در رابطه با کمپين گل رز

مهرنوش عزيز

در يادداشتى ديروز برايت نوشتم که با اين کمپين مخالفم و ملاحظاتى دارم که برايت خواهم نوشت. در اينجا ميخواهم که خلاصه اين ملاحظات را يادآور شوم. من به دو علت با اين کمپين مخالفم:١- اصلى ترين علت مخالفت من زنانه کردن اين کمپين است. ما هيچگاه چنين سنتى را نداشته ايم که بر مبناى جنسيت کمپين و يا سازمانى را بسازيم. ما در دفاع از حقوق زنان کمپين و سازمان درست کرده ايم. هميشه دقت داريم که نه حتى از سازمان زنان يا مبارزه زنان بدون ذکر صفت حرف نزنيم، بلکه از سازمان آزادى زن، کمپين دفاع از حقوق زن، مبارزه براى آزادى زن و جنبش براى آزادى زن صحبت کرده ايم. اين کمپين يک کمپين زنانه تعريف شده است. ِدر ابتدا نوشته شده است: «برگزارى يک اعتراض و مقاومت زنانه» و در انتها هدف کمپين اعلام شده است: «نيروى گرما بخش و شورانگيز زنان را نيز ضميمه ميکنيم.» اين يک سنت فمينيستى است و جريانات چپ سنتى از جمله خط روسى همواره چنين کار کرده اند، زنان براى صلح، زنان عليه سلاح هاى هسته اى، زنان عليه قحطى و ..... اين روش بنظر من اشتباه است و نبايد در جريان ما پا بگيرد. علاوه بر اينکه فمينيستى است و با خط ما خوانايى ندارد، بخصوص در جو آپارتايد جنسى ايران حتى اهيمت آن صد چندان ميشود که هيچ مبارزه و کمپينى را زنانه - مردانه نکنيم.

٢- اين مبازه معين عليه نظام هيتلر، فاشيسم، آشويتز و کوره هاى آدمسوزى است. دستگيرى اين فعالين کارگرى در سقز هيچ سنخيتى با اين جنبش ندارد. در تلاش براى جلب مردم و شوراندن آنها و بزرگ کردن کمپين خود، ما دو کار خطا ميکنيم. ١- جنايات هيتلر و مبارزه در مقابل آنرا کوچک ميکنيم و ٢- جمهورى اسلامى را در وضعيت کنونيش قدر قدرت جلوه ميدهيم. هر دوى اينها از نظر سياسى خطاست.

چند نکته کوچکتر: ١- اين عده را رهبران کارگرى خواندن بنظر من اشتباه است. نميدانم چرا بايد خودمان مدال رهبرى کارگرى را بر سينه حکيمى يا حتى محمود صالحى بزنيم.٢- «نيروى گرما بخش و شورانگيز زنان را نيز ضميمه ميکنيم.» من خيلى به اين جمله فکر کردم. ايراد اصلى آنرا در بالا ذکر کردم ولى کلا از صدا و معانى اى که چنين عبارتى ميتواند در اذهان ايجاد کند، نگران شدم. راستش جمله وقتى معناى سياسى آن بيربط ميشود، آنگاه حالت اروتيک ميتواند پيدا کند. اينرا ميگويم براى اينکه نشان دهم تا چه حد راستش براى من چنين عباراتى بيگانه است. ما تا کنون اين چنين خود را نمايندگان زنان نديده ايم و نخوانده ايم. ما خود را سخنگو و نماينده يک جنبش معين ديده ايم و معرفى کرده ايم. هيچوقت در چنين موقعيتى قرار نگرفته ايم که زنان را ضميمه کارى، يا کمپينى کنيم. و بنظرم نبايد وارد چنين سنت هايى بشويم.

در آخر. بنا به ملاحظات بالا، اين کمپين با سياست هاى سازمان آزادى زن خوانايى ندارد و لطفا آنرا در نشريه آزادى زن منعکس نکن.

با آرزوى موفقيت

آذر ماجدى

١٠ مه ٢٠٠٤

- مهرنوش جان، قرار شد که اين مساله را در هيات دبيران بحث کنيم در نتيجه من اين نوشته را در اختيار هيات دبيران قرار داده ام.

