از : على جوادى

به : رفيق کورش مدرسى

موضوع : کدام دادگاه؟

رفيق کورش مدرسى عزيز:

در پاسخ به نامه شما دوست دارم چند کلمه اى راجع به دادگاه مورد نظر شما و مقررات حاکم بر آن بگويم.

استنباط شما از روال کار دادگاه واقعا جالب است. ظاهرا در مقام رئيس دفتر سياسى بدون قيد و شرط خود را در مقام رئيس دادگاه و بعضا کل دفتر سياسى قرار داده ايد. چگونه و کى چنين اختياراتى به شما تفويض شده است؟ من از چنين تصميمى مطلع نيستم. اما حتما شنيده ايد که قاضى نميتواند و نبايد کوچکترين "منفعتى" در کيس مورد بررسى داشته باشد. آيا شما از چنين موقعيتى برخورداريد؟ آيا شما در مورد شکايت سردبير سابق نشريه آزادى زن نظرتان را در نقد نظرات رفقا حميد تقوايى و آذر ماجدى عملا اعلام نکرده ايد. من اگر جاى شما بودم از پيش خودم را از پروسه بررسى چنين موردى کنار ميکشيدم. اعلام ميکردم که من در اين مورد نظر دارم، جانبدارم و نميتوانم خودم را در موقعيت قاضى قرار دهم. از دفتر سياسى ميخواستم که اين مساله را مورد بررسى قرار دهد که چه بايد بکند. آيا اين اقدام ساده تر و اصولى تر نبود؟

موضوع توزيع نامه ها و استدلالات شما و اصرارتان در اين موارد هم جالب و شنيدنى است. شما ميگوييد که اين نامه ها را به علت مطلع شدن دفتر سياسى توزيع کرده ايد. ظاهرا استدلال بسيار قوى و محکمى هم داريد؟ باز هم از شما ميپرسم: کورش عزيز مگر دفتر سياسى دادگاهى تشکيل داده است؟ مگر دفتر سياسى راى داده است که اصلا چنين شکايتى را بررسى کند؟ که شما و هر کس ديگرى را ملزم بکند که به اين نامه ها رسيدگى کنيد؟ و اين نامه ها را به عنوان اسناد دفتر سياسى ثبت کند؟ مگر کسى اين نامه ها را بعنوان ادله و مدارک به دفتر سياسى جهت ثبت در پرونده شکايت ارائه کرده است؟ کورش جان شما مجاز نيستيد دلبخواهى بعضى مباحث و اتهامات را تحت عنوان "مدرک" و "ادله" در دفتر سياسى توزيع کنيد؟ آيا طومار ٥٣ نفر و استالين و ديکتاتور گفتن هم ادله جهت ثبت در پرونده بررسى شکايت در مورد سازمان آزادى زن است يا فضا سازى و تحت تاثير قرار دادن نظرات و آراء درونى دفتر سياسى؟ کداميک؟ خواهش ميکنم پاسخ دهيد.

بعلاوه شما بايد بدانيد که دادگاه هر کيسى را مورد بررسى قرار نميدهد. دفتر سياسى هم هر کيسى را مورد بررسى قرار نخواهد داد. کيس بايد موضوعيت داشته باشد. ابتدائا بايد ثابت شود که موضوعيت دارد تا بشود آن را حتى بررسى کرد. بايد به دادگاه نشان داد که شواهد کافى براى بررسى آن در دادگاه موجود است. شما چگونه است بدون اينکه چنين پروسه اى طى شود، بدون اينکه معلوم شود شکايت کتبى چيست، بدون اينکه دفتر سياسى روشن کند تا خواستار رسيدگى به اين مساله است، بدون اينکه روشن کند چه کسى مسئول رسيدگى به آن است، به پخش "مدارک" پيرامون قضيه پرداخته ايد و جايى هم دلبخواهى اعلام کرده ايد که ديگر بحث پيرامون آن جايز نيست؟ شما چگونه است که نامه رفيق فاتح شيخ الاسلامى را پيرامون همين مساله پخش ميکنيد اما در مورد نامه من به يکباره به ياد محتواى بحث و عضويت من در دفتر سياسى مى افتيد؟ کمى بنظرتان عجيب نيست؟ کمى دلبخواهى نيست؟ تازه ادعا ميکنيد توزيع نامه را بخاطر اطلاع رسانى به دفتر سياسى انجام داده ايد؟ کورش جان آيا زمانيکه شما ليدر حزب بوديد تمام انتقاداتى که به شخص شما ارسال ميشد و شما موضوع آن بوديد را جهت اطلاع رسانى در اختيار کميته مرکزى و دفتر سياسى براى اطلاع و بررسى قرار ميداديد؟ ميپرسم؟ نميدانم، شما بگوييد؟ کورش جان درک اين مساله واقعا پيچيده نيست. داريد فضا سازى ميکنيد. داريد اتهامات را توزيع ميکنيد. باور کنيد پروسه ارائه مدرک به دادگاه از توزيع اتهامات مجزاست؟

يک نکته حاشيه اى: شما گفته ايد: <<شما اصرار داريد و داشتيد که بررسى برکنارى رفيق مهرنوش در دس مورد بحث قرار نگيرد. حتى مخالف گرفتن گزارش بوديد.>> رفيق عزيز کمى تعجيل بخرج داده ايد. فاکتهايتان رديف نيست. من در کدام بحث دفتر سياسى چنين صحبتى کرده ام. کجا چنين بحثى را مکتوب کرده ام؟ آيا اين نمونه ديگرى از "تعجيل" شما در اثبات "جرم" و "قضاوت" نيست؟ نشاندهنده اين نيست که در اين بحث جانبداريد. به چه بحثى ارجاع ميکنيد؟ من در کدام جلسه دفتر سياسى پيرامون اين مساله بحث کرده ام؟ حدس زده ايد و درست هم حدس زده ايد. نظر من اين است که اصولا دخالت حزب در سوخت و ساز درونى سازمانهاى جانبى سياسى و معنوى است. بعلاوه من مخالف گزارش گرفتن از ليدر نيستم. مخالف تعيين تکليف گزارش گرفتن از ليدر توسط شما بطور فردى هستم. دفتر سياسى و نه شما ميتواند و مجاز است هر زمان از ليدر گزارش بخواهد. شما کل دفتر سياسى نيستيد؟

با تشکر

٤ ژوئن ٢٠٠٤