حقيقت همزاد تجربه شما نيست

پاسخى کوتاه به نامه رفيق مريم نمازى

از: ثريا شهابى

٢٩ ژوئن ٢٠٠٤

رفيق مريم عزيز

اگر ماجراى مهرنوش براى شما، در شوراى رهبرى ساز، تمام شده است، براى خود رفيق مهرنوش تمام نشده است و دفتر سياسى هم همين اخيرا بالاخره مجوز اظهار نظر گرفت.

ميگوئيد که قرار من يک قدم به جلو است چرا که تازه اهداف من دارد به وضوع خود را نشان ميدهد. ميخواهيد اهداف من از اين بيشتر به وضوح خود را نشان دهد! چند فقره تصميم مشابه و به نظر من اشتباه بگيريد، متوجه ميشويد که اهداف ممکن است از اين هم فراتر رود.

رفيق عزيز ما که صيغه خواهر و برادرى نخوانده ايم يا در سکت مذهبى نيستيم که تا ابد هرکارى شما بکنيد من بگويم چشم، چون از پيشتر پيمان برادرى بسته ايم! کار اشتباه ميکنيد به شما انتقاد ميکنند، اگر براى انتقاد پشيزى ارزش قائل نباشيد و به کار اشتباهتان ادامه ميدهيد، انتقاد تند تر ميشود، و به همين ترتيب ...

ميگوئيد که شما قبلا هم دو فقره سردبير اخراج کرده ايد،

(گواينکه تصورم اين است که بهروز ميلانى نخواست به کار ادامه دهد، هرچند که نکته مهمى نيست و بهرحال ممکن است ناچار به استعغا شده باشد، و من هم در روز خودش در اين مورد اظهار نظر کردم، نه در موافقت با شما)

اما رئيسى که مدالهاى افتخارش بيرون کردن اين و آن باشد و اگر از او هم بپرسيد چرا، کسى آن چرا را نشنيده باشد، وضع جالبى ندارد. به تجربه ما در فدراسيون رجوع ميکنى.

لابد من ميبايست به خاطر عدم سازگارى هاى مشابه دهها بار مثلا شما را از فدراسيون اخراج ميکردم. ميدانيد که اين مکانيسم جلب شما به همکارى نبود و اساسا در طول تاريخ زندگى سياسى من و ساير کادرهاى اين حزب از اين تجربه ها نريخته است. مريم عزيز، حقيقت همزاد تجربه شما نيست. لابد اگر وفت خودش به شما انتقاد ميشد، امروز بنظر شما اين ها سياست هاى رايج نمى آمد.در مورد تبعيت همه از تصميمات رئيس سازمان و کلا اسناد اصول سازمانى شما، اشتباه ميکنيد. اين اصول و اسناد ربطى به اصول تاکنونى ما در تشکيلات هاى جانبى حزب ندارد. کمپين دفاع از حقوق زنان در ايران، فداسيون، و اول کودکان، هرگز اصول سازمانى اينچنينى نداشته اند. من در اولين فرصت نقد خودم را بر اين اصول سازمانى مينويسم، شايد با خواندن آن متوجه تفاوت ها و انتقادات من بشويد.

ميگوئيد که من بايد ادعاهايم در قرار مربوطه را ثابت کنم. حتما اين کار را خواهم کرد. بنظرم شما در رهبرى ساز اشتباه ميکنيد و بايد اين اشتباه را تصييح کنيد.

با احترام

ثريا شهابى

..........................

از:مريم نمازى

به:دفتر سياسى

رونوشت:ر حميد تقوائى

موضوع:قرار رفيق ثريا شهابى در مورد ساز

تاريخ:٢٩ ژوئن ٢٠٠٤

به نظرم قرار ر ثريا شهابى تازه تمام بحثها و شکايات حول تغيير سردبير نشريه ساز را سر جاى اصلى خود مى گذارد. خواسته برکنارى ر آذر ماجدى. خوب حداقل اين نيز يک قدم به جلوست چون در بحثها يکى از اهداف دارد خودش را به وضوح ابراز مى کند. اما هنوز دلايلى که رفيق ثريا مى آورد واقعيت را جلوه نمى دهد. او مى گويد رفيق آذر با سياستهايش به سازمان آزادى زن و حزب "لطمه" زده است. کدام سياستها؟ تغيير سردبير نشريه هم سياست شد؟ من نيز رفقا بهروز ميلانى و مهرنوش موسوى را از سردبيرى همبستگى "برکنار" کردم. آن موقع چرا چنين قرارى نيامد؟ آن موقع چرا رفيق قرار اينچنينى نياورد که نتوانم ديگر به فدراسيون و حزب "لطمه" بزنم؟

