شهلا دانشفر

 نکته اي  در پاسخ به نامه شماره ٢ رفيق کورش مدرسى

رفيق کورش دو جلسه پالتاکى شما کنه نظرات و ديدگاههاى شما را براى همه کادرها روشن کرده است. اکنون ديگر همه کادرها بحث ها را خوانده اند و مباحث را کمابيش دنبال کرده اند. بنابراين از شما نيز انتظار ميرود که در مقابل نقدى که از بحث هاى شما شده است، از نظراتتان دفاع کنيد. تحريک احساسات پاسخ اين مباحث نيست و ما را به جايى نميرساند. طبعا نظرات من روشن است و بحث هايى که حميد تقوايى در جلسه پالتاک داشت نظرات من را نيز نمايندگى ميکند و لازم نميدانم وارد جزييات بشوم. بويژه اينکه در جلسات دفتر سياسى و در هر جا که اين مباحث جريان داشته من نيز به سهم خود در مباحثات شرکت کرده و از همان جلسه بحث بر سر نافرمانى مدنى تا مباحثى که در پلنوم ١٦ و در جلسات دفتر سياسى داشتيد مخالفت خودم را با سيستم نظرى شما طرح کرده ام و خواهم کرد. اما اين نوشته کوتاه را در رابطه با نکته اى در نامه شماره ٢ شما مينويسم. شما در نامه تان مينويسيد:

"آنچه که در حال وقوع است براى بسيارى از ما آشناست. سنت چپ فرقه اى است که هر وقت پاسخ معضلات روبروى خود را ندارد به انقلاب ايدئولوژيک و تصفيه ايدئولوژيک روى مى آورد." و ادامه ميدهيد:"اين روش هميشه ضد حمله اى براى پوشاندن ناتوانى در پاسخ گويى به مسائل واقعى است."

رفيق کورش من بعنوان عضو کميته تشکيلات کل کشور به گوشه هايى از تجربه خودم در اين مدت اشاره ميکنم و ميخواهم بگويم اتفاقا در اين دوره حزب بعد از مدتها توانست پلاتفرم روشنى براى فعاليت خود در داخل کشور داشته باشد. بحث حزب و جامعه در ايران دريچه جديدى به روى فعاليت هاى ما در داخل ايران گشود. اين بحث ايده هاى خلاقى در ذهن تک تک ما اعضاى اين کميته براى پيشبرد و بسط آن در داخل کشور بوجود آورد و خود را در مقالات و نوشته هايى که من و يا اسد گلچينى و اصغر کريمى و ديگر رفقا داشتيم نشان داد. اين بحث تاثير مهمى در فعاليت رفقايمان در داخل ايران داشت. رفقا نامه دادند و از آن استقبال کردند. بنابراين برچسب چپ سنتى که به مسايل پاسخى ندارد برچسب درست و واقعى اى نيست و ميتوانم بگويم در اين دوره بيش از هر وقت حزب داراى پلاتفرم و نقشه عمل براى فعاليت در داخل ايران، در خارج و در کردستان بود و بر اساس اين يلاتفرمها تا حد ممکن عمل کرد. تا آنجا که به بحث حزب و جامعه در ايران و تاثيرات اين بحث در فعاليت ما در داخل مربوط ميشود من مفيد ميدانم توجه شما را به چند اظهار نظر از جانب رفقايى مرتبط با جمع هاى داخل جلب کنم:

. رفيقى مينويسد:در رابطه با قطعنامه جديد حزب در مورد جنبش کارگرى و مصاحبه بعد از آن از حميد تقوايى و مقالاتى در مورد حزب و جامعه و رهبرى انقلاب و نيز رهبران محلى و عملى جدا عالى بود. ما با تعدادى از دوستان درست در همين مورد در طى يک ساله گذشته بحث هايى زيادى داشتيم که اين نوشته ها بصورت فوق العاده اى موضوع را حل و به نظر من راهگشايى بزرگى بود و خواهد بود و تاثيرات خود را در آينده نشان خواهد داد. همين طور که در نامه قبلى نيز اشاره داشتم انقلاب و رهبرى آن که ما باشيم به اين تحولات فکرى نياز داريم. البته بخش کوچکى از فعالين حزب بصورت نسبى اين موضع را داشتند و کار ميکردند ولى نه به اين صورت فرموله شده. به هر حال تبريک ميگويم و از همين حالا اطمينان ميدهم که به دست فعالين جنبش کارگرى تمامى راه کارها به کار گرفته خواهد شد. و اما موضوعى که لازم است ياد آور شوم اينست که همانطور که رفيق حميد تقوايى نيز در انتهاى آخرين نوشته اشاره کردند ما بايستى به نکات ريزترى از رهبرى عملى و محلى جنبش بويژه براى خلاصى از روآورى به کار جديد و قرار گرفتن در راس حرکات اجتماعى فوق العاده اهميت دارد و من اينرا از نزديک ميبينم و برايم قابل لمس است.

