از اسد گلچينى

٢٦ جولاى ٠٤

به: رفيق حميد تقوايى!

نامه شما ره ٣ شما را خواندم و اين نکات به نظرم رسيد که در مورد آن بنويسم. من از شما ميپرسم چرا حزب را به اينجا کشانديد؟ چرا اين وضعيت را بر ما تحميل کرديد؟ ميخواهيد به اين ترتيب حزب منسجم و يک خط و يک بنى داشته باشيد؟ با درهم شکاندن يک حزب و تحقير کردن سرتا پايش ميخواهيد به استقبال انقلاب برويد؟ با برداشتن بخشى از مهمترين و معتبرترين کمونيستهاى کارگرى و انقلابيون بزرگ اين عصر ميخواهيد به استقبال انقلاب برويد؟ ميخواهيد نيمى از کميته مرکزى، که بخشى از رهبران کمونيستها و جنبش کمونيسم کارگرى و مردم کارگر و زحمتکشند را از سکان رهبرى خارج کنيد؟ چون شما و نظراتتان را قبول ندارند؟ ميخواهيد کورش مدرسى را حذف کنيد؟ متاسفم که به اين نقشه که مدتهاست از جانب جناح افراطى بلوک شما پيش برده ميشود تن داديد؟ شما را متاسفانه با پاى خودتان البته به اينجا کشاندند و فرياد هاى ما نتيجه اى نداشت.

بعد از ٢ سال که از اختلافات در اين حزب ميگذرد و خودشما و ٤٦ عضو کميته مرکزى اچپ و راست ناميدن آن را پوچ خوانديد. بار ديگر تحت مصلحت هاى جديد و در پى به بن بست کشاندن فعاليتهاى حزب و حاشيه اى شدن اين فعاليت ها، به اين تئورى پوچ اعلام شده رجعت کرديد. هيچوقت به اين ماجراجويى با حزب هيچ سر سازشى نداشتم و الان هم هيچ نيازى به لبيک گفتن به اين فتوا دارم که کمونيست کارگرى خوانده شوم و يا در مسوليتى باقى بمانم . حزب را اگر شما به اين ترتيب موفق شديد به زانو در بياوريد يک فاجعه بزرگ براى جامعه ايران اتفاق مى افتد، اين کار را نکنيد و اين کار را نکنيد و اگر ادامه بدهيد لابد ما هم بايد قوايمان را ده ها بار بيشتر کنيم که با قامتى بلند و سربلند و شرافتمند و تحقير نشده باقى بماند. ما همه تلاشمان ا خواهيم کرد که همه حزب اينطور باقى بماند و همه کادرها و اعضا و همه موجوديت سياسى و اجتماعى اين حزب در ايران را به قهقرا نکشانيد. با کسانى که هيچ اهميتى براى اين حزب قايل نيستند و واقعا نميشناسندش هم نظر نشويد.

رفيق حميد، نظرات شما در مورد قدرت سياسى و رفتن حزب براى گرفتن وقدرت سياسى با سياست و متد حزب و منصور حکمت خوانايى ندارد.

نظرات شما در مورد شورا درست نيست.

تمرکز حزب و رهبرى مهم و موثر حزب را منحل کرديد و رهبران تمام وقت را سراغ کارخودشان فرستاديد و تمرکز بالا را که با هزار بدبختى نادر و و تک تک ما ايجاد شد را منحل کرديد. و حزب پال تاکى استراتژى شما شد و هشدار ها و همه فرياد هاى ما را ناديده گرفتيد.

شما و هم فکرانتان به اخراج روى آورديد و برکنارى را مبناى کار خود قرار داديد، نمونه برخورد شما به من و مهرنوش

طرح اوليه مشترک شما و على جوادى طرى براى حذف کورش مدرسى بود. بعدا با نامه من بدرستى اين اشکال را رفع کرديد ولى آگاهانه يا نا اگاهانه سندى را امضا کرديد که کل حزب را ميتوانست زير و رو کند.

در دوران شما فعاليت حزب حاشيه اى شد. و فعاليت در داخل و خارج بويژه حاشيه اى شد..

و... اما اين متد ها را ما در دوران کورش نداشتيم، بالاى حزب تمرکز داشت، حزب فعال بود و بسيارى از مخالفان کورش عليرغم مخالفتهاى هم فکران کورش مهمترين ارگان ها را داشتند، غير از کسانى که هيچوقت و حتى زمانى هم که به کورش براى ليدرى راى دادند ليدريش را قبول نکردند، در حالى که نحوه برخورد کورش به شما و تک تک ما که شما را براى ليدرى حزب مناسب نميدانستيم خيلى مثبت بود. با همه صداقت و همه تلاش براى حفظ حزب و پيشبرد کارها و تائيد شما تلاش کرديم. بزرگترين خطرها را عبدالله و مجيد حسينى متحمل شدند و شما و تک تک ما سر بلند تر از سر بلند بوديم و تلاش همه ما براى ايجاد تلويزيون و براى کنگره اى موفق و متحد نميتواند ناديده گرفته شود. و... رفيق حميد همه اينها متد ها و سياست ها و روشهاى متفاوتى بوده است که در هر مقطع اين حزب به آنها دچار بوده است. شما ميخواهيد که ما همفکران کورش مانند شما و آنهم بعد از ٢ سال و بعد از اينکه تشخيص بدهيم که هواى آن روز چگونه است و هارد کور ها چه تصميمى دارند، کورش و خودمان را تکفير و تحقير کنيم اين را هيچوقت از من نخواهيد شنيد و بر تک تک ما هم هست که نگذاريم حزب راهى را ادامه بدهد که شما دنبال کرده ايد. متد کورش و سياستهايش بعنوان يکى از رهبران و يکى از مهمترين استراتژين هاى اين حزب همواره مورد توافق من بوده است، از نافرمانى مدنى تا نحوه رفتن براى قدرت گيرى تا آزادى و برابرى و کنترل محلات و رهبرى کورش و کاردانى و شناختش از حزب و همه کارهايش. من ٢ سال قبل هم همين حرفها را نوشتم(و در سايت اختلافات هم هست) چه اتفاقى افتاده است که امروز باز هم نظر ما را ميخواهيد؟ من پيشنهادم به همه هم فکران کورش حداقل در کميته مرکزى است که پاسخ چند کلمه اى خود در اين مورد که کدام رهبرى و کدام متد و کدام سياست ها را قبول دارند را در چند کلمه هر چه سريعتر براى رفيق حميد بفرستند تا رفيق حميد و حزب هم متوجه شوند که واقعا کسى مرعوب اين تبليغات نشده و نبايد بشود.