کمپين گل رز براى آزادى فعالين کارگرى در اول ماه مه شهر سقز!

نامه سرگشاده به شخصيتها، سازمانها، کانونها و نهادهاى مدافع حقوق زن!

دوستان عزيز! گل رز، نام محله ايى در شهر برلين آلمان است که در سال ١٩٤٣ شاهد برگزارى يک اعتراض و مقاومت زنانه براى آزادى بيش از ٢٠٠٠ نفر از دستگيرشدگان توسط حکومت فاشيستى هيتلر بود. حدود ١٠٠ نفر از زنان ساکن محله گل رز برلين، در مقابل ساختمان اردوگاه اسراى خود در ٢٧ فوريه اين سال تجمع کرده و با صداى بلند، عليرغم خفقان، عليرغم برپايى کوره هاى آدم سوزى آشويتش، آزادى زندانيان دربند و عزيزانشان را متحدانه خواستار شدند. با اعتراض و مقاومت اين زنان، در عرض يک هفته، تعداد تحصن کنندگان به ١٠٠٠ نفر رسيد. اين اعتراض باعث نجات جان و آزادى بيش از ٢٠٠٠ نفر از زندانيان دربند در اردوگاههاى مرگ هيتلر شد! در تاريخ مبارزه براى آزادى اسراى دربند، "مبارزه زنان محله گل رز برلين" نيز ثبت شده است. ما ميخواهيم مبارزه خود را براى آزادى دستگير شدگان فعال کارگرى در اول مه سقز، به مبارزه زنان "محله گل رز برلين" وصل کنيم! کمپين گل رز نام اين تلاشها از سوى همه فعالين و دست اندرکاران حقوق زن براى نجات و آزادى اسراى دربند کارگرى در سقز است. بدين وسيله اعلام ميکنيم نظامى که در آن کارگر، حتى حق برگزارى آزادانه مراسم روز جهانى اش را ندارد، بلکه به خود حق ميدهند کارگران را دستگير، ضرب و شتم و هتک حرمت کنند، نظامى انسانى نيست و در نزد جهان متمدن محکوم و با خشم و اعتراض مردم مواجه است. در اين نظام به طريق اولى نميتوان هيچ گونه اثرى از حقوق مدنى و شهروندى، حقوق زن و کودک يافت. معيار و محک اصلى هر جامعه براى ارزيابى حقوق شهروندى اش، حقوق، شان و حرمت کارگر است. در نظام وارونه حاکم بر ايران شريفترين و عدالتخواهترين کارگران، به جرم دفاع از حق و حقوق انسانى خود دستگير و روانه زندان مى شوند، در حاليکه قاتلان دختران و زنان را به "خاطر خدا" و حکومتش در روزى زمين، جايزه "ناموسى" ميدهند، نظامى که در آن خشونت به کارگر و زن وجه مشخصه و معرفه اش در سراسر جهان است.بوسيله اين کمپين ما صداى اعتراض خود را به دستگيرى فعالين و رهبران کارگرى شهر سقز، محمود صالحى، جلال حسينى، برهان ديوانگرد، هادى تنومند، محمد عبدى پور، اسماعيل خودکام و محسن حکيمى بلند ميکنيم و به جنبش وسيعى که هم اکنون براى آزادى اين فعالين حق طلب آغاز شده است، نيروى گرما بخش و شورانگيز زنان را نيز ضميمه ميکنيم. اين کارگران را صرفا به خاطر شرکت در يک راهپيمايى مسالمت آميز در بزرگداشت روز جهانى کارگر در شهر سقز دستگير کرده اند. ماموران انتظامى در مقابل چشمان فرزندان محمود صالحى و همسرش، بطور دسته جمعى بر سر وى ريختند، عينکش را شکستند و لبش را پاره کردند. پسر ١٤ ساله وى را که به دفاع از پدرش برخاسته بود، مورد ضرب و شتم قرار دادند. وى در مقابل اين اعمال وحشيانه فقط با فرياد "زنده باد اول مه" عکس العمل نشان داده است.نجيبه صالح زاده، همسر محمود صالحى در بخشى از نامه سرگشاده خود براى آزادى همسر و ياران وى، خطاب به آنا بيوندى، نماينده کنفدراسيون بين المللى اتحاديه هاى آزاد کارگرى مينويسد: "در همان روز اول ماه مه وقتى به خانه برگشتم، ديدم مامورين امنيتى حريم خانه ام را شکسته و زندگى خصوصى ام را بهم ريخته اند. از مامورين خواستم که مجوز قانونى تفتيش خانه ام را نشان دهند. آنها با مسخره و تحقير کردن گفتند که مجوز از دادستان دارند. يکى از مامورين بنام علاء کرمى را ميشناختم. خطاب به او عليه ورود به خانه، نقض حريم زندگى خصوصى و بهم ريختن وسائلم اعتراض کردم. آنها کتکم زدند. من زير کتک و همسرم در زندان، در چنين حالتى به اين فکر ميکردم که ما تنها نيستيم و همين به من شجاعت ميداد."

