بيچاره کورش که هيچکدام از يارانش از بحثهاى سياسى او دفاع نمى کنند!

سهيلا شريفى

٢٧ جولاى ٢٠٠٤در نامه قبلى و بقول بعضى از رفقا در ادامه "انقلاب ايدئولوژيک" درون حزبى من و تعدادى ديگر از رفقا چند تا سوال مشخص را مطرح کرديم و از رفقا خواستيم نظرشان را در مورد آنها بدهند. پيش خودم فکر مى کردم اين ظاهرا بايد منطقى ترين و بهترين سير پيشبرد مباحث باشد که هم معلوم مى شود نظر افراد در مورد مباحث مختلف چيست و هم بحث بشيوه اى سياسى و در مورد موضوع مورد اختلاف پيش برده ميشود. ظاهرا اين توقعى زيادى بود و به بعضى از رفقا برخورده است. به آن "انقلاب ايدئولوژيک" و "تفتيش عقايد" گفته ميشود. نامه هائى که تابحال آمده به همه چيز مى پردازد بجز به اصل موضوع. ما پرسيده ايم نظرتان در مورد مجلس موسسان چيست؟ رفيق اسد گلچينى نوشته است با کنترل محلات موافق است و متد رهبرى کورش را قبول دارد. ما پرسيده ايم نظرتان در مورد دولت موقت چيست؟ رفيق آذر مدرسى سعى کرده است ثابت کند کورش از سوسياليسم فاصله نگرفته است و به شوراها و انقلاب معتقد است. ما خواسته ايم بدانيم آيا رفقا فکر مى کنند ما با رفراندم به قدرت مى رسيم يا نه؟ رفقا ما را انحلال طلب مى خوانند. بالاخره در پس همه اين گرد و خاکها سوالات بيچاره ما هنوز در هوا معلق است. رفيق مجيد دو تا پيروزى ايدئولوژيک خودشان را بياد ما مى اندازند که تحت رهبرى منصور حکمت پيش برده شد. يکى زمان جدائى از حزب کمونيست ايران و ديگرى زمان استعفاها. اما رفيق مجيد يک نکته خيلى "کوچک و ناقابل" را فراموش کرده اند اضافه کنند. انهم اينکه منصور حکمت وقتى در مقابل امتحان ايدئولوژيک قرار گرفت، داد نزد که چرا تفتيش عقايد مى کنيد. سابقه سياسى خود و کوه ادبياتش را برخ ديگران نکشيد و حتى ديگران را بخاطر اينکه جسارت کرده اند و او را متهم کرده اند که به بحثهاى خودش پشت کرده، سرکوفت نزد. بلکه در کمال متانت و بزرگوارى جواب اتهامات و سوالات را داد. از او در مورد انقلاب و قيام سوال کردند و او را متهم کردند انقلاب را تخطئه کرده است، چندين صفحه سياه کرده و در مورد انقلاب و قيام بحثهاى پايه اى کرد و موضع خودش را توضيح داد. در مورد حزب کارگرى و رابطه حزب با طبقه و توده ها از او سوال شد، با حوصله ساعتها حرف زد، مسلب نوشت و بهترين و با ارزش ترين مباحث را براى ما بجا گذاشت. در مقابل تمام سوالاتى که از او شد و اتهاماتى که به او زده شد، بجاى اينکه طفره برود و ديگران را متهم به القاب کند، جواب اثباتى و پايه اى داد. بهمين دليل همه ما سربلند و پيروز از آن امتحانات در آمديم و از آنها آموختيم. رفيق مجيد فرض کنيم که شما راست مى گوئيد و ما آدمهاى "بد"، "چپ سنتى"، "فرقه اى" بار ديگر جسارت کرده ايم اين حزب و کادرهاى استخوان خورد کرده اى مثل شما را به بوته آزمايش بگذاريم. ميشه لطف کنيد يک صفحه در مورد نظرات اثباتى و روشنى که رفيق کورش (من احترام ويژه براى ايشان قائلم که بحثش را روشن و مشخص بيان کرده است و با جسارت از آن دفاع مى کند.) مطرح کرده است نظر بدهيد. که هم از اين امتحان سربلند درآئيد و هم ما کادرهاى اين حزب چيزى از اين پروسه ياد گرفته باشيم. براى رفقاى با تجربه اى مثل شما اين نبايد کار سختى باشد.

رفقا ببخشيد که اينهمه پافشارى مى کنم. باور کنيد مخمصه اى را که شما در آن گرفتاريد مى فهمم، با تمام وجود درکتان مى کنم و مى دانم بعضى از شما واقعا با اين بحثها موافق نيستيد. اگر بوديد حتما تا بحال گفته بوديد. دليل اينکه نمى خواهيد به اصل موضوع بپردازيد اين است که نمى خواهيد کورش را تنها بگذاريد. من اينرا مى فهمم. بالاخره حتما دلايل خودتان را داريد که ترجيح پشت کورش را خالى نکنيد. اما به ما کادرهاى اين حزب حق بدهيد که از رهبرانمان انتظار داشته باشيم، نظرات و بحثهايشان را روشن و مشخص مطرح کنند. تا ما هم بدانيم فردا در کنگره به چه پلاتفرمى قرار است راى بدهيم.