از ناهيد رياضى

به رفيق آذر ماجدى و ليدر حزب و دفتر سياسى

موضوع: درباره مراسم سالگرد نادر

دو سال از مرگ نادر عزيز مى گذرد. روز شنبه ١٠ جولاى براى سومين بار به پاس و احترام به او و براى آنکه يکبار ديگر و به همراه همرزمان و هم حزبيها و خانواده او، ياد او را گرامى بدارم، در دومين مراسم سالگرد مرگش، شرکت کردم. تا زمانى که مراسم شروع نشده بود، حتى به اين هم دقت نکرده بودم که مراسم را آذر ماجدى برگزار کرده و يا حزب و يا هر دو. اصلا طرح اين سوال برايم معنى نداشت. اطمينان خاطر بسيار بالاى من در اينکه هر کسى اين مراسم را برگزار کند، مسلما اين مراسم را هم از آن خانواده نادر و هم مال حزب و تمام دوستداران نادر، و تمام کسانى که سالها با او در يک حزب مبارزه کرده اند، مى داند، اين موضوع را که چه کسى مراسم سالگرد نادر را برگزار ميکند را به يک سوال بى پايه برايم تبديل مى کرد. اگر کسى اين سوال را طرح مى کرد و يا به برگزارى مراسم توسط اين يا آن اعتراض مى کرد، برايم عجيب و غيرمنصفانه مى آمد. دليلش اين بود که مطمئن بودم که مراسم يادبود نادر، مراسم يادبودى براى همه دوستداران و هواداران و همرزمان اوست.

اما متاسفانه مراسم سالگرد نادر هم از اختلافات درون حزبى و از دسته بندى هاى درون حزبى در امان نماند. خود اين مسئله جاى بسيار تاسف دارد. اما فقط تاسف نيست که من را وادار به نوشتن اين نامه مى کند. بلکه نگرانى گسترش سياست «ناديده گرفتن»، »حذف کردن»، «کوچک کردن و کوچک جلوه دادن» بخشى از رهبرى حزب کمونيست کارگرى و بخشى از کادرهاى اين حزب است که من را بشدت نگران مى کند.

ناديده گرفتن رفيق کوروش مدرسى در مراسم نادر بعنوان يکى از رهبران حزب و جنبش کمونيسم کارگرى، بعنوان يکى از دو نفرى که بعد از مرگ نادر بعنوان تنها کسانى که قابليت رهبر حزب شدن را داشتند، بعنوان اولين ليدر حزب بعد از مرگ نادر، نه تنها جاى تاسف دارد، بلکه موجب نگرانى است. من و فکر مى کنم بسيارى از شرکت کنندگان در مراسم سالگرد نادر، به آنجا آمده بوديم تا ياد نادر را گرامى بداريم ، تا اتفاقا در اوج اختلافات و درگيريهاى درون حزبى، يکبار ديگر به ياد تلاشهاى نادر براى انسجام حزب فکر کنيم و سعى کنيم آنرا به خاطر بسپاريم، سعى کنيم يکبار ديگر ارزش و اهميت و احترام تک تک کادرها و رهبرى اين حزب را به خاطر بياوريم و ارج بگذاريم، همانطور که نادر مى کرد. آنجا آمديم تا بتوانيم همانطور که نادر عمل مى کرد، على رغم اختلافات و تشنجات، يکبار ديگر بخاطر بياوريم که تک تک کمونيستهايى که در اين حزب استخوان خرد کرده اند، مو سفيد کرده اند، شب و روزشان را وقف کرده اند، هر کدام جايگاه و ارزش خودشان را دارند و بايد اين را فراموش نکرد و جايگاه و ارزش آنها را بخاطر اختلافات، زير سوال نبرد، کوچک نکرد، و ناديده نگرفت. اما حذف کوروش از ليست سخنرانان چنين مراسمى، يک مانور آشکار جناحى بود که به شکل ناجورى به چشم ميخورد و من بسيار از اين بابت متاسفم. بخصوص اينکه رفيق آذر خود يکى از نگرانيهايش هميشه اين بود که بخشى از رهبرى مى خواهد بخش ديگر را خذف کند و از رهبرى بيرون بياندازد. اما خود اين عمل بنظر من عين حذف کردن و ناديده گرفتن است. اگر ما نمى توانيم حتى در مراسم نادر، جايى براى يکى از رهبران و چهره هاى مهم حزب، على رغم هر نوع اختلافى، باز کنيم، و به همين خاطر ترجيح به حذفش بدهيم، و حق ابراز دو کلام را از او در يک چنين مراسمى که انتظار مى رود او هم به ياد منصور حکمت چيزى بگويد، را از او سلب کنيم، پس چطور مى توانيم ادعا کنيم که ما طرفدار حق بيان و ابراز وجود حتى دشمنان خودمان هستيم. با اين نوع عمکردها اين را نه مردم و نه اعضاى عادى حزب باور خواهند کرد. شايد بگوييد که حق کسى از او سلب نشده. برود جاى ديگرى حرفش را بزند. شايد بگوييد که برگزار کننده اين مراسم حق انتخاب داشته و يا مگر ديگران سخنرانى کردند که کوروش هم مى بايست سخنرانى کند. اما بنظر من اين بستن چشم بروى واقعيت است. اين نديده گرفتن جايگاه کوروش در حزب، چه در داخل و چه در بيرون حزب است. مسلما رفيق آذر حق انتخاب داشته، اما وقتى دفتر سياسى تصميم گرفته که مراسم سالگرد نادر از طرف رفيق آذر برگزار شود، که من تا قبل از مراسم امسال نادر هيچ ايرادى به اين نمى ديدم، اين به اين معنى است که رفيق آذر مسئوليت برگزارى اين مراسم را از جانب حزب هم بعهده دارد و به همين خاطر مسئوليت او بسيار سنگين و با در نظر گرفتن منافع کل حزب و کل اعضا و کادرهاى حزب، چه اين جناح چه آن جناح، و چه کسانى که خود را متعلق به جناحى نمى بينند خواهد بود. ديگر اينجا نمى توان با توجيه ساده اينکه او حق انتخاب داشته، کوروش مدرسى را ناديده گرفت.

آيا جالب خواهد بود، اگر از سال بعد بخاطر چنين مسائلى دو مراسم سالگرد منصور حکمت برگزار شود؟! مردم بيرون از ما اين را چه تعبير خواهند کرد؟

من در اينجا از رهبرى حزب تقاضا ميکنم که در مقابل اين نوع خطاها حساسيت بيشترى نشان دهد و از سياست ناديده گرفتن و حذف کردن بخشى از فعالين و رهبرى و کادرهاى حزب در مراسمها، مصاحبات تلويزيونى، سخنرانيها، جلسات و غيره بشدت جلوگيرى و اين را به هر کس که چنين کارى مى کند، تذکر جدى دهد. نتيجه اين کار بى اعتبار کردن و پايين آوردن اتوريته رهبرى اين حزب بطور کلى است و ضربه اش به کل حزب خواهد خورد.

با تشکر

ناهيد رياضى

١٢ جولاى ٢٠٠٤