از:مريم نمازى

به:رفقاى دفتر سياسى

رونوشت:رفيق حميد تقوائى

موضوع:قرار رفيق ايرج فرزاد

تاريخ:١ ژوئيه ٢٠٠٤

من مخالف قرار رفيق ايرج فرزاد مى باشم. اين قرار اختيارات ارگانهاى رهبرى حزب را زير سوال مى برد و جلوى پخش اسناد با تشخيص خود ارگان دال سين را مى گيرد. درست است که کاف ميم عالى ترين کميته رهبرى حزب مى باشد اما کاف ميم يک ارگان تجمعى است که تنها در نشست خود داراى اختيارات حقوقى است. در فاصله بين دو پلنوم اين اختيارات بين دال سين و هيات دبيران به مسئوليت دبير کاف ميم تقسيم مى شود (قرار ١٠٣٠ پلنوم ١٠). قرار رفيق ايرج اين را کاملا ناديده گرفته و دارد نقش ديگر ارگانهاى حزبى و ليدر را زير سوال مى برد.

بنظرم من اين نوع قرارها ادامه تاکتيک تاخير است و ديگر قابل دفاع و ادامه نيست. براى هدف خود توجيه مى سازد. کاف ميم و کادرها بايد در جريان باشند، بايد الان در جريان باشند تا بتوانند خارج از محفليسم، و با تمام فاکتها دخالت کنند. بقول نادر، اگر اين حزب خراب بشود از بالاست. معلوم شده دارد اينطور مى شود. اين حزب کادرهاست و تنها دخالت آنها مى تواند اجازه دهد که اختلافات سياسى بطور سالم و با علنيت و شفافيت و کاملا سياسى به پيش رود. در غير اين صورت پلنوم معنا نخواهد داشت و تنها کنگره مى تواند پاسخگو باشد.

با احترام

با سلام به رفقا، ذيلا قرارى براى تصويب در نشست حضورى دفتر سياسى همراه با مقدمه اى بعنوان دفاع از قرار و فلسفه آن تقديم ميشود که اميدوارم به تصويب برسد.

يک توضيح بر فلسفه پيشنهاد اين قرار

در رابطه با چگونگى انتشار اسناد مباحثات درونى در بالاى حزب پيشنهادات مختلفى طرح شده است.

در ميان آنها پيشنهاد رفيق مصطفى که رفيق اصغر هم از آن حمايت کرده است يک آلترناتيو است.به نظر من با توجه به اينکه بحث انتشار اسناد، به هر روالى دير يا زود به محملى براى حمله غير قابل کنترل از بيرون به حزب منجر ميشود، و اين دورنماى موجوديت حزب را با خطر جدى روبرو ميکند، تصميم به انتشار يا عدم انتشار اين اسناد و يا سطح پخش آنها را به پلنوم کميته مرکزى احاله دهيم. در برابر اين پيشنهاد استدلالهاى مختلفى ممکن است صورت گيرد:

٭ اين تلاشى براى جلوگيرى از رفتن اختلافات سياسى و نگرانى از نتايج احتمالى براى منافع بلوکى است.در اين رابطه ميخواهم بگويم به نظر من انتشار اسناد تضمينى براى حقانيت يک طرف بحث بدست نخواهد داد، گرچه بعنوان مثال من معتقدم که نظراتى که من نمايندگى ميکنم حقانيت دارد و بيشترين اعضا و کادرهاى حزب را جمع ميکند. و يا رفيق ديگرى ممکن است عينا همين ارزيابى را براى خود داشته باشد. مستقل از هر ارزيابى، من نفس همين اتفاق را بحال موجوديت حزب مضر ميدانم، حتى اگر به تفوق نظر خود مطمئن باشم. اگر اصرار و پافشارى بر اين مبنا باشد که حتما يک بلوک حقانيت خود را اثبات شده فرض کند، در اين صورت جائى براى دسته بندى و انتخاب اسناد نيست، چرا که قبل از شفافيت و گفتن حقيقت منفعت جناحى پشت اين دسته بندى اسناد قرار ميگيرد. بنابراين در چنين صورتى کل اسناد کتبى و شفاهى براى ارائه تصوير کامل بايد در اختيار آن طيفى قرار گيرد که سطح و حدود آن مورد نظر است. و اين نقض غرض است يعنى حزب را به آستانه فروپاشى بردن بخاطر منافع جناحى.( هر جناح يا بلوکى)٭ من واقعا در مورد انتشار بحثهاى درونى در هر سطحى مشکل دارم، کجا و در کدام احزاب چپ و راست چنين سنتى بوده است؟ آيا اسناد درونى حزب کمونيست ايران و مباحثات اساسا شفاهى( کتبى زياد نبودند) جائى انتشار يافتند؟ غير از پلنوم شانزده حزب سابق که آنهم در خود پلنوم تصميم گرفته شد؟ حتى در احزاب راست هم ما شاهد چنين روشى نيستيم. آيا واقعا در حزب بلشويک چنين رسمى بوده است؟ منظورم اسناد مباحثات ارگانهاى رهبرى بعنوان مرجع بازشناسى سياست گرايشات مختلف؟٭ بعلاوه از آنجا که من معتقدم هر سطح از انتشار اسناد، چه کتبى و يا غير آن، در شرايط فعلى حزب را بشدت آسيب پذير ميکند و بويژه با نامه هائى که شاهد لحن آنها هستيم، حزب به آستانه فروپاشى کشيده ميشود، سوال من اين است آيا دفتر سياسى حزب و فراتر از آن بخشى از دفتر سياسى حزب و يا ليدر اختيار و صلاحيت تصويب چنين تصميمى را دارند؟ من هيچ تضمينى نميبينم که در صورت انتشار اسناد مباحثات بالاى حزب در شرايطى که اين حزب معين با اين صف بندى جناحها و گرايشات آن قرار دارد، چيزى از حزب باقى بماند و يا قدرتى براى مقابله با تهاجم بيرون را داشته باشيم. اين را در کليت حزب نمى بينم و بطريق اولى در توان و قدرت هيچ جناح و بلوکى ارزيابى نميکنم. من چنين فکر ميکنم و بنابراين رفتن پاى چنين تصميمى را فقط در صلاحيت ارگان منتخب کنگره يعنى پلنوم کميته مرکزى ميدانم. اين تصميم در مورد سرنوشت حزب است و در صلاحيت دفتر سياسى، ليدر و هيات دبيران و بطريق اولى هيچ اکثريتى از اين ارگانها نيست. راستش من تصور ميکنم که اصل سوال را بايد پلنوم کميته مرکزى مسئولانه و جدى پيش پاى خود بگذارد و به آن پاسخ دهد. آيا پلنوم کميته مرکزى خواهان اين خواهد بود که اسناد در سطح مثلا کادرها هم پخش شود؟ اين را خود پلنوم بايد تصميم بگيرد و ارگانهاى منتخب کميته مرکزى على القاعده نبايد براى ارگان بالاتر خود بتوانند ازپيش تصميم بگيرند و آنرا در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. خلاصه کنم من موافق اين هستم که کليه اسناد کتبى و شفاهى تا پلنوم فقط براى اعضاى کميته مرکزى قابل دسترس باشد( مشاورين کميته مرکزى را کنگره انتخاب نکرده است و بنابراين نبايد در اختيار آنها قرار گيرد)

در نتيجه قرار پيشنهادى من براى تصويب چنين است:

قرار پيشنهادى در مورد دسترسى به اسناد مباحثات ارگانهاى منتخب کميته مرکزى کليه اسناد کتبى و شفاهى مباحثات کميته مرکزى شامل مباحثات همه ارگانهاى منتخب کميته مرکزى( دفتر سياسى، ليدر و هيات دبيران کابينه او) در دسترس اعضا اصلى کميته مرکزى قرار ميگيرد. تصميم براى تعيين سطح ديگرى از کادرهاى حزب براى دسترسى به اين اسناد، را خود پلنوم کميته مرکزى اتخاذ ميکند.ارگانهاى منتخب کميته مرکزى بويژه در اين مورد که به موجوديت حزب گره خورده است، نميتوانند براى ارگان بالاتر خود تصميم گرفته و قرار لازم الاجرا صادر کنند.

اين قرار بايد محرمانه و با تاکيد پخش در سطح اعضا اصلى کميته مرکزى حزب تلقى شود.

ايرج فرزاد

٢٩ ژوئن ٢٠٠٤