رفيق ثريا مى گويد پروسه تغيير مهرنوش نيز غير منطقى و غير عادلانه بوده. اينطور نيست رفيق. کاملا با سابقه و اصولى بوده است. و چرا مى گوييد بخاطر اختلافات سياسى و سبک کارى بود؟ درست است اين در متن اين اختلافات اتفاق افتاده است، ولى آيا اين دليل تغيير سردبير نشريه ساز بود؟ مگر رفيق ثريا هيچ کدام از نامه هاى رد و بدل شده را نخوانده است؟ او مى گويد ر آذر ماجدى از توصيه ليدر حزب سرپيچى کرده است و بحثها را متوقف نکرده است. کدام سرپيچى؟ من که در شوراى مرکزى ساز هستم از اين "فاکتهاى" ر ثريا با خبر نيستم. ر. ثريا مى گويد قرار نشست ساز در نشريه چرا چاپ گرديد. يعنى چه؟ قرارها و مصوبات ساز نمى بايست در کل چاپ مى شد؟ مگر مى شود واقعيت را نگفت، مصوبات را چاپ نکرد و يا فقط آنهايى را چاپ کرد که مورد علاقه است؟ مگر مى شود تصميمات نشست رهبرى يک سازمان را مخفى نگه داشت؟ اين اصولى است؟ از کى تا حالا؟ بعدش رفيق ثريا، اشکال با «در سلسله مراتب تشکيلاتى اصل بر تبعيت هر جمع از مصوبات سازمان و تصميمات رئيس سازمان آزادى زن است» چيست؟ مگر خود شما اينطور کار نکرديد در فدراسيون؟ مگر من اينطور کار نکردم؟ فرقش الان اين است که اختلافات سياسى وجود دارد. همين و بس.

با احترام.

از: ثريا شهابى

٢٨ جولاى ٢٠٠٣

قرار براى تصويب در دفتر سياسى

در مورد رهبرى ساز

سازمان آزادى زن، يکى از پروژه هاى جانبى حزب است.

فعاليت حزب در اين پروژه همچون ساير پروژه هاى جانبى حزب، از طريق فراکسيون حزب در اين سازمان و نماينده حزب در رهبرى آن، (رئيس سازمان) تامين ميشود.

طى ماههاى اخير سياست هاى رهبرى آزادى زن، به اعتبار اين سازمان و از آن بيشتر به اعتبار حزب لطمه زده است.

اخراج سردبير آزادى زن، به خاطر اختلافات سياسى و سبک کارى، بدون طى شدن يک پروسه منطقى و عادلانه، سرپيچى رهبرى اين سازمان در مقابل توصيه هاى ليدر حزب، در مورد توقف مکاتبات، و اخيرا انتشار قرارى که «اخراج سردبير آزادى زن را شرط پيشروى اين سازمان ميداند» و انتشار اصول تشکيلاتى که در يک بند آن گفته ميشود که،

«. در سلسله مراتب تشکيلاتى اصل بر تبعيت هر جمع از مصوبات سازمان و تصميمات رئيس سازمان آزادى زن است.» که تبعيت از تصميمات رئيس سازمان آزادى زن را اصل اساسنامه اى خود قرار داده است،

اين سازمان را از امکان تبديل شدن به يک سازمان توده اى در دفاع از حقوق زنان که بتواند بعنوان يک پروژه جانبى حزب، در چهارچوب سنن و سياست هاى حزب حرکت کند، را به خاطر سياست هاى نادرست رهبرى آن، محروم ميکند.

لذا دفتر سياسى لازم است در رابطه حزب با رهبرى اين سازمان تجديد نظر کند و براى هدايت اين رهبرى دخالت کند.