-- Logo ---->

 

 

 

١٨ تیر آغاز جنبش سرنگونی کلیت رژیم اسلامی  بود

رهبران جنبش سبز٬ عاملین سرڪوب ١٨ تیر بودند

 

١٨ تیر ٧٨ شروع جنبش سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی بود. ١٨ تیر در عین حال شروع افول دوم خرداد٬ اتمام امید واهی به تغییر نظام زیر پرچم دوم خرداد بود. اعتراض دانشجویان و مردم معترض ڪه خواهان رفاه و آسایش و آزادی بوند٬ توسط دولت خاتمی به خون غلطید و سرڪوب شد. در آن دوران و در دل اعترضات مردم به جان آمده٬ بعد از اشڪ ریختن خامنه ای برای دانشجویان و رجزخوانیهای خاتمی٬ ڪل سران نظام ڪمر همت به سرڪوب اعتراضی بستند٬ ڪه ظرف ٦ روز پایه های جمهوری اسلامی را به لرزه در آورد. در دل اعتراضات ١٨ تیر٬ همه  تشڪلها و نهادهای دوم خرداد٬ تحڪیم وحدت و تشڪلهای اسلامی همراه رفسنجانی و خاتمی و خامنه ای و ناطق نوری و لشڪر اوبوشان مسلح و چاقوڪش جمهوری اسلامی یڪصدا خوهان سرڪوب آن جنبش شدند.

در آن دوره بخش زیادی از نیروهای راست از  جبهه ملی٬ اڪثریت و حزب توده٬ حزب دمڪرات ڪردستان و طیفی از جریانات قومی و صفی از روشنفڪران و ژورنالیستهای مرتجع٬ تلاش ڪردند آن جنبش را در چهارچوبه قانون اساسی جمهوری اسلامی نگه دارند٬ تلاش ڪردند اعتراض مردم به ڪلیت جمهوری اسلامی را پشت جبهه دوم خرداد و امید به تغییر از درون جمهوری اسلامی ببرند. بخشی نیز چون سلطنت طلبان٬ مشروطه خواهان٬ جمهوری خواهان لائیڪ و .. سعی ڪردند زیر شعار پوچ رفراندوم و امید به ڪمڪ دول غربی٬ مانع به میدان آمدن مستقل مردم شوند.

امروز ده سال از آن دوران میگذرد٬ امروز همین صف با تغییراتی و با پیوستن چپ بورژوایی٬ در تلاشند اعتراض مردم را زیر پرچم سبز بڪشانند. رهبران جنبش سبز٬ رهبران همان جریانی از حاڪمیت هستند ڪه اعتراضات مردم در ١٨ تیر را به خون ڪشیدند. خاتمی٬ رفسنجانی٬ ڪروبی و موسوی بقیه یارانشان٬ شخصیتهای یڪ جنبش هستند. قاتلین مردم در ١٨ تیر همینها هستند ڪه امروز پرچم سبز را بلند ڪرده اند و تلاش میڪنند اعتراض بر حق مردم را دستمایه حل و فصل اختلافات خود در حڪومت ڪنند.

 

مردم مبارز!

بعد از گذشت ده سال از اعتراض توده ای مردم علیه ڪلیت جمهوری اسلامی٬ باید روشن باشد ڪه اعتراض مردم به فقر و بی حقوقی٬ به خفقان و بربریت حاڪم٬ تنها با جدا ڪردن صفوف خود و بیرون ڪشیدن مردم از زیر پرچم سبز موسوی و سیاه احمدی نژاد معنی خواهد داشت. باید روشن باشد ڪه جنگ و دعوای احمدی نژاد و خامنه ای با موسوی٬ ڪروبی٬ رفسنجانی و خاتمی٬ جنگ ما مردم نیست. جنگ ما علیه ڪلیت جمهوری اسلامی با همه جناحهای آن است. ما باید زیر پرچم جنبش خود٬ زیر پرچم آزادی و برابری٬ زیر پرچم مرگ بر جمهوری اسلامی متحد شویم و جمهوری اسلامی را به مصاف طلبیم. در سالگر ١٨ تیر باید یڪبار دیگر صدای آزادی و برابری را بلند ڪنیم. باید در هر تجمع و اعتراضی به اعدام و جنایات دوره اخیر٬ به زندان و شڪنجه و خانه گردی اعتراض ڪنیم. باید خواهان آزادی فوری همه زندانیان سیاسی شویم.

 

ڪارگران!

چشم آزادیخواهی و انسانیت در دل تحولات سریع در ایران به شما دوخته است. در نبود صف مستقل طبقاتی ما هر چه میتواند اتفاق بیفتد٬ جز رهایی انسان. طبقه سرمایه دارد و هر بخش آن میتواند صاحب قدرت شود جز طبقه ڪارگر. شرط رهایی مردم٬ شرط تامین آسایش و رفاه و آزادی برای مردم٬  مبارزه مستقل طبقه ڪارگر با پرچم آزادی و برابری٬ با پرچم انقلاب سوسیالیستی است. پیش شرط این تحول ایجاد اتحاد در صفوف ڪارگران٬ ایجاد آمادگی در صف طبقه ڪارگر٬ تحزب ڪارگری و متشڪل شدن رهبران و فعالین ڪارگری در حزب ڪمونیستی و ڪارگری وجمع ڪردن مردم زیر پرچم و شعار طبقاتی و رهایی بخش ما است.

در این دوران و در جدال ڪنونی٬ اگر صف مستقل ما شڪل نگیرد٬ اعتراض بر حق مردم به جمهوری اسلامی را زیر پرچمهای ارتجاعی سبز و سیاه به تباهی خواهند ڪشاند. اگر ما آزادیخواهان، مردم  را حول پرچم آزادی و برابری جمع نڪنیم٬ فردا همین مردم توسط رهبران جنبش سبز سلاخی خواهند شد.

 

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی و برابری

زنده باد سوسیالیسم

 

حزب ڪمونیست ڪارگری  حڪمتیست

١٥ تیر ١٣٨٨ – ٦ جولای ٢٠٠٩