کمپين گل رز هدف خود را آزادى اسراى دربند کارگرى در اول مه سقز قرار ميدهد. به همين خاطر اعلام ميکنيم که :

١- ما خواهان محکوميت نظام اسلامى در دستگيرى و اذيت و آزار فعالين کارگرى در اول مه سقز هستيم. همه سازمانها، کانونها، احزاب و شخصيتهاى زنان و سازمانهاى بين المللى را فرا ميخوانيم که اين خشونت آشکار را محکوم کنند. خواستار آزادى فورى کارگران دربند شوند.

٢- ما ضرب و شتم نجيبه صالح زاده و کودکان وى، ضرب و شتم و هتک حرمت همه خانواده هاى اسراى دربند کارگرى را شديدا محکوم ميکنيم. اين رفتار نقض حقوق اوليه انسانى و مغاير با تمامى مفاد کنوانسيونهاى موجود ناظر بر حقوق زنان و کودکان است. ما خواهان محکوميت گسترده کليه سازمانهاى بين المللى زنان به خاطر ضرب و شتم بستگان اين زندانيان دربند ميباشيم. کليه کسانى که در اين تعرض به حقوق انسانى شريک بوده اند، فورى بايد به مردم معرفى و در مراجع بين المللى محاکمه شوند.

٣- ما از همه نهادها، شخصيتها و کانونهاى مترقى و انساندوست ميخواهيم که تا هر آنجا که مقدور است، به ديدار خانواده هاى دستگير شده رفته، با آنها اعلام همبستگى کنند و به نشانه پيوستگى قلبهاى ما در کمپين گل رز، به همسران و کودکان همه دستگير شدگان گل رز هديه کنيد! با برپايى مراسمهاى همبستگى در شهرها، محلات و... مختلف، اين جنبش را تقويت کنيد.

٣- به نام خود و سازمانها و کانونهايتان به مجامع بين المللى دفاع از زندانيان سياسى، اتحاديه و شخصيتهاى کارگرى از داخل و خارج کشور نامه سرگشاده اعتراضى بنويسيد. از آنها بخواهيد که با اعمال فشار سياسى موجب آزادى دستگير شدگان اخير شوند!

٤- به خانواده هاى کارگران دربند کمک و هميارى مالى کنيد.

٥- در سايتها، وبلاگها و رسانه هايى که در اختيار داريد، خبر دستگيرى آنها، کمپين گل رز و اهداف و اقداماتش و نامه هاى حمايتى را درج کنيد.

٦- طومارهاى اعتراضى جمع کنيد.

٧- در خارج کشور، جمعى به ديدار رهبران اتحاديه هاى کارگرى، شخصيتهاى زنان مدافع حقوق انسانى، سازمانها و احزاب زنان رفته حمايت آنها را جلب کنيد.

ما در اطلاعيه هاى بعدى، اخبار مربوط به اين جنبش را و اهم اقدامات خود را به اطلاع شما ميرسانيم.

مهرنوش موسوى- سردبير هفته نامه آزادى زن، عضو شوراى مرکزى زنان مبارز آلمان، متشکل از دهها نهاد و کانون زنان و حمايت از حقوق انسانى!

شهلا خباز زاده، فعال و حامى حقوق زن

سهيلا کيانى، فعال و حامى حقوق زن