مصاحبه با رحمان حسین زاده به مناسبت سالگرد تاسیس حزب حکمتیست.

 

 

کمونیست: دو سال از تشکیل حزب کمونیست کارگری حکمتیست گذشته است. مو قعیت حزب را چگونه میبینید؟ 

رحمان حسین زاده :

قاعدتا منظور  موقعیت سیاسی و اجتماعی حزب است. برای داشتن درک درست و عینی از موقعیت حزب لازم است این حزب و کارکردش را در متن جامعه گذاشت. در بطن کشمکشهای اجتماعی و چگونگی جابجایی نیرو در جامعه گذاشت. ما همیشه گفته ایم نقطه رجوع ما جامعه است. مبنای ارزیابیهای کمونیسم ما از روندهای سیاسی ، پدیده ها و احزاب سیاسی همین است. بر خلاف چپ فرقه ای و سنتی به خود مشغول ارزیابیهای سازمانی و درونی نه تنها ابژکتیو نیست، گمراه کننده هم هست.

پیدایش حزب حکمتیست تداوم پافشاری بر این حقیقت است که سیر تحولات جامعه ایران و تعیین تکلیف آن به نفع طبقه کارگر و رهایی انسان در آن جامعه نیازمند ابراز وجود قدرتمند یک حزب کمونیستی است. از زمانی که طبقه کارگر و صف وسیع انسانهای رادیکال پا به صحنه جدال اجتماعی گذاشته اند، این نیاز وجود داشته است. در انقلاب 57 به وجود چنان  حزبی بشدت نیاز داشتیم ، که متاسفانه فاقد آن بودیم. در تحولات 27 ساله اخیر ودر دوران حاکمیت جمهوری اسلامی به وجود چنین  حزبی محتاج بودیم. کمونیسم ما کمونیسم منصور حکمت آن بخش از تلاش سیاسی و اجتماعی در آن جامعه است که در یک ربع قرن اخیر خواسته به یک حزب کمونیستی قدرتمند و اجتماعی  شکل دهد. حزب حکمتیست تداوم این تلاش در موقعیت جدید است. قدمت کار ما نه تنها به این 2 سال محدود نیست بلکه سابقه تحزب کمونیستی و تلاش اجتماعی ما برای قابل انتخاب کردن و در دسترس قراردادن آلترناتیو کمونیستی درست به این یک ربع قرن بر میگردد. هر ناظر با انصاف میداند که  اسکلت اصلی رهبری، کادرها و ماتریال انسانی حزب ما بخش صاحب تجربه و جابجا کننده نیرو در صحنه جدال اجتماعی  به نفع کارگر و جنبش آزادیخواهی در آن جامعه بوده است.   بخش موثر واصلی نیرویی بوده که  با پرچم کمونیسم کارگری و تحت هدایت منصور حکمت  برای شکل دادن به یک حزب اجتماعی و کمونیستی  رهبر و دخیل در جامعه تلاش کرده است. با مرگ منصور حکمت و سپس  تحمیل انشعاب این روند لطمه خورد و دچار دست انداز گردید. متاسفانه در مقابل دو راهی تداوم تلاش برای ایجاد یک حزب   توده ای و سیاسی و یا رضایت دادن به وجود یک سازمان متوسط الحال  فرقه ای و سنتی چپ در کنار بقیه گرو ههای چپ   قرار گرفتیم . حکمتیستها راه اول را انتخاب کردیم.  حزب حکمتیست میخواهد این روند را به سرانجام رهایی برساند.