با آرزوى موفقيت براى همه رهبران حزب کمونيست کارگرى ايران "

نامه رفيق ديگرى از داخل :

"قطعنامه در باره رهبران عملى کارگرى و نوشته هاى رفيق تقوايى و مصاحبه پيرامون آن دستاوردهاى ديگرى در پيشروى کمونيست کارگرى و هدايت جامعه به طرف انقلاب است. من قبل از کنگره ٤ پيرامون مسايل پيشارو درست همين ديدگاه و البته با عنوان سبک کار مطرح کردم. و اکنون با مصاحبه جديد جوابم را گرفته ام. ولى در هر حال گام بزرگى برداشته شده است . در ادامه نياز به کار بيشترى در داخل و در ميان فعالين کارگرى است. تا همين جا فعالينى که در جنبش کارگرى کار ميکنند اهميت موضوع را بهتر درک و استقبال زيادى از مواضع شده است. در همين جا از رفيق تقوايى کمال تشکر را از طرف فعالين کارگرى داخل دارم "

رفيق ديگرى در ٢٤ ژوييه ٢٠٠٤ مينويسد:

وضعيت محتوايى نشريات عاليست. همگى خسته نباشيد. نوشته هاى حميد تقوايى که جاى فوق العاده دارد، على جوادى که در اين نوشته هاى انترناسيونال ٤١ تا ٤٣ گل کاشت. کورش مدرسى و خلاصه همه.. قبلا برايت از جوانان گفته بودم که چگونه کار مصطفى صابر عزيز و بهرام عاليست. از کارگر کمونيست بايد خيلى تشکر کرد که در صورت پرداختن به کار روى موضوع سبک کار واقعا تاثير بسزايى در تغيير شرايط خواهد داشت. و ....

رفيقى را که من حضورى ملاقات کردم ميگفت: " که بعد از بحث هاى حزب و جامعه حميد تقوايى احساس ميکند افق و دريچه بزرگى به رويشان باز شده است و ميخواست کارهايشان را با ما هماهنگ کند. او ميگفت با اين بحث احساس ميکند بندهاى زيادى از مقابل پايش برداشته شده و اکنون دريايى از کار و فعاليت را در مقابل خود ميبيند و اظهار ميکرد که بعد از منصور حکمت بحث هاى حميد تقوايى اميد تازه اى در دلشان بوجود آورده است. او در مجموع از اين مباحث انرژى زيادى گرفته بود. وقتى با او صحبت ميکردم تصوير اميدبخشى از وضع حزب در داخل ميداد. "

ميتوان به نمونه هاى بيشترى از تاثير بحثهاى حميد و يلاتفرمها و قطعنامه ها بر محافل حزبى در داخل کشور اشاره کرد. اما فکر ميکنم همين چند نمونه به اندازه کافى گوياست.

به ترجيع بند تصفيه و انقلاب ايدئولوژيک و امثال اينها نمى يردازم. فقط همين قدر اشاره کنم که انتظار هرکسى از شما اينست که از يلاتفرم خود در برابر اوضاع سياسى کنونى در ايران که در آن تزهاى ناممکن بودن انقلاب و دولت موقت و رفراندوم و امثال اينها را در بحبوحه رشد و گسترش جنبش انقلابى مردم در ايران مطرح کرده ايد دفاع کنيد. بالاخره هرچه هم که حول اين بحثها گرد و خاک براه بيفتد نهايتا همه کادرها حق دارند بدانند استدلال شما چيست و در برابر نقدهايى که از شما شده است چه ياسخى داريد. حق داريد بروى خود نياوريد و ياسخ ندهيد. اما انتظار نداشته باشيد کسانى که به اين تزها نقد جدى دارند نيز سکوت کنند و انتخاب خودرا نکنند.

با تشکر

شهلا دانشفر

٢٦ ژوئيه ٢٠٠٤