|
رفيق کورش عزيز با سلام لطفا اين يادداشت در اختيار اعضاى دفتر سياسى قرار دهيد. با آرزوى سلامتى محسن ابراهيمى ٢٩ جون ٢٠٠٤ ------------------------------------------- در مخالفت با قرار رفيق ايرج فرزاد در دفاع از علنى شدن اختلافات سياسى حزب کمونيست کارگرى رفقا، من با قرار ايرج مبنى بر عدم دسترسى مشاورين کميته مرکزى و کادرها به مباحث دفتر سياسى قبل از جلسه پلنوم مخالفم. همچنين با توضيحات نامه ضميه ايرج در دفاع از قرار اختلاف دارم. اين قرار، در صورت تصويب شدن در دفتر سياسى، عملا هيچ معنايى ندارد جز طولانيتر کردن نامطلعى مشاورين کميته مرکزى و کادرهاى حزب از مباحث مربوط به اختلافات سياسى در رهبرى حزب. با تصويب اين قرار، عملا و رسما زمين محفليسم بيشتر شخم زده خواهد شد، حزب بيشتر در فضاى مه آلود روايت از مباحث همديگر غرق خواهد شد. تا همينجا هم، تاخير طولانى در دادن مباحث سياسى دفتر سياسى اشتباه بوده و در بوجود آوردن فضايى که همين الان مشاهده ميکنيم نقش موثر داشته است. با تصويب قرار ايرج، پلنومى خواهيم داشت که در آن اعضاى مشاور کميته مرکزى و کادرهاى شرکت کننده در پلنوم (اگر پلنوم با شرکت کادرها تشکيل شود که به نظرم در اين شرايط لازم است چنين شود) از سابقه مباحث سياسى مطلع نيستند. مطلع بودن اعضاى مشاور و کادرهاى شرکت کننده در پلنوم از مباحث سياسى، شرايط را براى شرکت و دخالت آگاهانه تر همه در مباحث پلنوم آماده تر ميکند. زمينه را براى تمرکز پلنوم روى مباحث سياسى بيشتر فراهم ميکند. اين به نفع حزب است. قرار ايرج، دقيقا در جهت عکس اين عمل ميکند. ايرج اظهار نگرانى ميکند "بحث انتشار اسناد به هر روالى دير يا زود به محملى براى حمله غير قابل کنترل از بيرون به حزب منجر ميشود و اين دورنماى موجوديت حزب را با خطر جدى روبرو ميکند." من هم فکر ميکنم که دشمنان حزب صف کشيده اند تا با ديدن هر اختلافى در حزب نفس راحتى بکشند و به ما حمله کنند. اما در اين نتيجه گيرى ايرج سهيم نيستم که "اين دورنماى موجوديت حزب را با خطر جدى روبرو ميکند." دشمنان قسم خورده حزب نه تاکنون و نه بعد از اين، براى حمله کردن به ما نيازى به ديدن اختلافات ما نداشتند و ندارند. قبل از اين به ما حمله کرده اند، بعد از اين هم حمله خواهند کرد. و لابد حزب کمونيست کارگرى هم جوابشان را خواهد داد. اگر اين منطق، مبناى کار ما در باره شفافيت سياسى حزب رو به بيرون باشد ما هيچ موقع نبايد مباحثمان و اختلافاتمان را قابل دسترس کنيم. هميشه بايد بين اختلافات سياسى خودمان و جامعه ديوار بکشيم. خطر جدى زمانى حزب را تهديد ميکند که حزب در درون ديوارهاى سازمانى خود محصور بماند. بعلاوه، بيرون از حزب، فقط دشمنان حزب زندگى نميکنند. بيرون از حزب، هزاران انسان علاقمند به سرنوشت و مباحثات حزب هم هستند که از نظر من مطلع شدنشان از مباحثات سياسى حزب نه تنها مضر نيست بلکه اگر بخواهيم مثل يک حزب سياسى کار کنيم اتفاقا بهتر است و لازم است در قبال اينها به صورت يک حزب باز سياسى عمل کنيم. هر چقدر ديوار ميان ما و بيرون حتى در رابطه با اختلافات سياسى درون ما کوتاهتر شود، هر چقدر بتوانيم به طور کامل اين ديوار را بشکنيم به نفع تغيير ما به يک حزب سياسى مدرن است. کنگره سوم و چهارم علنى ما قدمهاى مهمى در اين جهت بوده اند. قرار ايرج مغاير با اين روش کار حزبى است. ايرج تاکيد ميکند که "من واقعا در مورد انتشار بحثهاى درونى در هر سطحى مشکل دارم، کجا و در کدام احزاب چپ و راست چنين سنتى بوده است؟" احزاب راست و روشهاى کارشان پيشکش خودشان. احزاب راست نبايد هم پشت صحنه مباحثشان را نشان بيرون از خود بدهند. به اين دليل ساده که اولا، ميترسند مردم به دنيايى از ريا و دروغ و لمپنيسم که در ميانشان جريان دارد پى ببرند و ثانيا و مهمتر، تمام فلسفه سياسى اين احزاب روى ناآگاهى و بى اطلاعى و فقدان قدرت تشخيص ديگران استوار است. احزاب چپ؟ کدام احزاب چپ مد نظر رفيق ايرج است؟ احزاب و سازمانهاى چپ سنتى؟ اين احزاب که سنتى قابل دفاع ندارند که سر مشق ما باشد. يک مشغله هميشگى حزب اين بوده که اتفاقا سنتهاى اين احزاب را بشکند. هم جنسهاى ايرانى اين احزاب، حتى دو دهه بعد از يک انقلاب عظيم تکان دهنده، هنوز هم حتى در خارج کشور دوست دارند در ميان خودشان با نقاب بحث کنند. اگر اين احزاب مد نظر ايرج نيست پس چه حزب چپى است که ميتواند در چنين مواردى سرمشق ما باشد؟ ايرج به حزب بلشويک اشاره ميکند. به نظر من حتى اگر در حزب بلشويک هم چنين سنتى رايج نبوده است، حزب کمونيست کارگرى ميتواند اولين حزب چپى باشد که اين سنت را وارد تاريخ سياسى چپ ميکند. و البته اين کار را مدتهاست شروع کرده است. مگر کنگره سه و چهار علنى و در دسترس همه نبوده اند؟ مگر کنگره چهار را همزمان از طريق اينترنت در دسترس همه از جمله دشمنان قسم خورده حزب قرار نداديم؟ آنهم کنگره اى که از پيش ميدانستيم در متن اختلافات در باره استراتژى قدرت سياسى و مباحث مربوط به شوراها برگزار ميشود؟ کنگره اى که ميدانستيم در فقدان منصور حکمت برگزار ميشود. آنموقع بدرستى رهبرى حزب نگران نبود که کنگره علنى ممکن است اختلافات ما را در معرض ديد همه قرار دهد و از بيرون مورد حمله قرار گيريم. امروز هم نبايد با اين نگرانى مباحث سياسى را در محدوده کميته مرکزى نگه داريم. من طرفدار هر چه باز تر بودن حزب کمونيست کارگرى، طرفدار انتشار مباحث سياسى حزب نه فقط در محدوده مشاورين کميته مرکزى و کادرها، نه فقط در محدوده حتى اعضا، بلکه بسيار فراتر از آن در سطح جامعه هستم. فقط و فقط مسائل و مباحثى که جنبه امنيتى دارند بايد در ارگانهاى مربوطه محدود بمانند. فقط ملاحظات امنيتى ميتوانند مباحث معينى را در محدوده معينى نگه دارند. دفتر سياسى يا پلنوم؟ ايرج سئوال ميکند که "آيا دفتر سياسى حزب و فراتر از آن بخشى از دفتر سياسى حزب و يا ليدر اختيار و صلاحيت تصويب چنين تصميمى را دارند؟" و جواب ميدهد که "ارگانهاى منتخب کميته مرکزى على القاعده نبايد براى ارگان بالاتر خود بتوانند ازپيش تصميم بگيرند و آنرا در مقابل عمل انجام شده قرار دهند." هر کدام از ما ممکن است به اين سئوال جوابهاى مختلفى بدهيم. اين ايراد ندارد. اما "طرح سازماندهى ارگانهاى رهبرى حزب" (قرار ١٠٣٠)، که حزب قرار است بر اساس آن پيش برود به اين سئوال جواب داده است. جواب طرح اينست که در فاصله دو پلنوم، هر سياست کلى و جهت گيرى جديد بايد به تصويب دفتر سياسى برسد. که در فاصله دو پلنوم اختيارات کميته مرکزى ميان دفتر سياسى و هيات دبيران به مسئوليت دبير کميته مرکزى تقسيم ميشود. که در فاصله دو پلنوم دفتر سياسى عاليترين ارگان سياست گذارى و داورى و حسابرسى در حزب است. که دفتر سياسى مرجع سياستگذارى در مواردى است که قبلا توسط کميته مرکزى سياستى در مورد آن تصويب نشده است. اينها بندهايى است که عينا در "طرح سازماندهى ارگانهاى رهبرى حزب" درج شده است. دفتر سياسى با تصميم خودش در مورد انتشار بحثهاى درونى