به : حميد تقوايى (ليدر حزب) و رفقاى دفتر سياسى

موضوع : پاسخى به نامه رفيق کورش مدرسى

رفيق کورش مدرسى

من از شکايت شما از خودم کاملا استقبال ميکنم. آن را براى در دستور قرار گرفتن، second، ميکنم. پروسه اين شکايت به من اجازه ميدهد که به مسائل سياسى که فکر ميکنم ريشه مسائل تشکيلاتى کنونى ما هستند، بپردازم. اين شکايت به من امکان ميدهد که اعتراضم به پخش اتهاماتى که در چهارچوب توزيع اسناد دفتر سياسى از جانب شما صورت گرفته است، را روشن کنم. خوشحال ميشوم که روش تشکيلاتى شما را در دفتر سياسى در مرجع ثالثى مورد بحث و بررسى قرار دهم. بالاخره اين پروسه به کادرهاى اين حزب اجازه ميدهد که هر چه زودتر از کليه مباحث و نظرات شما که از پلنوم ١٦ به بعد داشته ايد آگاه و مطلع شوند و مساله از جانب من بر سر جاى واقعى خود قرار گيرد. ريشه اختلافات ما آنجاست. از شما بخاطر پيشقدم شدن در اين راه متشکرم. حتما در اين پروسه روشن خواهد شد که نظرات شما در مورد "دولت از نوع حجاريانى" چه بوده است. من به استقبال اين علنيت ميروم.

اما چند نکته کوچک. من شما را متهم به "سوء استفاده تشکيلاتى" نکرده ام، به روش تشکيلاتى شما در توزيع اتهام در دفتر سياسى اعتراض کرده ام. در نامه ام به کميته مرکزى بحثى در مورد سوء استفاده تشکيلاتى شما نيست. يکبار ديگر نامه را بخوانيد. تلاش کرده ام به کميته مرکزى بگويم که چرا جو ايجاد شده در دفتر سياسى و رهبرى حزب حول مساله تغيير سردبير نشريه آزادى زن از نظر من واقعى نيست. نشان دهنده اختلافات سياسى ما نيست و بايد مسائل را در جاى واقعيشان قرار داد. بعلاوه من در بحثم اشاره روشن و نه کنايه آميز به نظرات شما کرده ام. خواهش ميکنم به اصل مساله بپردازيد. لطفا آژيتاسيون نکنيد. ما آدمهاى بزرگترى هستيم. به بحث سياسى بپردازيد.

پرسيده ايد که آيا رفيق مهرنوش موسوى "طرفدار حجاريان" شده است. بعيد ميدانم. اما شما هدفتان از طرح اين مساله چيست؟ شما پاسخ دهيد.

اجازه دهيد اشاره مختصرى هم به لحن متفرعن و از بالاى شما بکنم. مدتى است که شاهد چنين برخوردها و لحنى از جانب شما هستم. باور کنيد اين لحن کمکى به پيشبرد بحثتان نميکند.

با تشکر

٤ ژوئيه ٢٠٠٤