از این زاویه وقتی به دوسال فعالیت حزب حکمتیست نگاه میکنیم در عرصه ها و گره گاههای مهمی حضور این حزب برای دوست و دشمن قابل مشاهده است. بگذار از سر دیگری موقعیت این حزب را ترسیم کنم . برای لحظه ای تصور کنیم اگر حزب حکمتیست نبود. به نظرم پرچم سیاسی روشنی برای سرنگونی فوری جمهوری اسلامی به نام منشور سرنگونی وجود نداشت.ابتکار برافراشتن پرچم آزادی و برابری در وسط دانشگاه تهران و در کانونهای اعتراضی وجود نداشت. فضای چپ  در 8 مارسها و ماه مه ها بسیار ضعیف تر بود. از گارد آزادی و حضور آن در شهرها خبری نبود.  مقابله سر راست و بی ابهام و قاطع با ناسیونالیسم و فدرالیسم وجود نداشت . از جسارت منع کردن مردم به نپیوستن به صف اعتراضی – ارتجاعی ظاهرا توده ای قوم پرستان آریایی و هخایی و الاحواز و آذری و کرد خبری نبود. ظاهرا همه و حتی به اصطلاح چپ آن جامعه مشایعت کنندگان بی آزار اعتراضات قومی بودند که به زعمشان هر چه باشد فشاری علیه جمهوری اسلامی به حساب میامد و دنباله روی کور از جنبشها و حرکات ارتجاعی باب میشد. از ترسیم سیاست متفاوت در مقابل قلدریهای امریکا به بهانه هسته ای و افشای ابعاد سناریوی سیاهی که میخواهند برایران تحمیل کنند ، اثری نبود. از مطرح بودن یک نیروی چپ که مستقیما خواستار کسب قدرت سیاسی و تعیین تلکلیف جامعه به نفع کارگر و آزادیخواهی خبری نبود. اینها نه ادعا ست و نه صرفا فعالیت سازمانی و درونی ، بلکه مورد به مورد آن در خط مشی سیاسی آشکار و قابل مشاهده و یا در پراتیک حزبی و  اجتماعی ما منعکس است. هر ناظر با انصافی چه مخالف و یا موافق  آن  را مشاهده میکند.  در یک کلام حزب حکمتیست یک پدیده سیاسی مادی با خط مشی و سیاست متمایز در صحنه سیاست جامعه ایران است . حزبی قابل انتخاب و قابل دسترس برای هر انسان آزادیخواه است. حزبی با رهبران و چهره های شناخته شده و با صفی وسیع از مبارزین کمونیست در داخل و خارج ایران آماده جوابگویی به نیاز زمانه خوددر دل تحولات سیاسی پرپیچ و خم ایندوره ایران است . این حزب و جنبش اجتماعی رادیکال جامعه باید به یک پیکره واحد تبدیل شوند. این مصاف تعیین کننده پیشاروی ما و مردم است که بتوانیم با شکل دادن به یک حزب سیاسی و توده ای قدرت را به دست بگیریم، آن را حفظ کنیم  و جامعه آزاد و برابر را ایجاد کنیم.

طبعا خوش خیال نیستیم میدانیم ، آنچه که ما کردیم هنوز یک گام از صدها گامی است که باید برداریم. محدودیتها و موانع  سدراه  جنبش و حزبمان را میشناسیم،هنوز  از مدیای موثر محرومیم، کمبود مالی جدی مانع اجرای بسیاری از پروژه هایمان است   و برای فایق آمدن بر آنها در تلاش بی امانیم. متوجه ایم که مصافهای تعیین کننده هنوز در راهند  و  امکانات و ظرفیتهای فعلی ما  برای جوابگویی به آنها بشدت ناکافی و  اقدامات بزرگی را باید به سرانجام برسانیم.

