردن فضاى سياسى به اين گرايش امکان پذير است. بايد معلوم باشد که حزب کمونيست جائى براى اين گرايشات و تمايلات سياسى ندارد." (تاکيدها از من است)نقل قول بالا بخشى از سخنرانى پيش از دستور منصور حکمت در توضيح بيانه ارائه شده به پلنوم شانزدهم کميته مرکزى حزب کمونيست ايران در تاريخ ٢٨ آبان سال ١٣٦٨ مى باشد.

شايد تنها خاصيت بحثهاى اخير مراجعه مجدد و چند باره هر کدام از ما به منصور حکمت بوده باشد. در حالى که داشتم مباحثات گذشته را مرور مى کردم به نوشته بالا برخوردم. توصيه مى کنم همه رفقا اين سخنرانى را بخوانند. روى سايت بنياد منصور حکمت هست.

اگر يادتان باشد آنوقع هم پرچم "آى مردم، حزب را منحل کردند" بلند شد. گفته شد اين نهايت بى مسئوليتى است که حزب کمونيست ايران را متلاشى کنيد. گفته شد اين حزب حاصل فداکاريها و جان فدا کردنهاى عده کثيرى از فعالين کمونيست است. گفتند "خون شهدا را پايمال مى کنيد" از احساسات و عواطف مردم و اعضا و کادرهاى آن حزب استفاده کردند، براى خانواده هاى جان باختگان نامه نوشتند و آنها را به مدد طلبيدند.

انگار تاريخ دارد بطرز دردناکى تکرار ميشود. سنتهائى که منصور حکمت در نقل قول بالا بر ميشمرد، متاسفانه بار ديگر در جريان مباحث اخير سربلند کرده است. کمپين ترور شخصيت، تبليغات جنگ سردى عليه رهبران اين حزب، استالينيست و پولپوت خواندن کسانى مانند آذر ماجدى و اصغر کريمى و على جوادى که دو سال گذشته تمام تلاششان را کردند که نگذارند حزب به راست بچرخد، تحريف واقعيات و کارشکنى کردن در برابر فعاليتهاى حزب.

اکنون هم پرچمى دروغين برداشته شده که گويا عده اى در حال انحلال حزب هستند. انگار عده اى "روشنفکر و چپ سنتى" از حزب داشتن خسته شده اند و دنبال بهانه اى هستند که آنرا منحل کنند. به کمپين آشناى تحريک عواطف و احساسات پناه برده اند. از زحمات اعضا و کادرهاى اين حزب داد سخن ميدهند و خاطرات فداکاريها و از جان گذشتگيهاى آنها را يادآورى مى کنند. جو وحشت و هراس راه انداخته اند که گويا قرار است عده اى تصفيه شوند و کار به جدائى و انشعاب و متلاشى شدن حزب بيانجامد. اينبار متاسفانه خود منصور حکمت هم ابزارى براى پيشبرد اين کمپين شده است. گفته ميشود "اين حزب يادگار نادر عزيز است. آنرا منحل نکنيد" "ببينيد داريد چه بلائى بر سر حزب نادر عزيز مى آوريد" و غيره.

اما اينکه کى و کجا و چطور عده اى گفته اند بايد حزب را منحل کرد، موضوع مورد بحث اين رفقا نيست. آنها وظيفه خود نمى دانند اين موضوع را بشکافند و براى اين ادعا دليل بياورند. همين که اين فرياد را بر سر زبانها بياندازند و عده اى را که گيج و منگ کنارى ايستاده اند تحريک کنند، براى آنها کافى است. مى دانند که حيات و پيشرفت کار حزب براى کادرهاى اين حزب بسيار با ارزش است و هر طور شده سعى در حفظ آن خواهند کرد و به همين دليل است که روى آن سرمايه گذارى کرده اند و اميدوارند با اينکار و در پس گرد و خاک و هراس و وحشتى که براه انداخته اند، نداشتن پلاتفرم مشترکشان را پنهان کنند و با به استيضاح کشيدن رهبرى، حزب را در دست بگيرند.

اما رفقا، نهايتا ما به کنگره مى رويم و در مورد آينده اين حزب تصميم مى گيريم. آنجا ديگر همه بايد در برابر مردم از حرفشان دفاع کنند و پلاتفرم مشخص ارائه دهند. فقط بخاطر عوض کردن ليدر که کنگره برگزار نمى شود. بايد پلاتفرم مشخصتان را ارائه کنيد. بگذاريد کادرهاى کمونيست در مورد آن قضاوت کنند.