پاسخى کوتاه به رفيق مينا احدى

ايرج فرزاد

رفقا مينا احدى!

من يک قرار پيشنهاى براى بحث و تصميم گيرى در جلسه حضورى دفتر سياسى پيشنهاد کرده ام. شما در جلسه ميتوانيد عليه آن حرف بزنيد و به آن راى منفى بدهيد. رفيق مصطفى هم قرارى پيشنهادى دارد، لابد در باره هر کدام دو موافق و دو مخالف در فرصت معينى حرف ميزنند و بعد راى گيرى ميشود و تمام! نميدانم اين همه احکام که بار قرار پيشنهادى من کرده ايد، چه خاصيتى دارد؟ با اين قرار من شدم مخالف کنگره ٤ و کسى که ميخواهد بحثهايش پنهان بماند؟ واقعا سخت است که شما هم قرار آلترناتيوى تنظيم کنيد؟ برايم سخت است که بفهمم چرا با يک قرار پيشنهادى اين اندازه پانيک کرده ايد؟ چرا اين همه احکام فکر نشده بارش کرده ايد؟ شما که ظاهرا طرفدار علنيت و شفافيت هم هستيد، چرا از مکتوب کردن پيشنهادم براى مساله اى که واقعا فکر ميکنم به سرنوشت حزب بستگى دارد، اين اندازه نگران هستيد؟ باور کنيد هر چه زور زدم نفهميدم.

رفيق مينا!

احکامتان که در پوشش مخالفت با قرار من طرح شده اند و تاريخ تراشى براى من و خودتان زيادى فکر نشده است، گويا شما از طرفداران سنت منصور حکمت و من از بقاياى چپ سنتى هستم! تاريخ چيز ديگرى ميگويد، رفيق من!

نه من در جريان بحث چپ و راست تئوريهاى منصور حکمت را "پادر هوا" ناميدم و نه در آخرين پلنومى که نادر در آن شرکت داشت، بحث بستن دهانها و محفل بازى را به منصور حکمت نسبت دادم.

رفيق مينا! مخالفت با قرار پيشنهادى من يک چيز است و تاريخ تراشى براى خود در لابلاى شکاف اختلافات بالاى حزب چيز ديگرى است. وارد اين ميدان نشويد، اين روشى سالم نيست.