اعلاميه حزب كمونيست كارگري- حكمتيست                    

كمبود سوخت بلاي جان مردم شده است!

 

 تا كنون دهها نفر بر اثر سرما و كمبود سوخت جان خود را از دست داده و توده وسيعي از خانواده هاي كارگري و مردم زحمتكش درسراسر ايران در محاصره و معرض سرما و ناخوشي و خطر مرگ و مير بر اثر قطع گاز و نبود سوخت  قرار گرفته اند. همچنين مدارس و كارخانه هاي زيادي به همين دليل تعطيل گشته اند.

مسوولات دولتي اين فاجعه را كه موجب مختل شدن زندگي مردم و خطر مرگ و مير از سرما شده است را مشكلات فني در گازرساني ناميده اند. احمدي نژاد به مردم توصيه كرده است كه به جاي استفاده از گاز و سوخت براي گرم شدن،‌ در  منازل خود لباس گرم بپوشند!

در مملكتي كه يك مشت جنايتكار نان و آزادي و حرمت انسانها را گرو گرفته اند، مرگ و مير مردم بر اثر سرما و سيل و زلزله و يا فقر و فلاكت و گرسنگي و شكنجه و اعدام، روال عادي زندگي مردم قلمداد ميشود. و همه اين بلايا براي اسلاميستهاي فاشيست حاكم بر ايران  موهبات الهي ناميده ميشود.

اين عرف و نظام اداره جامعه از طرف رژيمي است كه تا خرخره غرق در بحران و فساد و اضمحلال است.  رژيمي كه دست و پاي انسان را قطع ميكند. كارگران وجوانان و زنان و روشنفكران آزاديخواه را در سلولهاي انفرادي تحت شكنجه قرار ميدهد. سرمايه داران و دزداني كه داراييهاي مملكت را بين خود و خانواده هايشان، اسلامي و تقسيم  كرده اند، جلاداني كه كرور كرور صرف  هزينه نظامي و ايجاد دسته هاي فاشيست و آدمكش در داخل و خارج كشور ميكنند... در چنين نظام گنديده اي،  فقر و فلاكت  و تلف شدن دسته دسته مردم و خانواده هاي كارگران و مردم زحمتكش از سرما  و گرسنگي  امري طبيعي و خواستي الهي و مقدر است. و اين خواست الهي تنها شامل طبقه كارگر و توده ميليوني مردم زحمتكش ميشود. طبقه سرمايه دار و پاسداران دين و دولت از اين موهبت الهي مستثني هستند.  كاخهاي سرمايه داران و  مفتخوران دولتي و نظامي و جلادان و زندانبانان هميشه گرم و سفره هايشان هميشه رنگين است. اين هم خواست خداوند است!

اينها به نام خدا و به نام سرمايه، هر گونه صداي آزاديخواهي و رفاه طلبي و هر گونه ظواهرشادي و خوشبختي  مردم را با تير ميزنند.

 

مردم!

راه نجات از اين وضع تنها دخالت خود مردم در سرنوشت خويش است. با ايجاد كميته ها و نهادهاي محلي در محلات و ادارات و مدارس و كارخانه ها به دفاع از زندگي و سلامت خود و خانواده ها و كودكان و تامين نيازهاي انساني خود برخيزيد.

دولتيان و مفتخواران مرفه از قبل استثمار نيروي كار كارگر و زحمتكش جامعه، ميخواهند نان و سوخت و زندگي مردم را جيره بندي كنند. سه دهه است مردم را به قناعت و رياضت و تنازع  بقا و  تمكين و تسليم و رضا دعوت ميكنند.

عليه اين جانيان و غاصبان آزادي و رفاه و حرمت انسان، بايد به ميدان آمد. بايد گلوي اين جانيان را فشرد و تامين سوخت و نيازهاي يك زندگي انساني  و ديگر حقوق پايمال شده را از حلقومشان بيرون كشيد. آزادي، رفاه، خوشبختي، زندگي شاد و در سلامت و امنيت، حق همه است.

نبايد به رژيم غاصبان نان و آزادي و رفاه و حقوق مردم اجازه داد از خواست مردم طفره روند. نبايد فرجه حق كشي بيشتر و زورگويي و جرم و جنايت بيشتر به آنها داد. طبقه كارگر و ميليونها مردم زحمتكش صاحبان واقعي جامعه اند. نعمات زندگي خود و خانواده ها و كودكانمان را از چنگ  دشمنان رفاه و شادي و سلامتي و آزادي و انسانيت، بيرون آوريم.

 

حزب كمونیست كارگری- حكمتیست

۱۸ ديماه ۸۶ ( ۸ ژانويه ۲۰۰۸)