شماره: 2 - 0708

تاريخ: 8 ژوئيه 2004

از: کورش مدرسى

به:  رفيق مصطفى صابر

موضوع: پاسخ به هشدار

 

مصطفى عزيز

يادداشت و هشدارت را در مورد انتقادات من به رفيق اصغر در جلسه دفتر سياسى را خواندم. فکر کردم بايد جواب مفصل بدهم. اما بعد ديدم درگير شدن در اين مجادله اخلاقى پاسخگو نيست. از هر طرف که به اين مساله نگاه کنى اين برخورد جزو همان اختلافاتى است که حزب را به اينجا رسانده است. تو معتقدى که قضاوت من در مورد نامه اسعد کوشا و برخورد من به اصغر "آشکارا" نادرست است. من هم فکر ميکنم برخورد تو و رفيق اصغر به کل ماجرا اخلاقى است و برخورد اخلاقى اتفاقا هميشه مانع از ديدن حقيقت ميشود. در نقد مواضع رفيق اصغر در ارتباط با نامه اسعد کوشا، عمق اين برخورد نادرست را نشان خواهم داد و توضيح خواهم داد که چگونه قضاوتى که در جلسه دفتر سياسى کردم اجتناب ناپذير است. خودتان را جاى ليست کسانى قرار دهيد که به ارگان حزبى شکايت آورده اند و اين ارگان بجاى رسيدن به درد آنها، آنان را، با توسل به "منفعت حزب"،  به انتقاد از خود، به حرف زدن عليه آنچه که وجدانا به آن باور دارند هدايت  کرده است بگذاريد تا متوجه درد شويد. در همان جلسه دفتر سياسى توضيح دادم که من بيشترين احترام را براى رفيق اصغر قائل هستم. اما مواضع او در اين مورد مشخص ارتجاعى و براى حزب مصيبت بار بوده است. آيا ميشود در مورد همين حکم بدون قضاوت اخلاقى اظهار نظر کرد؟ متاسفانه شما هم به همان سنگر رفته ايد. فکر ميکنم با هم موافق هستيم که اين نامه نگارى ها مشکل را روشن و حل نميکند. بايد وارد اختلاف مضمونى تر در اين مورد شد.

دستت را ميفشارم

کورش مدرسى

8 ژوئيه 2004