قدم هاى قبل از فراخوان

"پيش به سوى تشکيل شوراها"

از زاواياى مختلفى در مورد قرار رفقا حميد تقوايى و على جوادى بحث شده است. من متاسفانه نه در جلسه دفتر سياسى که اين بحث شد بودم و نه در جلسه پال تاک.(اولى را در ماموريت بودم و هنگام دومى مريض) و تا جايى که توانسته ام بحثها را تعقيب کنم فکر ميکنم که شاخ و برگ هاى زيادى پيدا کرده است.

در مورد خود قرار نظرم را اينجا به اطلاع ميرسانم. تا جايى که من از قرار ميفهمم ٢ فراخوان دارد يکى تبليغ آن و ديگرى طرح و دست به کار شدن براى ايجاد شوراها. على العموم با تبليغ اينها مشکلى وجود نداشته است. سالهاست که تبليغ شوراها بعنوان ارگانهاى حاکميت مردم و کارگران را در دستور داشته ايم و هر جا ممکن شده درست کرده ايم و جنبش مجمع عمومى را سازمان داده ايم و... اما اين قرار درست در شرايط امروز مطرح ميشود که مردم در جنبشى بزرگ براى سرنگونى قرار دارند و اين قرار ميخواهد که با تبليغ و طرح اين شعار و دست بکار اجراى آن شدن، جنبش و انقلاب مردم و کارگران را بر ارگانهاى مبارزه و حاکميت شان متکى کند. همه اينها در همين شرايط براى حزب و مردم و براى همه دست اندرکاران اين مبارزه معنى دارد. بنظرم بايد در ترجمه قدم به قدم طرح اين شعار ها دقيقتر حرکت کرد. من فکر ميکنم قرار رفقا جواب دقيق به اين شرايط نيست. زنده باد شوراها را بايد همچنان فرياد زد و آنرا تبليغ کرد ولى فراخوان حزب براى تشکيل شوراها و تبديل اين سياست به رهنمود روز براى هر فعال و هر آدم مبارز و کمونيست و هر فرد حزبى ، به معنى برداشتن تاکيد از پيش شرط هاى اين کار است. مساله بر سر تبليغ صرف نيست و قرار هم تاکيدش اينجا نيست تاکيد بر سر اين است که امروز حزب مردم و کارگران را، به تشکيل شوراهاى خود فرابخواند و خود عملا دست اندرکار اين شود. ابتدا بايد گفت خوب در هر شرايطى که ما بتوانيم و مردم بتواند ميروند وشوراهاى خود را تشکيل ميدهند، مگر تصوير ما اين است که همه منتظر تبليغ ما هستند و ٢٠ و چند سال است نميدانند که کمونيستها چه ميگويند؟ بنظرم خيلى از کمونيستهاى سابق و جديد هستند که در زمان مناسب براى اين کار، و با فراخوان حزب، در ظرف چند روز اين کار را به همان نسبت که ما از لحاظ سياسى و معنوى و حزبى حضور و قدرت داشته باشيم عملى خواهند کرد. من ترديدى در اين ندارم و فکر ميکنم که همه ما اينطور فکر ميکنيم.

اما چرا واقعا الان ما با جنبش مجمع عمومى در محلات و کارخانه روبرو نيستيم؟ چرا پايه هاى اين حرکت ها و سلب کردن قدرت رژيم عملا شروع نشده است و چرا به اين شرايطى که شوراها ايجاد شوند نزديک نشده ايم؟ به نظرم دقيقا به دليل توازن قوايى که هنوز بين مردم و رژيم هست. هنوز مردم و کارگران نميتوانند به اين مرحله پا بگذارند، هنوز اين قدرت را در خود نميبينند و اگر اينها باشد و اگر حضور حزب چند برابر وضعيت فعلى ميبود به نظرم پاسخ گويى به اين فراخوان قرار يعنى "پيش بسوى تشکيل شوراها" اميدوار کننده تر ميبود. من فکر ميکنم بحث را بايد سر جاى خود قرار داد. اگر بحث تبليغ است خوب تبليغ را بيشتر کنيم و ملزومات حضور معنوى و سياسى و حزبى در همه جا در ميان مردم و کارگران را گسترش دهيم که بايد با همه اشکالى که ميشناسيم و بايد اين کار را بکنيم تا شرايط براى همه فراخوان هاى ما و از جمله تشکيل شوراها فراهم شود و اگر اين نيست و ترديد خواهيم کرد که با فراخوان و صرف تبليغ بيشتر، شوراهاى مردم و کارگران تشکيل خواهند شد آنگاه بايد برويم و آن فراخوان و سياستهايى را مبناى شعار هاى حزب در اين مبارزه کنيم که زمينه واقعى براى آن هست و راه را براى شعار هاى ديگر ما باز ميکند. به نظر من اگر قرارى بايد مورد تاکيد و تاييد مجدد قرار بگيرد، قرار کنترل محلات از طرف مردم است، قرار در مورد راه انداختن جنبش مجمع عمومى در کارخانه و محله است. اين ها پيش درآمد بزرگى براى پاسخ دادن به شرايط پر جنب و جوش کنونى و زمينه اى مناسب براى پا گرفتن شوراهاى مردم و کارگران است و کار در محلات و سازمان دادن جنبش مجمع عمومى در کارخانه و محله ما را به اين راه خواهد رساند و حزب ريشه اش و حضورش را در جامعه اجتماعى تر خواهد کرد و در هر مرحله جنبش مردم براى سرنگونى رژيم قدرتشان افزايش خواهد يافت. بدون ترديد رهبران اين مبارزه که با همه شعارهاى اساسى و افق اين حزب آشنا هستند در اولين اقدام شوراها را به جاى حاکميت رژيم برقرار خواهند کرد. در حال حاضر محور سياست خود را بايد پيش به سوى تشکيل مجامع عمومى در کارخانه و محلات قرار داد. ما بايد به خلا ناشى از فقدان تشکل هاى کارگرى و مردمى پاسخ بدهيم. اين جنبش بدون متکى شدن بر اين تشکلها بدور خود ميچرخد بدون اينکه رژيم را بيندازد،بدون جنبش مجمع عمومى که بسيارى کارخانه و محله را بهم وصل کرده باشد هنوز قابل شکست دادن و مهار کردن و عقب زدن است و اين دردى است که وجود دارد و به اين دليل بايد هر قدم را بدقت تعيين کرد.

