به دفتر سياسى

رونوشت ليدر حزب

يک سوال از رفيق رحمان

معنى عملى اين کلمات چيست؟

من در جلسه اخير دفتر سياسى بدليلى که ابتداى جلسه و قبل از شروع آن اشاره کردم متاسفانه نبودم. بنابر اين از آنچه که گذشته است اطلاع ندارم و پيرامون آن اظهار نظر نميکنم. اما نامه هاى رفيق رحمان بشدت ذهن من را مشغول کرده است. رگه اى از تهديد زمخت در دو نوشته اخير رحمان وجود دارد که ميخواهم معنى عملى آن را براى من توضيح دهد. در دو پاراگراف (ضميمه است) از دو نوشته اخير رحمان دو جمله را من هاى لايت کردم: ... "عواقب بسيار نگران کننده اى دارد"، ... "ريسک دارد و جواب سخت ميگيرد"...

جمله اول مستقيما خطاب به على جوادى است و به طريق اولى خطاب به هر کس ديگر که مثلا فکر کند رفيق رحمان نظراتش با نظرات منصور حکمت نميخواند و يا فرضا راست است. جمله دوم اشاره دارد به دعوا با ناسيوناليسم کرد و حزب دمکرات اما باز هم تلويحا خطاب به على جوادى است. سوال من از شما رفيق رحمان اينست که "عواقب بسيار نگران کننده" و "ريسک داشتن و جواب سخت گرفتن"، از جانب شما و رفقائى که اسمشان را رديف کرديد و ظاهرا از جانب آنها نيز موضع گرفتيد، دقيقا چى هستند تا بقيه هم بدانند. اين زبان ارعاب و تهديد از کجا آمده است و پيش درآمد چه اقدامات و سياستى است که من نوعى از آن بيخبرم؟ فکر نميکنم حرفهاى ديگرى که در جلسات رسمى و پالتاکى و جلسات دفتر سياسى رسما از زبان رفقاى همفکر شما بيرون آمده، و دستکمى از اينها ندارد، از جانب شما و رفقاى ديگر با اعتراضى روبرو شده باشد. نه فقط نشده بلکه "انصاف" شما چه بسا آن را "مفيد" هم تشخيص داده است.

من از دفتر سياسى و ليدر حزب ميخواهم به اين جملات توجه کنند و رسما در مورد تهديد زمخت رفيق رحمان و معنى عملى "ناگوار" آن موضع سياسى بگيرند. اشتباه نشود، من شکايتى از رحمان ندارم. رحمان دارد "حرف دلش" را ميزند، من هم همينطور با تمام وجودم فهميدم. فقط ميخواهم از زبان رحمان و شما بشنوم که دقيقا معنى عملى اين کلمات در حزب کمونيست کارگرى چيست؟

با احترام،

سياوش دانشور

٢٩ ژوئن ٢٠٠٤

-------------------------------------------"... اگر نزديکى با امثال مجيد و رحمان و دهها و صدها کادر ديگر برايت "جاى افتخار" و اهميت دارد و ميخواهيد جدى گرفته شود، قاعدتا بايد به على جوادى تذکر دهيد، مجاز نيست و حق ندارد و عواقب بسيار نگران کننده اى دارد که اين صف را با حزب دمکراتيها و ناسيوناليستهاى ضد کمونيست و ضد منصور حکمت مقايسه کند."

"... انتظار داشتم کسانى که نزديکى سياسى بيشترى با على جوادى دارند، و در مقطع بيست سال قبل بيشتر در جريان بوده اند، به او تذکر ميدادند، از سر بى اطلاعى و بى خبرى همينطور فاکت را پرت نکند. به او يادآور ميشدند، که آن زمان هم آن ناسزا عليه منصور حکمت را در وهله اول امثال حزب دمکرات و ناسيوناليستهاى ديگر دم گرفتند. و دقيقا در دفاع از کمونيسم منصور حکمت، کمونيستهاى متعهد به خط مشى منصور حکمت، در راس مبارزه سياسى و نظامى قرار گرفتند، که پشت حزب دمکرات و امثالهم را به ديوار کوبيدند. حزب دمکرات و ناسيوناليستها را حالى کردند، نميتوانند، به آسانى به جنبش کمونيستى و رهبرى آن بتازند. حاليشان کردند، چنين کارى و ناسزا گويى از جانب آنها ريسک دارد و جواب سخت ميگيرد. و محض اطلاع على جوادى، مجيد حسينى و امثال وى در راس اين مبارزه و تلاشهايى بوده اند که پديده کمونيسم منصور حکمت را از چنين تندپيچها و کشمکشهاى بسيار سخت عبور داده اند و ريشه آن را در جامعه کوبيده اند. در برخورد به چنين تجربه و شخصيتهايى درايت حکم ميکند، با مکث و احتياط بيشتر برخورد کرد."

٭٭٭