 

 

کمونیست:

 حزب حکمتیست از  زمان تاسیس و تاکنون پافشاری میکند که  در مقابل سنت غیر اجتماعی چپ سنتی، میخواهد به یک حزب سیاسی اجتماعی در ایران شکل و سازمان دهد. حزب حکمتیست چقدر در این زمینه پیشروی کرده است.؟

 

رحمان حسین زاده :

ما در این دو سال مصرانه بر این سیاست پافشاری کردیم.  از بدو تاسیس حزب اعلام کردیم قصد ما ایجاد حزبی سیاسی و توده ای ، و نه ایجاد فرقه ایدئولوژیک غیر اجتماعی معمول در سنت چپ است. نفس آگاهی بر این موضوع و تلاش برای ترسیم سیمای سیاسی و عملی حزب سیاسی که ظرفیت متصل کردن  ابعاد مختلف مبارزات اجتماعی رادیکال را داشته باشد. که ظرفیت پذیرش  هزاران و میلیونها مبارز کمونیست را حول پلاتفرم سیاسی و قابل اجرا داشته باشد. که مستقیما جابجا کننده نیرو و تغییر دهنده تناسب  قوا باشد که تعدد نظرات و وحدت اراده و پراتیک مشترک را تضمین کند ، خود مبنای بسیار روشنی در جهت ایجاد حزب سیاسی و توده ای است.  تشکیل حزب حکمتیست خود حلقه مهمی از گام برداشتن در این راستا است . در سنت  معمول چپ چنین تصویری از حزب جایی ندارد.  در سطح نظری و سیاسی و در نقد سنت غیر اجتماعی چپ گامهای مهمی برداشتیم و خودآگاهی موثری را ایجاد کردیم. به لحاظ عملی و اجتماعی و سازمانی هم گامهای امیدوار کننده  را شروع کردیم.ابزارهای نیرو جمع کردن و اتحاد و تشکل حزبی و اجتماعی را ترسیم کردیم . از جمله  با چنین تصویری دست اندرکار ایجاد  پایه های حزب در  محلات ، کارخانه و دانشگاه و در شهر ها و محل کار وزیست  و در بطن مبارزه اجتماعی جاری هستیم. ایجاد کمیته های کمونیستی به عنوان ابزار متحد و متشکل کردن اعتراض و مبارزه و دست در دست هم گذاشتن مبارزین کمونیست مبنای محکم ساختن چنین حزبی است. از جانب دیگر تصویر روشن و شفافی ار رابطه حزب و تشکلهای توده ای را ترسیم کردیم ، گارد آزادی را به عنوان ابزار و اهرم اعمال قدرت مردم در مقابله با  سناریو ی سیاه و جمهوری اسلامی و  ارتجاع مسلح مطرح کردیم. تلاش ما برای تقویت صف اعتراض رادیکال به دور از سیاست و روش سکتی چپ فرقه ای خصوصیات اجتماعی جریان مارا منعکس میکند. مجموعه سیاست و کارکرد تاکنونی تصویر بسیار مثبتی را از حزب ما به دنیای بیرون خود منتقل کرده است. سمپاتی  ایجاد کرده است. قدمهای خوبی برداشتیم اما کافی نیست . هنوز با حزب سیاسی و اجتماعی مورد نظرمان فاصله داریم. به اعتقاد من پیشروی بیشتر ما در گرو دو مسئله است. اولا هنوز سنتهای جان سخت چپ فرقه ای و سنتی در میان ما هم ریشه کن نشده است و با نقد روشن و ارائه الگوهای شدنی و  اجتماعی کار بر  این معضل میتوان فایق آمد و دوما برای تبدیل عملی به یک حزب وسیع توده ای که در برگیرنده میلیونها کادر و عضو و سمپات باشد ، تغییر در تناسب قوا به نفع ما و مردم لازم است. لازمست شرایطی فراهم شود بدون ترس از سرکوب و فشار جمهوری اسلامی هر انسان آزادیخواهی که با ما اشنا میشود و حاضر است در کنار حزب ما سهمی ایفا کند، فرصت این سهم گذاری را پیدا کند.  در چنین اوضاعی حزب توده ای میتواند به طور ابژکتیو نیرو و قدرت مادی خود را به صحنه بکشاند و در تعیین تکلیف سرنوشت جامعه  نقش بازی کند. ما باید آگاهانه و هدفمند ادامه را ه را برای تبدیل به حزب توده ای طی کنیم.