زمان براى همه چيز دير شده است در عين حال که پايه خود را بايد بسازيم

منصور حکمت در همان سال ١٣٦٦ و در بحث تشکلهاى توده اى طبقه کارگر، شورا مجمع عمومى و سنديکا تاکيد دارد که" به عنوان گام نخست در سازماندهى شورايى کارگران و به عنوان يک راه حل فورى و قابل تحقق براى پر کردن خلا ناشى از فقدان تشکلهاى توده اى کارگرى حزب کمونيست خواهان شکل گيرى و گسترش جنبش مجمع عمومى است. هدف جنبش مجمع عمومى ايجاد يک شبکه وسيع از مجامع عمومى کارگران در کارخانه ها و واحد هاى توليدى و اقتصادى مختلف، منظم کردن آنها با هم و از اينطريق ايجاد هر چه سريعتر يک ابزار تشکيلاتى موثر و يک رهبرى عملى کمابيش سراسرى در مبارزات جارى کارگرى است" و... من فکر ميکنم در چنين شرايطى و در اين تاريخ معين، شرايط براى برداشتن اين گام نخست بسيار بيشتر فراهم است تا به رفع اين خلا ناشى از فقدان تشکلها هاى توده اى کارگرى ( و همچنين مردمى) بپردازيم. و راه ميان برى براى قدرتمند کردن حزب و برقرارى حاکميت شوراها و جمهورى سوسياليستى وجود ندارد. "ايجاد هر چه سريعتر يک ابزار تشکيلاتى موثر و يک رهبرى عملى کمابيش سراسرى در مبارزات جارى ..." يک راه واقعى قدرت گيرى حزب و مردم خواهد بود و هر کجا حزب بتواند خود نيز بطور مستقل قدرت را بگيرد(مثلا در کردستان) بديهى است که شوراهاى مردم و کارگران بايد تشکيل شوند.

بنا به همه اينها مرحله اى که اين قرار دارد وارد ميشود مرحله ى بجايى نيست مرحله اى نيست که شعار "پيش به سوى تشکيل شوراها" به شعار روز ما بايد تبديل شود. به قول خود حميد " ضرورت تشکيل شوراها را انقلاب خود مطرح ميکند. انقلاب با بزير سوال بردن قدرت حکومت و به مصاف طلبيدن آن نوعى قدرت دو گانه را در سطح جامعه ايجاد ميکند و توده هاى مردم انقلابى، که در شرايط امروز ايران کارگران و زنان و جوانان يعنى اکثريت عظيم جامعه را در بر ميگيرد، به سمت اعمال قدرت خود و در دست گرفتن کنترل امور در محلات و در کارخانه و اداره و مدرسه و دانشگاه سوق ميدهد" (زنده باد شوراها هفتگى ١٦٦ حميد تقوايى)

نتيجه منطقى اين گفته رفيق حميد هم در شرايط فعلى از مبارزه کارگران و مردم، جنبش مجمع عمومى و تمرکز روى محله و جنبش مجمع عمومى در (کارخانه و محله)، است و اساس سياست و تمرکز ما براى سازماندهى انقلاب مردم و تاثيرى که ما بايد بر آن داشته باشيم خواهد بود. فرمان "پيش بسوى تشکيل شوراها" نياز به قدم هاى محکم تر قبلى دارد که بايد بر آنها همه توان را فوکوس کرد تا به شرايطى رسيد که ضرورت فراخوان و تشکيل شوراها برسد.

با آرزوى سلامتى و موفقيت براى همه

اسد گلچينى

١٠ آگوست ٢٠٠٣