خود در سطح معينى، براى پلنوم و از جانب پلنوم تصميم نگرفته است. برعکس، بعد از تاخير طولانى، تصميم بسيار مسئولانه اى گرفته است که پلنوم را در فضايى از مطلع بودن اعضاى کميته مرکزى و مشاورين و کادرها از مباحث رهبرى حزب برگزار کند. اين روشن است که کميته مرکزى ارگانى بالاتر از دفتر سياسى است و گنگره ارگانى بالاتر از کميته مرکزى است. اما اينها ارگانهاى منتخبى هستند که اتفاقا بايد در فاصله دو پلنوم و دو کنگره حزب را هدايت کنند. تنها کارى که دفتر سياسى نميتواند بکند اتخاذ تصميماتى است که مغاير با مصوبات پلنوم کميته مرکزى است و تنها کارى که پلنوم کميته مرکزى نميتواند بکند اتخاذ سياستهايى مغاير با مصوبات کنگره است. کدام پلنوم تصميم گرفته است دفتر سياسى را از تصميم در باره حدود انتشار مباحثش محروم کند؟ اگر منطق و روش کار مورد دفاع ايرج را مبناى کار قرار بدهيم، پلنومهاى کميته مرکزى هم نبايد در باره نحوه برگزارى کنگره ها تصميم بگيرند چون کنگره ارگانى بالاتر از پلنوم است و پلنوم نبايد در باره علنى برگزار شدن کنگره ها تصميم بگيرد و کنگره ها را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهد. و در آخر ذکر يک نکته را لازم ميدانم. زمانيکه مباحث مربوط به قدرت سياسى در دفتر سياسى در جريان بود من عضو دفتر سياسى نبودم. و تا چند روز پيش که مباحث آن دوره رسما در اختيار دفتر سياسى قرار گرفت از اين بحثها اطلاع نداشتم. از لحاظ حقوقى هيچ اعتراضى ندارم که چرا دفتر سياسى اين مباحث را تا امروز در اختيار اعضاى کميته مرکزى و مشاورين قرار نداده است. براى انتخاب دفتر سياسى آن دوره راى داده ام و تصميماتش حتى اگر با آن اختلاف داشته باشم برايم قابل اجرا است. اما معتقدم، اين اشتباه مهم دفتر سياسى بوده است که به مدت طولانى مباحث سياسى را در درون خودش نگه داشته است. حقيقتا بايد بگويم از چند روز پيش که از اين مباحث مطلع شدم در موقعيت بمراتب بهترى براى نظر دادن سر اختلافات قرار گرفته ام. امروز ميتوانم با خيال راحت، بر اساس نوشته هاى مدون نظرام را بنويسم. فکر ميکنم اعضا کميته مرکزى و مشاورين و کادرها و اعضا هم در شرايط مطلع شدن از اين مباحث در موقعيت بهترى براى اظهار نظر قرار ميگيرند. شفافيت و علنيت مباحث و اختلافات، ضمانت نهايى انسجام حزب نيست. اما يکى از شروط بسيار حياتى براى قرار دادن حزب در فضاى سياسى تر است. در مقابل، هر چقدر مباحث و اختلافات در درون محدوده کوچکتر رهبرى پيش بروند همانقدر زمينه براى غرق شدن حزب در فضاى محفليسم بيشتر خواهد شد. امروز اين را به وضوح ميبينيم. با احترام و با آرزوى سلامتى محسن ابراهيمى ٢٩ جون ٢٠٠٤ ----------------------------------------------------------- قرار پيشنهادى در مورد دسترسى به اسناد مباحثات ارگانهاى منتخب کميته مرکزى کليه اسناد کتبى و شفاهى مباحثات کميته مرکزى شامل مباحثات همه ارگانهاى منتخب کميته مرکزى( دفتر سياسى، ليدر و هيات دبيران کابينه او) در دسترس اعضا اصلى کميته مرکزى قرار ميگيرد. تصميم براى تعيين سطح ديگرى از کادرهاى حزب براى دسترسى به اين اسناد، را خود پلنوم کميته مرکزى اتخاذ ميکند.ارگانهاى منتخب کميته مرکزى بويژه در اين مورد که به موجوديت حزب گره خورده است، نميتوانند براى ارگان بالاتر خود تصميم گرفته و قرار لازم الاجرا صادر کنند. اين قرار بايد محرمانه و با تاکيد پخش در سطح اعضا اصلى کميته مرکزى حزب تلقى شود. ايرج فرزاد ٢٩ ژوئن ٢٠٠٤ |