رفيق کورش،

لطفا  این يادداشت را براى رفقاى دفتر سياسى بفرستید.

با تشکر،

 فاتح شیخ

25-06-2004

نکاتی درباره پیشنهاد رفیق مصطفی و جواب به یک نکته رفیق فاتح بهرامی

به رفقای دفتر سیاسی

رونوشت: رفيق حميد تقوائى

رفقای عزیز

نگرانی رفیق مصطفی قطعا بجاست و پیشنهادش درخود مثبت است، اما متاسفانه این پیشنهاد و کل موضع او از سیر تحول اختلاف و شکاف بالای حزب عقب است، بنابراین نمیتواند راهی برای خروج بالای حزب از این لابیرنت خودساخته نشان دهد. هر پیشنهادی در مورد اسناد از دوری که این شکاف و اختلاف برداشته تاثیر میگیرد. متاسفانه راهی نداریم جز اینکه از این لابیرنت عبور کنیم. نامه هفته پیش رفیق محمود قزوینی و جواب رفیق کورش را حتما خوانده اید، در متن چنان "افشاگری" های محفلی ای پیشنهاد رفیق مصطفی دیگر کارساز نیست.

 اما در نحوه عبور از این لابیرنت هم بدون شک اختلافات موجود در خط و خطوط سیاسی و سبک کار و روش تشکیلاتی، خود را بارها نشان خواهد داد و موضوع جدل های تازه و "افشاگری" های تازه تر خواهد شد. باید با چشم باز و با نگرانی عمیق از جنس همان نگرانی ابرازشده مصطفی به این روند نگاه کنیم. من در جلسه اخیر پالتاک د.س. نسبت به آنچه هدایت این بحث ها از طریق جلسات با کادرها خوانده شد اظهار بدبینی کردم، نمونه های اخیر هشدار دهنده اند، امیدوارم احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت حزب و وحدت و انسجام سیاسی آن بر منافع بخشی غلبه کند و بدبینی من منتفی شود.

این تصویر و ارزیابی که دادن اسناد به صورتی که قرار است داده شود، پیشرفتی در علنیت و شفافیت در حزب است آشکارا غلط انداز و غیرواقعی است، همین تصویر (که در گفته بعضی از رفقا در جلسه د.س. و در بعضی نوشته ها منعکس است) میتواند مشکلات جدیدی بیافریند که باید به آن حساس و مسئولانه برخورد کرد. من سر سوزنی به راهگشا بودن درخود این اسناد اعتقاد ندارم، بسته به نحوه پیشبرد این روند میتواند تاثیر "افشاگری"های محفلی را خنثی کند و به لایه کادری حزب برای ورود به دوره آتی دید عینی تری از شکاف کنونی  بالای حزب بدهد و میتواند اغتشاش کنونی را بیشتر و کلاف اختلاف بالا را از آنچه هست سر در گم تر کند. حالت سومی هم ممکن است: که با عدم استقبال روبرو شود. در هر سه حالت این اسناد در خروج حزب از وضعیت کنونی تعیین کننده نیست، اما نحوه عبور از این لابیرنت میتواند جوابگویی بالای حزب به این وضعیت و تلاش برای خروج از آن را مشکلتر یا آسان تر کند.

با همه اینها در جلسه حضوری د.س. با دید مثبت به پیشنهاد رفیق مصطفی و بخصوص به نگرانی اش نگاه میکنم.

در اینجا لازم میدانم به یک اشاره رفیق فاتح بهرامی به صحبت من در جلسه چهارشنبه شب د.س. پاسخ بدهم. آنچه من در آن جلسه گفته ام طوری توسط رفیق فاتح بهرامی تعبیر شده که گویا من شخص یا اشخاص را "عوامفريب" خوانده ام. چنین نیست. من نسبت به اتکا به رگه ای از آژیتاسیون در روند بحث اسناد با کادرها که میتواند تنه اش به عوامفریبی بخورد، اظهار بدبینی و نگرانی کردم. جالب است و قابل درک است که رفیق فاتح بهرامی به کلمه "عوامفریبی" از زبان من اینقدر "حساس" است و تا آنجا میرود که تعبیر دلبخواهی هم رویش سوار میکند در حالیکه در همین روزها و هفته ها، همین کلمه "عوامفریبی" و "مار کشیدن" که معادل دیگر عوامفریبی است بارها از زبان و قلم رفقای دیگری (آذر ماجدی و حمید) مستقیما در جواب به شخص جاری شده و او به آن حساس نیست. جمله من همان است که نوشتم اما کانتکست شنیدن و تعبیر کردن رفیق فاتح بهرامی از فاکتورهای دیگری متاثر است که اظهار بدبینی و نگرانی من دقیقا به آن اشاره دارد. در این زمینه و در مورد پدیده دو استانداردی حرفهای بیشتری دارم که امیدوارم در جلسه حضوری د.س. مجال طرحشان را پیدا کنم.

با احترام

فاتح شیخ

2004-06-25